سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:: هامون و تفتان

آماده باش نیروهای امنیتی عربستان برای مبارزه با مختار!

مرصـاد دیدگاه

عبدالله بن زبیرایران اکونومیست: پیش از این شبکه «العربیه» تلاش زیادی کرده بود تا «عبدالله بن زبیر» را به عنوان صحابه پیامبر اکرم(ص) و یا یکی از اعضای عشره مبشره نزد اهل سنت مطرح و از او حمایت کند ولی بر اساس اسناد مسلم تاریخی عبدالله بن زبیر نه از اعضای عشره مبشره به حساب می آید و نه...
آماده باش نیروهای امنیتی عربستان برای جلوگیری از تکثیر نسخه عربی سریال مختارنامه از روز شنبه آغاز شده است.
به گزارش «تابناک»، همانگونه که رسانه های عربی مانند الانوار2 اعلام کرده اند، نیروهای امنیتی در عربستان سعودی از روز شنبه تمام موسسات تکثیر DVD در آن کشور را زیر نظر گرفته و به صورت منظم به گشت زنی پرداخته اند تا مانع از تکثیر انبوه قسمت اول از نسخه عربی سریال مختارنامه شوند.
بنابر این گزارش، همزمان روابط عمومی شبکه بین المللی «آی فیلم» اعلام کرد: ترافیک سایت http://www.ifilmtv.com از دیروز به بالاتر از ده برابر حجم بازدیدکنندگان روزهای عادی افزایش یافته است.
هم اکنون قسمت اول این سریال به زبان عربی از طریق نشانی http://shahed.ifilmtv.ir/component/k2/item/8 برای عموم علاقمندان قابل مشاهده است.
این گزارش می افزاید: روز جمعه و شنبه اولین قسمت عربی سریال «مختارنامه» از شبکه بین المللی «آی فیلم» روی ماهواره های عرب ست، نایل ست و هات برد پخش شده و بینندگان کشورهای مختلف عربی، از روز شنبه صدها پیام تشکر را برای وب سایت شبکه بین المللی فیلم و سریال عربی ارسال کرده اند.
لازم به ذکر است که علت اصلی مخالفت برخی از وهابیان با این سریال، بیان جنایات یزید بن معاویه در شهادت امام حسین (ع) و به آتش کشیدن کعبه و حمله خونبار به مدینه منوره می باشد.
پیش از این شبکه «العربیه» تلاش زیادی کرده بود تا «عبدالله بن زبیر» را به عنوان صحابه پیامبر اکرم(ص) و یا یکی از اعضای عشره مبشره نزد اهل سنت مطرح و از او حمایت کند ولی بر اساس اسناد مسلم تاریخی عبدالله بن زبیر نه از اعضای عشره مبشره به حساب می آید و نه از اصحاب خاص حضرت رسول اکرم(ص ) محسوب می شود.
از سویی بنابر گزارش های دریافتی، با وجود تلاش ها و سرمایه گذاری های فراوان، گروه های تندروی وهابی هنوز نتوانسته اند اندیشمندان جهان اسلام را برای موضع گیری علیه این سریال تاریخی تحریک کنند.
گفتنی است روابط عمومی شبکه بین المللی آی فیلم همچنین برای تسهیل در ارتباط بین بینندگانش با کارگردان و تهیه کننده سریال مختارنامه پست الکترونیکی با نشانی « This e-mail address is being protected from spambots, you need Java enabled to view it » ایجاد کرده که مورد استقبال کم نظیر بینندگان نسخه عربی این سریال قرار گرفته است.


کلمات کلیدی: شیعه، سنی، امام علی، خلافت، تاریخ، سقیفه، وهابیت، عربستان، زبیر، عبدالله بن زبیر، سریال مختار، مختارنامه

