شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا

مرصاد

+ حاج آقا قرائتى (رئيس ستاد اقامه نماز و مفسر قرآن): يك عده‌اي شعار داده‌اند كه «نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران»، اگر اينطور است پس نمازتان را هم تغيير بدهيد و بگوييد «السلام علينا و على ايرانيان»؛ «نه غزه نه لبنان» مي‌داني يعني چه؟ يعني «نه قرآن» http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8806310395
مرصاد
لينک مستقيم فيلم سخنان حاج آقا قرائتى http://media.farsnews.com//Media/8806/Video/880631/880631V0568237.wmv
بله نمي توان گفت نه غزه و نه لبنان ، ولي نمي توان هم گفت : نه ايران ! مسئله اينجاست كه ايران مقدم است بر غزه و لبنان ووو ، يعني شايد مقصود از اين شعار اين بوده باشد كه ايران را فداي جاي ديگر نكنند .
راستي السلام علينا و علي ايرانيان يعني چه ؟ علينا همان ايرانيان است كه !؟ بعلاوه مثل اينكه جناب قرائتي خود را در علينا عبد صالح بحساب نياورده اند !؟
خب از قرآنشان هم كه چيزي نفرموده ايد تا ببينيم چرا : يعني نه قرآن ؟ فقط بد نيست يك نگاهي به تفسير نمونه كه ايشان هم در آن دست دارند بيندازيد و ببينيد سوره ي حمد چطور هفت آيه شده ؟! تا بعد بريم سر : قران العظيم ايشان !
منم با آقاي يزدي موافقم. عالي بود
مرصاد
از توجه دوستان موافق و مخالف ممنونم .. البته اگر متن را کامل مى‌خوانديد، موضوع شفاف‌تر مى شد و ابهامى باقى نمى‌ماند.
مرصاد
@ليلا خانم متين، سخنى که گفتى (چراغي كه به خانه رواست، به مسجد حرامه) فقط يک ضرب‌المثله و حجت شرعى نيست؛ اما در مقابل حديث داريم که حضرت زهرا(س) فرمودند: «الجار ثم الدار» يعنى اول همسايه بعد خانه! .. ضمن اينکه ما قرار نيست خودمون رو گشنه نگهداريم و ديگران رو سير کنيم بلکه مهمتر از کمک اقتصادى که بعضى جاها لازمه، حمايت معنوى از مظلومان سراسر جهانه بخصوص اگه مسلمان و مجاهد باشن مثل حزب‌الله و حماس
عرض كنم كه جار با مرز آنهم با اين مرز ها فرق دارد ، بعلاوه ما ديوار به ديوار مثلا غزه و لبنان هم كه نيستيم
ضمن تاييد فرمايش برادر مرصاد عزيز ناگفته نماند كه فكر نمي كنم آنجاهايي كه لازمه همچين كم بوده باشد در خاليكه در كشور خودمان خانواده هايي هستند كه بر اثر فقر نه تنها به فساد بلكه به بي ديني هم كشيده مي شوند ، شايد هم به لجبازي ساز مخالفت با نظام را هم بزنند ووو
اين هم نماند كه حمايت معنوي كه گفته شد گاها بلكه بيشتر مواقع رنگ سياسي مي گيرد و مقصود هم از سياسي نه سياست بمعني تدبير منزل است بلكه همين كه كشور ها باهم دارند ، در حاليكه حمايت معنوي به معني واقع كلمه شامل كمك مالي هم مي شود .
در ضمن بد نيست برادر زيرك يعني مومن ما مرصاد عزيز فراموش نكنند كه كمك مالي از صندوق دولت فرق دارد با مثلا خمس و زكاة ي كه از موادر مصرفش يكي همين جاهاست ، يعني بودجه ي مملكت در مجلس مصرفش معين شده و بنده كه خبر ندارم يكي از مصارفش مورد نظر برادر عزيز مومن ما باشد ، در حاليكه مصرف صرف نشده ي داخل ! تصويب شده !
خلاصه اينكه برادر شما از دارايي خود مي توانيد كمك كنيد ولي از مثلا حق بنده چطور ؟ آيا جز با آگاهي بنده ؟ و تمايلم ؟ مسئله ي كم توجه به آن اينست كه فكر بعضي را مشغول بخود كرده ؟ و پاسخ روشن مي طلبد تا سر از مسائل ديگر در نياورد و مشكل ساز نشود .
بنده فكر مي كنم در كشور ما تصميم دولتي با تصميم ديني يك تفاوتي با هم دارد كه اين مسئله پيدا شده .
