هنوز یک سال از دوم خرداد 76 و شروع به کار دولت هفتم با ریاست خاتمی نگذشته بود که حرکت عجولانه و تخریبی بعضی از گروههای استحاله طلب و تکنوکرات سوار بر اندیشه و وجهه نیروهای ارزشی چپ شروع شد. آنها با انبوه نشریات و مجلات شبه روشنفکرانه خود سعی داشتند به ریشه ها دست اندازی و آنها را قطع یا آفت زده کنند.
در آن موقعیت شرایط و فضای فرهنگی کاملا متاثر از دیدگاههای شبه سکولار و دگر اندیش شده بود و برداشتهای جریانات فرهنگی نو ظهور، در لفافه و در پناه شعار آزادی و دموکراسی خواهی فقط در صدد تشکیک و تغییر در هنجارهای دینی و نظام و انقلاب بودند و از نظر آنها فقط باید پیکره دین و انقلاب به زیر چاقوی بعضی قصابان تازه وارد در عرصه فرهنگی میرفت و در حوزههای دیگر و همچنین به ساحت قدسی ایدئولوژی ها و تفکرات غرب نباید به اندازه ذره ای نگاه چپ می شد.
در بحبوحه تکاپوی این جریان و در روزی از روزها، آقای میر حسین موسوى بر حسب وظیفه و از سر سوز به دانشگاه تهران رفتند و در یک سخنرانی تاریخی در میان انبوه دانشجویان به نقد این حرکت و خیز شبه فرهنگی پرداختند و رواج و گسترش این جریانها را بسان ویروس ایدز برای کشور و نظام خطرناک دانستند.
در حالیکه تا آن موقع این جریانات از نام میر حسین به خصوص در انتخابات ها حداکثر سوء استفاده تبلیغاتی را کرده بودند اما به ناگاه و پس از آن سخنرانی همه چیز عوض و دگرگون شد. آنها به میرحسین هجوم برده و انگهای مختلف به وی زدند و دوباره او را از سیاست به گوشه انزوا رهنمون کردند.
مدتی است که هر از گاهی بحث کاندیدا شدن میر حسین مطرح می گردد. حال باید این سؤال را از او پرسید، چه تغییر و تحولی در اصول و مبانی تفکری که خطر آن را برای کشور مانند خطر ویروس ایدز می دانستید ایجاد شده که قصد کرده اید به عنوان کاندیدا از جانب آنها وارد معرکه شوید؟! و عوارض حضور مجدد آنها را فراموش کرده اید؟
آقای میر حسین مسلما افراد بسیاری نه از سر دلسوزی و نه به خاطر حب علی، در این مدت با شما بسیار صحبت و اصرار کرده اند که وارد صحنه رقابت ها شوید و مجبور شده اید به صورت کج دار و مریض اعلام آمادگی کنید و در ابتدای حضور خود به جای تبین و ارائه دیدگاههای خود به تخریب دولت پرداخته اید.
شما باید به این نکته توجه داشته باشید که دولت نهم و در راس آن ریاست محترم جمهور با تشابهات بسیار با شما و همچنین اذعان به نقاط ضعف غیر قابل انکار در بعضی عملکردهای فعلی، اما در زمینه عدالت گرایی و صیانت و زنده نمودن اصول اعتقادی نظام و رفع دغدغه های مشترک همت ویژه داشته است.
آقای میر حسین چگونه است که به رییس این دولت گله کرده اید که چرا از مدیران قبلی استفاده نکرده اید در حالیکه اولا یکی از شعارهای کلیدی آقای احمدی نژاد تغییر در حلقه بسته و تکراری مدیریت کشور بوده و قاعدتاً یکی از انگیزه های مردم برای انتخاب وی تحقق همین شعار بوده است. در ثانی با وجود این شعار دولت نهم، به جز درصدی از مدیران کشور هنوز که هنوز است اکثریت مدیران از قبل هستند و این امر بر خلاف گفته شما می باشد.
آقای میر حسین مسلما بیماری ایدز بسیار خطرناکتر از سرماخوردگی یا چند زخم و جراحت ساده و بسیاری از بیماری های دیگر است. خواهشمند است منطق سال 77 خود را فراموش نکنید.
مطالب تقریبا مرتبط:
میرحسین موسوی مدیون احمدی نژاد است
جبر تاریخی کاندیداتوری خاتمی
چرا خاتمی میرحسین را به میدان آورد؟
بی پرده با میر حسین
خاتمی: میرحسین تردید دارد من “احتمالا” می آیم
آقای میرحسین چرا دیالوگ نمیکنید؟
غوز بالای غوز اصلاح طلبان
حالا چرا؟!
باید از میرحسین دفاع کنیم
خاتمی در سر بالایی و موسوی در سراشیبی گفتمان احمدینژاد
منبع: وبلاگ ایران حامى
کلمات کلیدی: ایران، انقلاب، خاتمی، احمدی نژاد، اصلاح طلب، اصولگرا، انتخابات 88، میرحسین موسوی
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.