چرا امام علی(ع) فدک را پس نگرفت؟

مرصـاد دیدگاه

آیت الله رضا استادی
فدک قرن پانزدهمهمانطور که می‌دانیم یکی از حقوق حضرت زهرا (س) که پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص) غصب شد، مزرعه بزرگ فدک بود. این غصب، در تمام دوره خلافت سه خلیفه اول ادامه داشت.
ممکن است این سؤال ایجاد شود که چرا حضرت امیرالمؤمنین(ع) در دوران خلافتشان حق غصب‌شده‌ی فدک را بازپس نگرفتند. یعنی با این که حضرت می‌توانست حق غصب شده اهل‌بیت را به آنان برگرداند چرا چنین نکرد؟
ایشان در نامه‌ای به عثمان بن حنیف چنین نوشت : «... از تمام آنچه آسمان بر آن سایه افکنده ، تنها فدک در دست ما بود، که گروهی بر آن، چشم طمع دوختند و گروهی دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند و بهترین داور و حَکَم خداست . مرا با فدک و غیر فدک چه کار ، در حالی که آرامگاه فردای آدمی قبری است که در تاریکی آن آثار وی محو می‌شود و اخبارش ناپدید می‌گردد ... »  (نهج البلاغه، نامه 45)
ابن ابی الحدید (دانشمند سنی معتزلی) در شرح این نامه می‌نویسد: «علی و خاندانش فدک را رها نکردند مگر به اجبار و از روی غصب؛ لذا حضرت بعد از جملات اولیه می‌گوید : "بهترین داور و حَکَم خداست"، و این ، سخنِ کسی است که شکایت دارد و تظلم می‌کند». (شرح نهج البلاغه، ج16، ص208)
همچنین درباره اینکه چرا امیرالمؤمنین (ع) در دوران حکومتش اقدام به پس گرفتن فدک نکرد، روایات و پاسخ‌هایی از امامان معصوم (ع) نیز رسیده است؛ از جمله: «ابراهیم کرخی از امام صادق (ع) پرسید : چرا امیر مؤمنان هنگامی که  به خلافت رسید فدک را رها کرد؟ امام (ع) پاسخ داد: « او به پیامبر اقتدا کرد. عقیل ، پس از هجرت پیامبر به مدینه، خانه آن حضرت را بدون رضایتش فروخت . هنگامی که پیامبر (ص) مکه را فتح کرد از ایشان پرسیدند: "یا رسول الله آیا به خانه خود باز نمی‌گردید؟" حضرت فرمود: "مگر عقیل برای ما خانه‌ای گذاشته است؟! ما خاندانی هستیم که اگر به ظلم از ما چیزی را بگیرند آنرا بازپس نخواهیم گرفت." از اینرو، امیر مؤمنان پس از تصدی خلافت، فدک را پس نگرفت». (علل الشرایع ـ ج1 ـ ص 154)
البته واضح است که عدم اقدام علی (ع)، نشانه رضایت وی بر بقای غصب نیست؛ بلکه همانطور که خود حضرت، داوری را به خداوند واگذار نموده است، فرزندان آن حضرت نیز پس از شهادت وی ، هرگاه فرصتی می‌یافتند، یاد فدک را زنده می‌کردند.

منبع: خبرگزارى اهل بیت(ع) به نقل از کتاب فدک؛ آیت الله رضا استادی؛ نشر برگزیده

کلمات کلیدی: شیعه، سنی، امام علی، خلافت، عمر، سقیفه، فدک، ابوبکر، حضرت زهرا، عثمان

چشم اندازی به سیره سیاسی حضرت فاطمه (سلام الله علیها)

مرصـاد دیدگاه

نویسنده: اسماعیل نساجى زواره

شهادت حضرت زهرا بنت رسول اللهزهرای اطهر(س) در برابر جریاناتی که بعد از رحلت رسول مکرّم اسلام به وجود آمد، ساکت ننشست و دست به مبارزه سیاسی زد و با سخنرانی‏های افشاگرانه به بیان ماهیّت غاصبان خلافت و مصیبت‏های وارده توسط آن‏ها پرداخت.
بررسی سیره معصومین (ع) در راستای حفظ ارزش‏های اصیل اسلامی از مواردی است که علاوه بر هدایت و نجات انسان‏ها، نقش قابل تأمّلی را در حفظ آرمان‏های جامعه مسلمین ایفا می‏کند.
از این رو آن بزرگواران در طول حیات خویش حضور در صحنه را مسؤولیتی مهم از جانب خدای سبحان می‏دانستند.
با غروب غمبار خورشید فروزان رسالت در 28 صفر سال دهم هجری، سیاهی غصب حق و غبار غربت اندیشه‏های خردورزان را آزار می‏داد به گونه‏ای که کم‏تر کسی یارای حضور در صحنه اعتقادی و دفاع در عرصه سیاسی را در خود می‏دید، امّا در این میان بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) برتر از هزاران مرد قدرتمند، بیرق باورهای تابناک آسمانی و علم پیکار با سران ظلم و غصب و غارت را بر دوش گذاشت تا هدایت نبوی و سعادت علوی را پاس بدارد و به گوش آیندگان برساند. زهرای اطهر(س) در برابر جریاناتی که بعد از رحلت رسول مکرّم اسلام به وجود آمد، ساکت ننشست و دست به مبارزه سیاسی زد و با سخنرانی‏های افشاگرانه به بیان ماهیّت غاصبان خلافت و مصیبت‏های وارده توسط آن‏ها پرداخت.
گرچه دوران حیات ریحانه محمدی پس از ارتحال پیامبر اکرم(ص) بسیار کوتاه بود، امّا خط مشی سیاسی آن حضرت در طول حیات نشان می‏دهد که موضع‏گیری اش معقول‏ترین و پسندیده‏ترین روش ممکن بود و هرگونه حرکت و موضع‏گیری دیگری غیر از آن ممکن بود ضربات جبران ناپذیری بر پیکر اسلام وارد سازد.
در این نوشتار به خطوط برجسته حرکت و موضع‏گیری سیاسی صدّیقه کبری(س) به عنوان شاخصه‏های آموزنده اشاره می‏شود. امید است که مورد توجه و عنایت پویندگان راه رسالت و ولایت قرار گیرد.