مرصاد
@ خانم متين، اون چيزى که من نوشتم حديث بود ونه ضرب‌المثل واستفاده از اون هم بيشتر در جواب نوع استفاده شما ازضرب‌المثلى بود که من نادرستش ميدونم، حالا چه فردى باشه چه اجتماعى.ازطرفى، اين مرزهاى خط‌کشيده شده فعلى فقط جنبه جغرافيايى داره والبته در حال حاضر که کشوراى اسلامى هم تيکه پاره شدن چاره‌اى نيست و الا از نظر اسلام، شيعيان لبنان وعراق طرفدار حکومت اسلامى هم همان حقى را دارند که من وتو داريم
مرصاد
اتفاقاً @جناب يزدى، بخش عمده کمکهاى کشورمان به مظلومين لبنان و فلسطين از همين کمکهاى مردمى است که علاوه بر خمس و زکات، در مناسبتهاى مختلف هم جمع‌آورى مى‌شود. طبق فرمايش امام ره حومتها هم موظف به کمک به اين مظلومين هستن. ايشان فرمودند: كشورهاي اسلامى با تمام نيرو از آرمان فلسطين ولبنان عزيز دفاع كنند http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8806231326
مرصاد
خوب همين بحثها هم سياسى اجتماعيه @مى‌نوش خانم. ضمن اينکه من برداشت استهزاگونه نداشتم از حرفاى يزدى و البته سخن با کنايه با استهزا و تمسخر فرق داره
مرصاد
اتفاقاً @جناب يزدى، بخش عمده کمکهاى کشورمان به مظلومين لبنان و فلسطين از همين کمکهاى مردمى است که علاوه بر خمس و زکات، در مناسبتهاى مختلف هم جمع‌آورى مى‌شود. طبق فرمايش امام ره حکومتها هم موظف به کمک به اين مظلومين هستن. ايشان فرمودند: كشورهاي اسلامى با تمام نيرو از آرمان فلسطين ولبنان عزيز دفاع كنند http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8806231326
مرصاد
در بند16 اصل2 قانون اساسى کشورمان چنين آمده: «تنظيم‏ سياست‏ خارجي‏ كشور بر اساس‏ معيارهاي‏ اسلام‏، تعهد برادرانه‏ نسبت‏ به‏ همه‏ مسلمانان‏ و حمايت‏ بي‏ دريغ از مستضعفان‏ جهان‏»
مرصاد
اصل 154 قانون اساسى هم صراحت دارد: «جمهوري‏ اسلامي‏ ايران‏ سعادت‏ انسان‏ در كل‏ جامعه‏ بشري‏ را آرمان‏ خود مي‏ داند و استقلال‏ و آزادي‏ و حكومت‏ حق‏ و عدل‏ را حق‏ همه‏ مردم‏ جهان‏ مي‏ شناسد. بنا بر اين‏ در عين‏ خودداري‏ كامل‏ از هر گونه‏ دخالت‏ در امور داخلي‏ ملتهاي‏ ديگر، از مبارزه‏ حق‏ طلبانه‏ مستضعفين‏ در برابر مستكبرين‏ در هر نقطه‏ از جهان‏ حمايت‏ مي‏‌كند»
خب اگر نماز خواندن هم مثل قرآن خواندني باشد بدون بسم الله ، كه عرض شد ، فرقش چيست محبوبه ي گرامي ؟
قطعا تفكر ناسيوناليستي خلاف اسلام و در تعارض با قانون اساسي است و جز عده كمي از مردم سايرين در طول اين 30 سال نشان داده اند كه با تمام توانشان حامي مظلومين هستند . مشكل آنجاست كه برخي حمايت از مظلومين لبنان و غزه و ... را شعار خود قرار مي دهند در حالي كه رفتارشان بي تفاوتي به برخي ظلمها را كه پيش چشمشان اتفاق مي افتد را تداعي مي كند. هم غزه ، هم لبنان ، جانم فداي اسلام و ايران .
ضمن عرض ادب و سلام خصوصا خدمت استاد مخبر عزيز و تاييد فرمايش ايشان عرض كنم كه بهترست گفته شود : ... ، جانم فداي ايران اسلامي .
در ضمن تشكر مي كنم از ديد برادر مرصاد عزيز و اميدوارم كه عرايض بنده زياد با كنايه هم نباشد .
مرصاد
نه من هم موافق ناسزا و فحش نيستم، هرچند به کسانى که اصلاً قبولشان نداشته باشم و عامل خيلى از اختلافات و انحرافات و بدفهمى‌ها بدانمشان و مهم نيست که چه مقدار طرفدار داشته باشه (همه پارسى بلاگ يا فقط چند نفر)
دو نكته وجود دارد. يكي اينكه خانه اي كه در بيابان ساخته شود هميشه در معرض خطر است. اما خانه اي كه در ميان شهر باشد در امان تر است. اگر ما روي كره زمين هستيم و كره زمين به قول تد ترنر، ريس سي ان ان،‏يك دهكده جهاني باشد، يعني ما هم بخشي از آن هستيم و هر جاي اين دهكده خراب شود مسئوليتش برعهده ماست. اين بابا كه ديگر مسلمان هم نيست كه حرفش حجت نباشد چه برسد به اينكه مسئول ما باشد.
