سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:: هامون و تفتان

وهابیت به دلیل عقاید شیطانیش کفر محض است

مرصـاد دیدگاه

وهابیون فقط خود را لایق بهشت می دانند
وهابیوهابیت به دلیل عقاید شیطانی که در سر دارد و همچنین به دلیل فعالیتهای غیر انسانی که از ابتدای آغاز فعالیتش تا کنون انجام داده در بین علمای شیعه و سنی با انتقادهای زیادی روبرو شده و کتب زیادی در رد این فرقه شیطانی به رشته تحریر در آمده است.
در این بین ما هم با مدیر پایگاه علمی تحقیقاتی گفتگوی آرام میان شیعه و سنی و نویسنده چهار کتاب در بحث وهابیت و پاسخ به شبهات اهل سنت به گفتگو نشستیم تا به نحوی در شناختن و شناساندن افکار این فرقه به مردم جامعه سهیم باشیم.
مصطفی جوادی نسب در گفتگو با خبرنگار بخش اندیشه آینده روشن در مورد معرفی فرقه ضاله وهابیت اظهار داشت: قبل از اینکه کلام را شروع کنم، دوست دارم وهابیت را از منظر یک عالم و نویسنده اهل سنت معرفی کنم؛‌ دکتر محمد سعید رمضان البوطی، از منتقدان اندیشه سلفیه و فرقه وهابیت در کتاب «السلفیه مرحله زمینه مبارکه لا مذهب اسلامی» در باره سلفیه و پیدایش آن چنین می گوید: «سلفیه پدیده ای ناخواسته است که انحصار طلبانه مدعی اسلام است، و همه چیز و همه کس را به جز خود کافر می‌دانند.»
وى افزود: برای روشن‌تر شدن این مسئله به یکی از اندیشه های علمای وهابی اشاره می کنیم: «در اندیشه وهابیت ریختن خون سایر فرق اسلامی مباح است؛ زیرا سایر فرق اسلامی را در حکم کافر حربی می دانند.»
جوادی نسب اذعان داشت: فرقه ای خود خواسته که با به تن در کشیدن جامه انتساب به سلف صالح و با طرح ادعای وحدت مخالف است؛ سلفیه یعنی همان بستر وهابیت، مدعی است که هیچ مذهبی وجود ندارد و باید به عصر سلف صالح یعنی دوران صحابه، تابعین و تابعین تابعین بازگشت و از همه دستاوردهای مذاهب که حاصل قرنها تلاش و جستجوی عالمان فرقه‌ها بوده و اندوخته‌ای گران قیمت از فرهنگ اسلامی در ابعاد گوناگون پدید آورده است، چشم پوشیده است و اسلام را بدون اینکه هیچ دین دیگری باشد را اختیار می کنند.
وی افزود: سلفیه دست به دعوت بر می دارد و می گوید: «بیایید با کنار گذاشتن همه مذاهب به سوی یگانه شدن برویم.» به راستی آیا این است اسلام، مگر اسلام نمی فرماید: تمام کسانی که توحید و نبوت و معاد را قبول دارند، مسلمان هستند، آیا این مسلمانی است؟
ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: اهل سنت، مسجد مکی، شیعه، سنی، گفتگو، وهابیت، عربستان، تکفیر

عاشورا از دیدگاه اهل سنت و بزرگان جهان

مرصـاد دیدگاه

 

محرم (4)