دفاع از حریم رسالت
در اوایل بعثت، حفظ جان پیامبر(ص) و دفاع و حمایت از آن حضرت از مهم‏ترین وظایف کسانی بود که علی رغم مشکلات و تنگناهای موجود در جامعه نوپای اسلام، به حقّانیت پیامبر(ص) و آیین او ایمان آورده بودند. تعداد انگشت شماری نیز با استفاده از موقعیت اجتماعی، سیاسی و دیگر توانایی‏های خود، بیش‏تر به این امر می‏پرداختند که از جمله آن‏ها حضرت زهرا(س) بود.
رسول خدا(ص) از هنگامی که به رسالت مبعوث شدند، تا زمانی که به مدینه هجرت کردند در مکه مورد آزار و اذیت فراوان قرار گرفتند.
بزرگان قریش و حتی عموهای پیامبر اکرم (ص) علاوه بر تشویق و تحریک مردم و کودکان جهت آزار و اذیت به پیامبر(ص)، خود نیز به طور مستقیم از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نداشتند.
گاهی بر سر آن حضرت خاک می‏ریختند و زمانی سنگ بارانش می‏کردند. در این دوران مردانی مانند حمزه سیدالشهدا به دفاع از پیامبر(ص) برمی خاستند، امّا تاریخ اسلام نام بانویی بزرگوار راـ که در آن وقت 5تا8 سال بیش‏تر نداشت ـ در کنار مدافعان پیامبر(ص) ضبط و ثبت کرده است.
او علاوه بر این که بعد از رحلت مادر بزرگوارش حضرت خدیجه(س) پرستاری پدر را بر عهده داشت، بیرون از منزل نیز همیشه مراقب پدر بود.
نقل می‏شود که مشرکان قریش در حجر اسماعیل گرد آمده بودند و می‏گفتند: چون محمد(ص) عبور کند، هر یک از ما به او ضربه‏ای خواهیم زد و چون فاطمه(س) این را شنید، پیش مادر رفت و سپس این مطلب را به اطلاع پیامبر(ص) رساند.(1)
آن بانوی بزرگوار در مواردی علاوه بر اطلاع و پیش‏گیری از اقدام آنان، خود مستقیماً به صحنه می‏رفت و به حمایت و دفاع از پیامبر عزیز می‏پرداخت.
«عبداللّه بن مسعود» می‏گوید: با رسول خدا(ص) در کنار کعبه بودیم، حضرت در سایه خانه خدا مشغول نماز بود، گروهی از قریش از جمله ابوجهل در گوشه‏ای از مکّه چند شتر نحر کرده بودند، شکنبه آن‏ها را آوردند و بر پشت پیامبر گذاشتند، فاطمه(س) آمد و آن‏ها را از پشت پدرش برداشت.(2)