نكته دوم الجار ثم الدار، به ما گفته اند بعضا تا هفت خانه اطراف هم همسايه هستند و بعضي ها تا چهل خانه هم شمرده اند. اين يعني تاييد همان حرف قبل. كه خانه را در وسط آسمان نمي سازند. خانه تنها در بيابان هم نيستيم. در اطراف ما در امتداد كره زمين، خانه ها هستند و آدمها كه همه مخلوق خدايند.
نكته سوم را اضافه تقديم مي كنم، آدمها، همه آدمهاي يك خدا هستند،‏ و متاسفانه پيامبر گرامي و ساير ائمه هم بارها گفته اند كه كسي كه روزش شب شود و به داد و فرياد انسانهاي ديگر نرسد،‏چه مسلمان و چه غير مسلمان،‏چه در بلاد اسلام و چه در بلاد كفر،‏از مسلماني به دور است و اصولا خود را مسلمان نداند. جناب آيت الله جوادي آملي‏، بحثهاي مفصلي درباره اين حديث شريف دارند.
متاسفانه را از بابت مزاح گفتم گرچه شايد حرف دل بعضي هاست كه مارا چه كار به ديگران. اما به شما بگويم. هر وقت توانستيد يك خانه در آسمان بسازيد بدون اتكا به هيچ نيرويي ،‏آنوقت بدانيد بدون همسايگانتان هم مي توانيد زندگي كنيد. والسلام.
هنوز كسي نتوانسته يك خانه در آسمان بسازد كه به هيچ جا ربط نداشته باشد؟
تا جاييکه بنده اطلاع دارم نه غزه و نه لبنان همسايه ي ايران نيستند که به اين لحاظ ربطي داشته باشند .
ولايت اصل و مبناي ما است هرجا که اوست وطن همانجاست دل اسير يار است ياري براي رسيدن به معبود خاکريزي مولايم سيد عليست و هدف ولاي علي ست کعبه و بت خانه بهانه است
بي اطلاعند و نمي دانند چه زن باشي چه مرد اما از زن بودن و مرد بودن جز سايه اي و اسمي تهي از معرفت باشي همان خنثي هستي که نه مردانگي را شناختي و نه حرمت زن بودن را درک کردي بيايين باور کنيم هرچه مي خواهيم باشيم بگرديم اما پيش از آن خصلت اش را دريابيم اگر درما وجود داشت و پيوستن به آن برايمان معني پيدا کرد بعد در اش
اشغال آن جايگاه از خود تغيير جنسيت نشان دهيم و اگر منظور فقط زن بودن يا مرد نمايي ست که بايد بگويم اينجا خاک بر سر سارقين نام که مردي و زنانگي را به فهم همين نقش حيواني اين دوجنس تقليد و تعميم داده اند که آدميت نه همين لباس زيباست که بر تن مي بيني و به قول شاعر بنگر تا کجاست مقام آدميت آدم تا وقتي ندونه دليل مرد بودن و زن بودن و درواقع هدف از اشغال يک نام چيست به همان چيزهاي ظاهري بسنده مي کند
و قدر و منزلت جايگاه را نمي فهمد نداريم افراد در قوه وري جهل و ندانسته هايشان غرق شوند به آنها بگوييم از چه مسير و به هدف رسيدن به کجا بايد چشم ها را شست و به کجا بايد زيبا نگريست و به چه باب و از چه سوي به اين هدف مي تواند نائل شود کسي کهاز مقصد و هدف و چگونگي رسيدن به آن در جهل است اگر ندادند مسير و هدف را تلاش او بي نتيجه است
آنان که فکر مي کنند اين هدف و مسير و جايگاه و مقصد را به مسافر اطلاع دادن يعني از دست دادن انگيزه براي رسيدن به مقصد و هدف بايد بگويم همه افراد را به يک سنگ نمي‌شود محک زد گاهي جهل براي کسي جهل مي آفريند و گاهي همان جهل اگر ديگر به جهالت نگذرد آن فرد دليل جستن از آن را براي يافتن حقيقت يک زمين را تا ابد شخم مي زند گاهي ذره اي اميد و ذره اي ارزش گذاري
براي يک مسافر مي تواند او را از زمين بلند کند و آنگونه آن را مشتاق براي کسب آنچه که تنها مزه اش کرده ولي آن مزه لاي دندونش نشسته باعث مي‌شود وي ماه ها بدون آب و نان در کسب آنچه از مزه اش چشيده براي رسيدنش به مزه کامل آن زيبايي و هدف متعالي باعث مي‌شود او پله آخر را نشمرده به قصد کسب کل آن نعمت سير. کند ولي لازمه اش نشان دادن مسير و مهمتد ايجاد انگيزه
