• وبلاگ : :: هامون و تفتان
  • يادداشت : سيستان زادگاه نخستين‌ها
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مامون 
    شما زابليها عادت داريد افتخارات ديگران را به خود نسبت دهيد و در اين نوشته طبق عادت ديرينه خود سرزمين ديگران را به خود نسبت مي دهيد و اين صفاتي كه متذكر شده ايد مربوط به سيستان بزرگ است كه متشكل از چند استان در كشور افغانستان مي باشد قطعه زميني كه در شمال محدوده شهرستان زاهدان به اندازه كف دست مي باشد و شايد يكصدم از سيستان واقعي باشد هيچ افتخاري ندارد كه شما اينقدر با افتخار و اب و تاب از ان به عنوان سيستان ياد مي كنيد طبق نوشته مورخين سرزمين كوچك و محدود سگستان به علت بدي اب وهوا و غير مسكوني بودن در زمان ظهور اسلام خالي از سكنه بوده است و از زمان خلافت حضرت علي كرم الله وجهه پس از انكه حضرت با خوارج اعلام جهاد نمود و انان در سرزمينهاي اسلامي قلع وقمع شدند باقيمانده انها كه از شمشير حضرت علي نجات يافتتدبه سگستان اين سرزمين نفرين شده كه بعضي از مورخين انرا سرزمين حضرت لوط پيامبر ميدانند پناه اوردند و چون منطقه سگستان در محاصره كوير بود و عبور از كوير سوزان و بي اب علف براي تعقيب خوارج امكان پذير نبود انان در اين منطقه سكني گذيدند و مردم زابل به جز بلوچها كه از نژاد اصيل اريايي مي باشند بقيه افراد .كه به لهجه زابلي كه شباهتهاي كمي با فارسي دري افغانستان دارد و شيعه مذهب هستند از اولاد خوارج ضد دين و يا از مهاجرين افغاني مي باشند كه از زمان حكومت پهلوي ويا در جمهوري اسلامي با نشان دادن خود به عنوان شيعه شناسنامه دريافت نموده اند كه بعضي از مسولين فعلي استان از گروه دوم ميباشند به هر حال داستانش طولاني است و شما زابلي ها بهتر است با دروغ خودتان را متمدن و با فرهنگ نشان ندهيد چون مردم منطقه شجره نامه شما را دارند و شما تاريخ را تحريف نكنيد بهتر است
    پاسخ


    اميدوارم اعتقاداتتان به اندازه اين اطلاعاتتان ارزشمند و علمى! نباشد.
    لابد آثار تاريخى شهر سوخته و قلعه سكاها در كوه خواجه هم پس از انقلاب از آن طرف مرز منتقل و زير خاك مدفون شده است تا به رخ بلوچها كشيده شود!!
    از آنجايى كه هدفم فخر فروشى به ديگران و يا تحقير ديگران نيست، در آينده از خوبيهاى قوم بلوچ هم مطلب خواهم آورد و خوش ندارم به برخى نكات بارز منفى ـ كه در كتب قديمى تاريخ درباره بلوچها آمده ـ اشاره‌اى كنم.
    شما هم بهتر است بجاى اين‌همه بدگويى ـ آن هم با اين ادبيات سبك و طنزآميز ـ نقاط مثبت فرهنگى، تاريخى و... استان را (اعم از سيستان و بلوچستان) به ديگران بشناسانيد تا يك استاد دانشگاه در تهران تصورش از مثلاً ايرانشهر اين نباشد كه «شهرى است داراى يك خيابان كه سمت راستش مواد مخدر و سمت چپش اسلحه مى‌فروشند!»