دفاع از حریم ولایت
زهرای مرضیّه (س) در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبری امت اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نکرد و این امر را تکلیف خود می‏دانست. گاهی شب‏ها همراه علی(ع) به در خانه مهاجرین و انصار می‏رفت و حمایت از ولایت و وصیّت رسول خدا(ص) را در یادها زنده می‏کرد و آنان را به دفاع از حق همسرش در مسأله خلافت و حق خودش فرا می‏خواند؛اگر چه چیزی جز کلام سرد و بی مهری نمی‏شنید!
فاطمه(س) عنایت ویژه‏ای به مسأله دفاع از امامت و ولایت امام علی(ع) داشت و به عنوان یک وظیفه اجتماعی در قالب‏های مختلف روی آن اهتمام و جدیّت می‏ورزید.
در قضیّه « فدک» آن چیزی که جوهر اصلی کارها و پی‏گیری‏های دخت گرامی پیامبر بود، همان دفاع از حق ولایت حضرت امیر مؤمنان علی(ع) بود.
صدّیقه طاهره(س) حرکت و هدایت انسان‏ها را بدون امام، سکون و ساکت می‏دانست و زمامداری زیان آلود و باطل نااهلان را باعث دور ماندن مردم از مسیر «صراط مستقیم» می‏دانست. بدین جهت دفاع از مقام امامت را سرلوحه مسؤولیت‏های خویش قرار داده بود و با تمام توان به ارائه رهنمودهای شایسته و مبارزه با زرمداران و زور محوران می‏پرداخت. او کتاب فضائل علی(ع) را در پنج محور بنیادین گشود تا فردا و فرداها همگان با مطالعه گفتار گران بار وی پی به حقایق هستی برند و راه را از بی راه‏ها تشخیص دهند.
در فصل نخست، علی(ع) را در برابر خداوند عبدی مخلص معرفی می‏کرد که بسیاری از شب‏ها از شوق عبادت و ترس فراوان بر روی خاک نخلستان مدهوش می‏شد.(3)
در فصل دوم، او را نسبت به رسول خدا می‏سنجید و می‏فرمود: علی (ع) بهترین جانشین پیامبر(ص) و دوست بی نظیر رسول خداست.
در فصل سوم، سخن از امامت و ولایت امیرمؤمنان(ع) نسبت به امت اسلامی به میان می‏آورد و او را امامی ربّانی و الهی معرفی می‏کند که فقط و فقط او لیاقت رهبری امت اسلام را خواهد داشت ؛ بنابراین علی(ع) را نخستین مسلمان و دین باور می‏دانست، از این رو وظیفه‏ای سنگین و خطیر برای خویش نسبت به امام(ع) برمی‏شمرد و آن توصیف صفات و برکات بی پایان همسرش تا واپسین لحظات زندگی بود.(4)
در فصل چهارم، هدایت و رهبری مولای متقیان (ع) را چنان تأثیر گذار می‏دید که برای تحقق امامت و خلافت آن بزرگوار خود را آماده فداکاری نمود.(5)
در فصل پنجم، مقام بلند شیعیان علی(ع) را بیان می‏کند و با بصیرت و اعتقاد قلبی، سخن پدر را بازگو می‏نماید و علی (ع) وشیعیان او را اهل بهشت می‏داند.
آری! زهرای مرضیه(س) مقام و موقعیت امام علی(ع) را خوب شناخته بود و از توانایی‏های ذاتی و خدادادی و شایستگی‏های ایشان نیز مطلع بود. دیدگاه‏های پیامبر اکرم(ص) را نسبت به امام(ع) مرتب شنیده بود و بدان ایمان و اعتقادی راسخ داشت و صلاح و مصلحت جامعه نوپای اسلام را در رهبری و امامت حضرت علی(ع) می‏دانست و جایگزین دیگری را با وجود ایشان برای این مقام و منصب جایز نمی‏دید. از این رو برای اثبات و تحقق آن از هیچ تلاشی دریغ نکرد و تا آخرین لحظه دست از حمایت و دفاع از امام (ع) و مقام امامت برنداشت.