با چکاندن طعم و ذره اي احساس قدرت در کسب از طريق مزه مزه کردن مقصد و اينکه بداند آن مسير و آن هدف براي او چه چيزي را به ارمغان مي آورد و اگر ورودش متعالي ست به او اين انگيزه را القا و توان رسيدن را در او مجاب و طعم آن پيروزي را به وي نشان دهند گاهي بي اطلاعي از يک هدف و نااميد شدن از رسيدن به آنچه اصلا نمي داند براي چه و به کجا بايد يافت و براي چه بايد ديد و اگر ديد به چه رسيده و کجا را فتح کرده
باعث مي‌شود هر چه ظرفيت و توان براي کسب آنچه طعم اش را از زبان گذرانده و اگر مسير و هدف غايتي است متعالي به او اين را بقبولانيم که مي تواند بل تلاش اين موهبت را که براي او و نقش آفريني او ساخته ايم و شکست تنها رهاوردي نيست که او تنها بايد آن را مزه کند و گاهي زلال بودن آمد بهتر ارز گل‌آلود کردن آن است شايد انساني باشد که با معرفت آنچه مي بيند با عشق پا روي سر خويش گذارد
با نشان دادن آن معرفت و يقيني که آن معرفت مي تواند پلي يا رودي سر راهش باشد که بايد بپيمايد تا به آن رثد مثل شهدايي که در گشودن معبر براي رسيدن به هدفي متعالي بر روي مين دانسته خوابيدند تا رسيدن به هدفي که همه آنها براي کسب آن هم سو و همسفر شدن مي تواند خيلي با ارزش تر و متعالي تر از آنچه باشد که شما پا گذاشتن بر روي سر خود از آن ياد نموديد ارزش آن متعالي بيش از پا
نهادن روي آن عکس از خود چه برسد که فردي حاظر است جز جز وجودش را براي رسيدن به آن هدف فدا کند يا پا روي منافعي گذارد که در حال طبيعي و معمول حاظر به پا نهادن بر روي منافع خود آن فرد نباشد ولي با درک هدف و نشاندن دادن مقصود از کجا مي دانيد که آن فرد براي ام مقصود حاظر نيست بيش از آنچه شما تصور مي کنيد پا به روي سر خود نگذارد هستي اش را افزون بر جان براي نيا آن هدف فدا نکند
همه را به يک نسخه درمان نکنيم همه يک جور نيستند مثلا عراقي ها براي رسيدن به صدام آدامس خود را بيرون نمي داشتند وبي شهداي ما براي رسيدن به آنچه هدف متعالي ست بيشتر از آنچه داشتند فداي ايمان و ولي خدا داشتند هيچوقت يک حيدري را با جهل به معبود ولي نعمت اش از او انتظار پريدن نکشيد که او اگر بر هدف اش،و بر
لقا آن هدف ياري رسانده شود اگر به او دري از رحمت نشان داده و مقصدش را راه گشايي و مسير نمايي کنيد هرگز تصور نکنيد او در ميانه راه از هدف اش جدا شود چون در بيعت اش شک اگر هويدا شود پايان راه يک حيدريست فقط به او بگوييد در اين راه چشمهايي گره خورده اعمال اوست و او در اين مسير منتخب است و مقصود خواسته دوستان و ولي نعمتي ست که بيعتي حيدري گره خورده اوست انگيزه و نشان دادن راه
بهترين وسيله براي ترغيب وي براي کسب آن هدف و تعالي ست باور کنيم که هرکس با منش و با تجويز خواص خود بهتر از يک نسخه جمعي و يک شکل مي تواند در وي ايجاد انگيزه و ميل براي کسب نمودن هدف انجام رساند اگر به او بهت دهيم و بخ اون انگيزه و مسير را هديه کنيم لااقل بيازماييد شايد تقدير براي او ذره اي اميد و ذره اي انگيزه و ذره اي موفقيت و ذره اي از مقصد جهاني باشد و لقايي
همچون يک جادو و يک غيرممکن ممکن جلوه شود او برايش نفس کشيدن به تعبير زندگي در مريخ است گاهي يک بوسه به معبود براي او حکم رسيدن به مقصود بندگي باشد ذره اي تحويل انگيزه مي تواند در يکي قوغا بپا کند در ديگري نه ولي بدان براي برخي ناکرده ها کزده شود مقصودها که تا امروز غلط بود انجامش براي وي مقصود به همراه آورد چشم ها را شستن هميشه دو بيني نمي اورد
چراغ جادو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top