شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

مرصاد

+ @ حقه روز امتحان :: چهار تا دانشجو شب امتحان بجاي درس خواندن رفته بودن خوشگذروني وهيچ آمادگي امتحانشون رو نداشتن. روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه‌اي سوار کردن سر و روشون رو کثيف ومقداري هم لباسهاشونو پاره کردن و يکراست پيش استاد رفتند. گفتن ديشب به يک مراسم عروسي خارج از شهر رفته بودن و در راه برگشت از شانس بد يکي از لاستيکهاي ماشين پنچر ميشه
مرصاد
استاد ميگه بدليل خاص بودن و خارج از نوبت بودن اين امتحان بايد هر کدومتون توي يک کلاس بنشينيد و امتحان بدين که آنها بدليل داشتن وقت کافي و آمادگي لازم با کمال ميل قبول ميکنن .. امتحان دو سؤال داشته: 1) نام ونام خانوادگي (2نمره) :: 2) کدام لاستيک پنچر شده بود؟ (18نمره) الف) لاستيک سمت راست جلو ب) لاستيک سمت چپ جلو ج) لاستيک سمت راست عقب د) لاستيک سمت چپ عقب
مرصاد
و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشين به يه جايي رسوندنش و اين بوده که برا امتحان آمادگي ندارن .. از اينا اصرار و از استاد انکار آخر سر قرار ميشه سه روز ديگه يک امتحان اختصاصي از اين 4 نفر گرفته بشه. اونا هم بشکن‌زنان از اين موفقيت، سه روز تمام به امر شريف خرزني مشغول ميشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد ميرن و ميگن ما آماده امتحانيم
عجب استاده نامردي داشتن!!!:دي
*آسمان*
به اين ميگن استاد... .
حسين.م
عجب استاد باحالي بوده!
ايول خوشمان آمد...
خيييييييييلي باحال بود
التيام
استاد انوشه بودن از استادن به نام روانشناسي
مرصاد
..:..
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top