جناح پیروز سقیفه پس از بیعت گرفتن از برخی اصحاب به سرعت سراغ علی (ع) آمدند تا در اسرع وقت از آن بزرگوار بیعت بگیرند و سند مشروعیت حکومت خود را به امضا برسانند.
آن‏ها می‏دانستند که علی(ع) به خاطر حفظ اسلام و پیش‏گیری از تفرقه و اختلاف به جنگ متوسل نخواهد شد و بیعت او باب مخالفت سایر بنی هاشم و حامیان اهل بیت (ع) را مسدود خواهد کرد و در نتیجه پایه خلافتشان مستحکم خواهد شد.
از این رو آن بزرگوار را تحت فشار سختی قرار دادند و زشت‏ترین برخوردها را در نخستین روزهای رحلت پیامبر(ص) با آن حضرت (ع) کردند و تا سرحد کشتنش پیش رفتند.(6)
آنان درصدد بودند به هر طریق ممکن ولو به قیمت کشتن، مولای متّقیان را به پذیرش حاکمیت خود وادار کنند، امّا با مقاومت شدید حضرت زهرا(س) مواجه شدند؛مبارزه حضرت فاطمه(س) کار خلفا را بسیار دشوار ساخت، زیرا آنان می‏دانستند اگر نسبت به دختر پیامبر(ص) جسارت کنند، پایه حکومتشان سست خواهد شد. طبق نقل مسعودی تا صدیقه طاهره(س) در قید حیات بودند، آن‏ها نتوانستند از علی(ع) بیعت بگیرند، بنی هاشم نیز پس از شهادت زهرای اطهر(س) بیعت کردند.(7)
روایات و اسناد تاریخی مربوط به مقاومت‏های حضرت زهرا(س) فراوان است. کوثر آفرینش با حضور فعّال خود در خط مقدم مبارزه همچون سپر محکمی از جان علی(ع) و حامیانش محافظت کرد و فضای مناسبی را برای بنی هاشم فراهم نمود تا بیعت را به تأخیر بیندازند. البته شیوه حضرت فاطمه(س) برای اعلان عدم مشروعیّت کارهای آنان تنها در مبارزه علنی روزهای نخست رحلت پیامبر(ص) خلاصه نمی‏شد.
آن حضرت (س) تا آخرین روز رحلتش همواره با قطع رابطه و ابراز ناراحتی و اندوه، افکار عمومی را متوجه مسأله سقیفه و غصب خلافت می‏کرد و نمی‏گذاشت این مهم به فراموشی سپرده شود. زنان مهاجرین و انصار برای عذر خواهی به عیادت آن بزرگوار آمدند، ولی حضرت فاطمه(س) نه تنها از آنان تشکر نکرد، بلکه در جواب احوال پرسی آنان فرمود: «آگاه باشید این حکومتی که پدید آوردند، تازه آبستن شده است، پس صبر کنید تا ببینید چه نتیجه‏ای به بار آورد. آن گاه از آن به جای شیر خون تازه و سم کشنده بدوشید! این جاست که کسانی که به راه باطل رفته‏اند، زیان کار می‏شوند و آیندگان عاقبت آن چه را که گذشتگان تأسیس کردند، خواهند دید.
از بابت دنیای خود خوش باشید و قلباً برای فتنه هایی که خواهد آمد، مطمئن باشید و بشارت باد بر شما به شمشیرهای برنده‏ای که به دنبال آن می‏آید و قدرت متجاوزی که ظلم و تعدّی را روا می‏دارد و جمعیت شما را درو می‏کند(همه را قتل عام می‏کند) پس حسرت و اندوه با شما باد! و به کدامین سوی روید؟...»(8)
در آخرین روزهای زندگی حضرت وقتی آن دو تقاضای ملاقات کردند، ابتدا حضرت فاطمه(س) نپذیرفت و زمانی که امیرمؤمنان از آن حضرت تقاضا کرد به احترام شوهر بزرگوارش پذیرفت، ولی چنان برخورد سردی با آن‏ها کرد که گزارش آن دیدار به یک سند تاریخی گویا برای اثبات خشم زهرای اطهر(س) نسبت به آنان تبدیل گردید.