عاشورانهضت امام حسین (ع) از نادرترین رخدادهایى است که تفکر انسانها را به خود معطوف داشته و در تاریخ اسلام، ارزش والایى دارد.
شهادت حسین بن على (ع) حیات تازه‏اى به اسلام بخشید، خون ها رابه جوش آورد و تن ها را از رخوت خارج ساخت. امام حسین(ع) باحرکت قهرمانانه خود، روح مردم مسلمان را زنده کرد.
آنچه امت اسلامى از زمان وقوع این حادثه عظیم تا امروز بر آن‏ متفق است، این است که انقلاب کربلا هیبت و ابهت اسلام را که به‏ علت ‏حاکمیت فرمانروایان ضعیف النفس و تحقیر ارزشها و مقدسات‏ دینى رو به افول داشت، احیا کرد. حرکت امام حسین(ع)، حرکتى است مستمر براى همه نسلها و همه عصرها.
بسیاری از بزرگان سیاست و علم درباره عاشورا اظهار نظر کرده اند، که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:
مَهاتما گاندی، رهبر استقلال هند: من زندگی امام حسین (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خواندم و توجّه کافی به صفحات کربلا نمودم . بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.
محمّد علی جناح، بنیانگذار جمهوری اسلامی پاکستان: هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین (ع) از لحاظ فداکاری و تهوّر نشان داد، درعالم پیدا نمی شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی نمایند.
چارْلز دیکنْز، نویسنده معروف انگلیسی: اگر منظور امام حسین (ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمیدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
توماس کارْلایل، فیلسوف و مورخ انگلیسی: بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. تفوّق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می شود و پیروزی حسین (ع) با وجود اقلّیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
ادوارد براوْن، مستشرق معروف انگلیسی: آیا قلبی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتّی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند.
فِرْدریک جیمس: درس امام حسین (ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی وجود دارد که تغییر ناپذیرند . همچنین می‌رساند هر اه کسی برای این صفات مقاومت کند و در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
ل. م.بوید: طی قرون، افراد بشر همیشه جرئت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین (ع).
واشنگتن ایروینگ، مورخ مشهور امریکایی: برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن در برابر اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی دادکه او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگهای تفتیده، روح حسین (ع) فناناپذیر است.
این انقلاب تنها انقلابى است که اگر کلیه صحنه‌‏هایش چنان که ‏بوده، تصویر شود، هیچ کس نمى‏تواند از بروز احساسها و عواطف ‏فطرى‏اش جلوگیرى کند؛ زیرا این فاجعه به قول شافعى دنیا را لرزانده و نزدیک است قله کوه ها را آب کند.
شوکانى، در کتاب «نیل الاوطار» در ردّ بعضى از سخنوران دربارى مى‏گوید: به تحقیق، عده‏اى از اهل علم افراط ورزیده، چنان حکم کردند که حسین(ع) نوه پیامبر که خداوند از او راضى باشد، نافرمانى‏یک آدم دائم الخمر را کرده و حرمت‏شریعت‏یزید بن معاویه را هتک‏کرده است. خداوند لعنتشان کند، چه سخنان عجیبى که از شنیدن‏آ نها مو بر بدن انسان راست مى‏گردد.
تفتازانى، در کتاب «شرح العقاید» مى‏نویسد: حقیقت این است که رضایت‏ یزید به قتل حسین(ع) و شاد شدن او بدان خبر و اهانت کردنش به اهل‏بیت پیامبر(ص) از اخبارى است که در معنى متواتر است; هر چند تفاصیل آن متواتر نیست. درباره‏ مقام یزید بلکه درباره ایمان او که لعنت خدا بر او و یارانش‏باد، توافقى نداریم.
جاحظ مى‏گوید: منکراتى که یزید انجام داد، یعنى قتل حسین(ع) و به اسارت گرفتن زن و فرزند او و ترساندن اهل مدینه و منهدم‏ساختن کعبه، همه اینها بر فسق و قساوت و کینه و نفاق و خروج ازایمان او دلالت مى‏کند. بنابراین، یزید فاسق و ملعون است و کسى که از لعن او جلوگیرى‏کند نیز ملعون است.
ابن حجر هیثمى مکى، در کتاب «الصواعق المحرقه‏» مى‏نویسد: پسر امام حنبل در مورد لعن یزید از وى پرسید. احمد در جواب گفت: چگونه لعنت نشود کسى که خداوند او را در قرآن لعن کرده است؟ آنجا که مى‏فرماید: «فصل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم ‏اولئک الذین لعنهم‏الله‏» و چه مفاسدى و قطع رحمى از آنچه یزید انجام داد، بالاتر است؟
عبدالرزاق مقرم، در کتاب «مقتل الحسین‏» مى‏گوید: به تحقیق گروهى از علما از جمله قاضى ابوعلى و حافظ ابن الجوزى وتفتازانى و سیوطى در مورد کفر یزید نظر قطعى داده‏اند و باصداقت تمام لعن او را جایز شمرده‏اند.
مؤلف کتاب «شذرات الذهب‏» مى‏نویسد: در مورد لعن یزید، احمد بن حنبل دو قول دارد که در یکى تلویح و در دیگرى تصریح به لعن او مى‏کند. مالک و ابوحنیفه نیز هر کدام هم ‏تلویحاً و هم تصریحاً یزید را لعنت کرده‏اند و به راستى چرا این‏گونه نباشد و حال آنکه او فردى قمار باز و دائم الخمر بود.
شیخ محمد عبده مى‏گوید: هنگامى که در دنیا حکومت عادلى وجود دارد که هدف آن اقامه شرع و حدود الهى است و در برابر آن حکومتى ستمگر است که مى‏خواهد حکومت عدل را تعطیل کند، بر هرفرد مسلمانى کمک کردن به حکومت عدل واجب است و از همین باب است ‏انقلاب امام حسین که در برابر حکومت یزید که خدا او را خوار کند، ایستاد.
از سبط بن جوزى در مورد لعن یزید پرسیده شد. او در جواب گفت: احمد حنبل لعن او را تجویز کرده است، ما نیز به خاطر جنایاتى که درباره پسر دختر رسول خدا مرتکب شد، او را دوست نداریم و اگر کسى به این حد راضى نمى‏شود، ما هم مى‏گوییم اصل، لعنت کردن‏ زید است.

منبع: پایگاه تقریب (با تلخیص و ویراش توسط آینده روشن)

مطالب مرتبط:
ـ نظریه پردازى‌هاى عالمان اهل سنت درباره عاشورا
ـ نشست علمى عاشورا از نگاه اهل سنت
ـ عاشورا در کتب تاریخی اهل سنت
ـ یزید در نگاه مورخین و علمای اهل سنت


کلمات کلیدی: اهل سنت، شیعه، اهل بیت، معاویه، محرم، امام حسین، عاشورا، لعن یزید

   1   2   3      >
?بازدید امروز: (46) ، بازدید دیروز: (229) ، کل بازدیدها: (1171635)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