اعتراض به سکوت مردم
دخت گرامی رسول خدا(ص) می‏دید که با خروج رهبری از محور خود چه بسا ممکن است امور مهم دیگر نیز دچار این آفت شود و هرگونه ساکت ماندن نوعی مهر تأیید برکارهای ناروا باشد و چه بسا حتی برای همیشه کاری قانونی جلوه داده شود و نشانی بر حقانیت مدّعیان خلافت تلقی گردد. بدین جهت آن حضرت در مواردی مخالفت خود را با اعتراض و انتقاد و شکوه به اثبات رساند.
فرازهایی از خطبه بانوی نمونه اسلام در مسجد مدینه گواهی گویا و شاهد زنده بر این مطلب است. زهرای اطهر(س) با دلی پرخون از حوادث ناگوار پیش آمده، با زبان شکوه و اعتراض خطاب به انصار فرمودند: «یا معشر النّقیبة و اعضاد الملّة و حصنة الاسلام! ما هذه الغمیزةُ فی حقّی و السّنة عن ظلامتی؟؛(9) ای انجمن بزرگان! ای بازوان ملّت! ای حافظان اسلام! این غفلت و سستی در مورد حق من چیست؟ و چرا در برابر دادخواهی من سهل انگاری می‏کنید؟»

افشای فتنه‌ها
زهرای مرضیه (س) حکومت علی(ع) را همان حکومت پیامبر(ص) و استمرار نبوت و رسالت می‏دانست. خانه امیرالمؤمنین(ع) را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا و آخرت معرفی می‏نمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ و روشن می‏شمرد.(10) از اقدام‏های روشنگرانه آن حضرت(س) افشای ماهیت سیاست ستیز با علی(ع) بود. صدیقه طاهره(س) معتقد بود کسانی که علی (ع) را از صحنه بیرون کرده‏اند، از شدّت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و افزون طلبان بیم دارند؛ آنان می‏دانند علی(ع) در اجرای عدالت ذره‏ای کوتاهی نخواهد کرد و در راه تحقق احکام الهی از مرگ نمی‏هراسد، از این رو او را کنار زدند تا به آسانی به اهداف شخصی و خواسته‏های نفسانی اشان دست یابند، شاید آن روزها بسیاری از اصحاب و تابعین و کسانی که تازه مسلمان شده بودند نمی‏توانستند باور کنند دست هایی که علی(ع) را کنار زده‏اند از سر هواپرستی چنین ظلمی را مرتکب شده باشند، چون آن‏ها نیز ظاهراً سال‏ها در رکاب نبی اکرم(ص) شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، به علاوه برخی از آنها جزء دانشمندان جامعه به حساب می‏آمده‏اند، لذا کسی جرأت نمی‏کرد به آنان گمان بد برده و آنها را به بی دینی و خیانت متهم نماید. بنابراین مردم دو گروه بودند: یک گروه از ریشه دشمنی و مخالفت با علی(ع) خبر نداشتند و گروه دیگر شجاعت و شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولی حضرت زهرا(س) با کمال شجاعت ماهیت کینه توزانه آنان را افشا کرد و ریشه‏های فاسد دشمنی با مولای متقیان علی(ع) را برملا ساخت.(11)

دوست شناسی
آشنایی با عیار محبت و دوستی از سوی حضرت فاطمه(س) زمینه ساز نوسازی باورها و پاک سازی دل و دیده‏های می‏گردد.
در سیره آن حضرت سه ویژگی بنیادین در «محبوبیّت» می‏یابیم: نخست ارتباط خالصانه با آفریدگار، سپس نگرش عاشقانه به رسول خدا و سرانجام رسیدگی به خلق خدا.
به دیگر سخن «خودیّت» و «منیّت» و خودخواهی‏های انحصار گرانه از رواق اندیشه و عشق دختر گرامی پیامبر(ص) دور بوده و آن حضرت راهی روشن از نور صفا و صداقت و اخلاص پیش روی خویش قرار داده بود.
معیارهای راستینی که در دوستی‏های انسیّه حورا(س) به چشم می‏خورد، موجب گردید که روزی از برخی دوستی‏ها بی زاری جوید و با صراحت و شفّافیّت تمام لب به سخن گشوده و فرمود:
« انّی لا احبُّ الدّنیا؛(12) من دنیای دنیاپرستان را دوست ندارم.»
بانویی که زندگی امروز را فنا و زندگی فردا را بقا می‏دید، به خوبی از پایداری و پویایی جلوه‏های مختلف آگاهی داشت و این نگرش خویش را برای همگان بیان فرمود تا درس‏آموزان و عبرت پذیران بهره‏ای نصیب خود سازند.
ویژگی‏های شایسته زهرای بتول(س) در گفتار و رفتار موجب گردید که رسول اکرم(ص) به عنوان برترین انسان هستی معیار دوستی با خویش رااین گونه بیان فرماید: « من احبّ فاطمة ابنتی فقد احبّنی ؛(13) هر کس فاطمه (س)، دختر مرا دوست داشته باشد، مرا دوست داشته است.» و در صحنه‏های مختلف، دست، سینه،و سر دختر دلبند خود را می‏بوسید تا پیروان رسالت و امامت لحظه‏ای از پیروی فاطمه (س) کوتاهی نکنند و به خوبی آگاه باشند که اعمال، احساس و اندیشه زهرای عزیز مورد قبول پیامبر(ص) خواهد بود. ارزش دوستی اهل بیت(ع) صحیفه‏ای دیگر از کتاب بینش فاطمی است که به گونه‏ای گویا و پویا برای امروز و هر روز ما به ویژه نسل جدید بیان شده است.

دشمن شناسی
شناخت دشمن و آگاهی از معیارهای دشمنی، اندیشه‏ای روشن در فراز و فرودهای زندگی فردی و اجتماعی به انسان می‏بخشد.
صدیقه کبری(ص) با سخن آسمانی خود نخستین معیار دشمن‏شناسی را دشمنی و مخالفت با اهل بیت رسول خدا(ص) معرفی می‏کند و با صراحت بسیار می‏فرماید: «هر کس با ما دشمنی کند، با خدا ستیز نموده است و آن کسی که با ما مخالفت کند، با پروردگار رو در رو شده است و مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید الهی در دنیا و آخرت بر او واجب می‏گردد.»(14)
هرگاه در آیینه سخن و سیره آن حضرت بنگریم به خوبی در می‏یابیم که ستایش دوستان و نکوهش دشمنان خط پایانی نخواهد داشت. زهرای عزیز با ارائه تدبیری خردمندانه، عرصه ستم ستیزی و میدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مکان گسترش داده بود تا نمای افراد از ارزش دوستی‏های الهی و زشتی دشمنی‏های شیطانی تا روز رستاخیز آگاهی یابند؛ از این رو در وصیتش به امیر مؤمنان(ع) فرمود: « اوصیک ان لایشهد احدٌ جنازتی من هؤلاء الذّین ظلمونی و اخذوا حقّی فانّهم عدوّی و عدوّ رسول اللّه و لا تترک ان یصلّی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنّی فی اللّیل اذا هدئت العیون و نامت الابصار؛(15) تو را وصیت می‏کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند، زیرا آن‏ها دشمن من و دشمن رسول خدا (ص) هستند و اجازه مده فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم‏ها آرام گرفته و دیده‏ها به خواب فرو رفته باشند.»
این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان ولایت وارد ساخت؛ ضربه‏ای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت خلفا و غیر عادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه(س) به شمار می‏آید.
__________________
پی نوشت :
1. دلایل النبوة، ابوبکر احمد بن حسین بیهقی، ج 2، ص43.
2. بحارالانوار، مجلسی، ج18، ص57.
3. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص 116.
4. مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 330.
5. مناقب خوارزمی، ص67.
6. الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج 1، ص 31.
7. مروج الذهب، علی بن حسین مسعودی، ج 2، ص 308.
8. بحار الانوار، ج 43، ص160.
9. احتجاج طبرسی، ج 1، ص269.
10. مأخذ قبل، ص160.
11. ماهنامه مبلغان، شماره 31، ص 35ـ34.
12. الغدیر، علامه امینی، ج 2، ص 318.
13. بحارالانوار، ج 28، ص303.
14. مستدرک الوسایل، میرزا حسین نوری، ج 7، ص 291.
15. فرهنگ سخنان فاطمه (س) محمد دشتی، ص330.


منبع: ماهنامه پاسدار اسلام - شماره307 (به نقل
خبرگزارى فارس)


کلمات کلیدی: امامت، شیعه، سنی، امام علی، خلافت، سقیفه، فاطمیه، فدک، پیامبر اعظم، شهادت حضرت زهرا

دفاع از خلفا و تحریف تاریخ در کانال رقص و آواز!

مرصـاد دیدگاه

همزمان با ایام فاطمیه و شهادت دختر عزیز پیامبر اسلام(ص) یک شبکه ماهواره‌ای تلویزیونی پخش برنامه‌های خود در راستای تبلیغ مذهب «تسنن» را آغاز کرد.
به گزارش البرز شبکه به اصظلاح «نور» که روی امواج شبکه IPN برنامه پخش می‌کند در پیامهای زیرنویس دائماً از بینندگان خود برای مشارکت در برنامه هادعوت می‌کند.
تلویزیون آی.پی.ان شبکه‌ای با اهداف تجاری بود که صرفاً با پخش ترانه‌های خوانندگان لس آنجلسی و تبلیغات بازرگانی گذران امور می‌کرد و معلوم نیست مسئولان این شبکه در قبال دریافت چه مبلغی حاضر به واگذاری امتیاز آن شده‌اند؟
این شبکه در تلاش برای عادی سازی برخی تحریفهای تاریخی و جعل تاریخ از قول بینندگان خود که به اصطلاح از نقاط مختلف ایران برایش پیام ارسال کرده اند چنین مینویسد: پیامبراکرم(ص) فرمود: «ثروت هیچ احدی مانند ثروت ابوبکر صدیق! برایم نرساند»!!
 حال آنکه کم اطلاع ترین مردم درباره تاریخ اسلام آگاهند که این حضرت خدیجه کبری(س) بود که با بذل دارایی خود در راه اسلام حقیقی پیامبر اعظم(ص) را یاری نمود.
این شبکه همچنین از قول زیدبن عمربن خطاب نوشت: به خودم میبالم چون من فرزند دو خلیفه هستم چرا که مادرم ام کلثوم! دختر زهرا همسر علی مرتضی و پدرم عمربن خطاب است.!!
درباره این مطلب انحرافی نیز در میان حتی عالمان سنی هم اختلاف جدی وجود دارد و چنین ادعایی کاملاً مورد تردید است. [ضمن این که علماى بزرگ شیعه اصل مسأله را انکار کرده‌اند]
گزارش البرز حاکی است شبکه به اصطلاح «نور» در تلاشی آشکار برای تطهیر چهره متهمان و عاملان اصلی غائله «ثقیفه بنی‌ساعده» و غصب فدک دائم روایات و جملاتی از جنس آنچه دو موردش ذکر شد به خورد مخاطبان می‌دهد.
 این شبکه همچنین در دیگر بخشهای برنامه‌های خود توضیح برخی روایات منسوب به پیامبر عالی مقام اسلام از قول یکی از سخنرانان اهل سنت و پخش تلاوت قران کریم به روش ترتیل را در دستور کار دارد.
کارشناسان بارها به مسئولان فرهنگی برای مقابله مناسب با چنین شبیخون‌هایی که اعتقادات پاک متدینین را هدف گرفته هشدار داده‌اند. تقویت صحیح برنامه‌های رسانه ملی، تدوین و توزیع کتب مرتبط با آموزه‌های ناب شیعه و انسجام بخشی به فعالیتهای هیئت‌های مذهبی از جمله راهکارهای مبارزه با این انحرافات آشکار است
.


کلمات کلیدی: شیعه، سنی، خلفا، خلافت، سقیفه، وهابیت، فاطمه زهرا (س)، فدک، تحریف تاریخ

عید الزهرا سلام الله علیها

مرصـاد دیدگاه

عید آغاز ولایت امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بر همه منتظرانش مبارک باد

دیروز نهم ربیع‌الاول روز آغاز ولایت و امامت صاحب العصر، مهدى موعود، امام زمان(عج) بود. هم او که امید همه انبیاء و اولیاست و روزى ـ که ان‌شاءالله نزدیک باشد ـ ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. همان میر مهر که مهربانى‌اش بر همه بندگان صالح خداوند گسترده خواهد شد و صلح واقعى را بر پهنه گیتى برقرار خواهد ساخت. آن ولى اعظم که جاهلان بى‌خبر از حقیقت را هدایت خواهد کرد و عالم را با نور توحید و ایمان واقعى منوّر خواهد ساخت. همان امامى که البته از دشمنان دین خدا و مستکبرین عالم که همان ائمة الکفرند، انتقامى سخت خواهد گرفت و دل همه مظلومان عالم در سرتاسر تاریخ را خشنود خواهد ساخت و تسلى‌دهنده قلب مبارک رسول الله (صلى‌الله علیه وآله) از اذیت و آزارى که از جاهلان منافق کشید تا جایى که فرمود: «ما اوذى نبىّ مثل ما اوذیت؛ هیچ پیامبرى آنگونه که من اذیت شدم، آزار ندید.» و نیز تسکین‌دهنده دل دردمند بانوى دو عالم فاطمه مظلومه (سلام الله علیها) از جفا و ظلم ستم پیشه‌گان خواهد بود.
البته برخى نهم ربیع‌الاول را عمرکشون هم نام نهاده‌اند و مى‌گویند چون خلیفه دوم پیروان سقیفه در چنین روزى کشته شد، و در واقع بخاطر انتقام از جسارتهایى که به دختر رسول الله(ص) توسط وى شده بود، این روز را به عیدالزهرا(س) نامگذارى کرده‌اند که هیچ دلیل مستندى ندارد؛ چون قتل و مرگ عمر در آخر ذیحجه اتفاق افتاده ونه در ربیع‌الاول. و بعید نیست تغییر دادن عید آغاز ولایت امام زمان(عج) به عمرکشون، دسیسه همانانى باشد که نام مهدى موعود(عج) که امید دهنده همه مظلومان است، لرزه به اندام و هویتشان مى‌اندازد و قصد داشته‌اند با آدرس غلط، این نام مبارک را به حاشیه برند که البته کور خوانده‌اند!
از جمله موارد دیگرى که آن هم مستند نیست بلکه مشکوک است، آرامگاهى است در نزدیکى کاشان که به آرامگاه ابولؤلؤ مشهور است و مى‌گویند این همان ابولؤلؤیى است که عمر را به قتل رساند؛ در صورتى که طبق نقلهاى مستند ابولؤلؤ در مدینه دستگیر شده و کشته شده و همانجا به خاک سپرده شد و این آرامگاه مربوط به شخص دیگرى است و ربطى به قاتل عمر ندارد.

مرصاد


کلمات کلیدی: شیعه، سنی، اسلام، خلیفه، عمر، سقیفه، فاطمه، زهرا، عمرکشون، عیدالزهرا، وحدت، ابولؤلؤ

<      1   2      
?بازدید امروز: (40) ، بازدید دیروز: (102) ، کل بازدیدها: (1173589)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