روز سوم خرداد، مولوى عبدالحمید (که دوستان و دستیارانش او را شیخالاسلام و رهبر اهل سنت ایران!! مىنامند)، پس از بازگشت از سفر مشورتى با وهابیان عربستان، در خطبههاى نماز جمعه مسجد مکى، افاضاتى کرده بود که هم میزان علم و اطلاعش! به کتب تاریخ و حدیث اهل سنت را نشان مىدهد و هم میزان پرررویى و جسارتش را که پایش را از گلیمش (که در حدّ یک ملاى ساده و امام جماعت مسجدى است) فراتر نهاده و براى رئیسجمهور و مسئولین مملکت تعیین تکلیف مىکند!
بخشى از عبارات این ملاى سنى چنین است:
حضرت عمر کسى نبود که به فاطمه توهین کند!
به خدایى خدا و ذات و صفات الله عزوجل بنده سوگند یاد میکنم این حرف اشتباه و غلط است!!!
بین حضرت عمر و ابوبکر و حضرت على اختلافى نبوده و اینها با هم دوستانه زندگى کردهاند!!
به دولت نهم این یادآورى را مى کنم به جاى پرداختن به مسائل مذهبى و بکار بردن واژههاى خیلى تند که به عنوان یک شهروند ایرانى براى دولت ایران مناسب نمىدانم و مناسب نمىدانم که رئیس جمهورى و برخى وزراى ما واژههایى را بکار ببرند که ما هیچ توجیهى براى آن در قرآن و سنت پیدا نکنیم! در سایت مطلبى را خواندم که رئیس جمهور محترم در رابطه با حضرت زهرا بکار برده بود که واقعاً براى ما خیلى تعجبآور بود. خیلى کلام سنگینى بود که ما نتوانستیم آن را با کتاب و سنت! تطبیق بدهیم. این مسایل را براى علما بگذارند و به حل مشکلات و بحرانهاى کشور و حل مشکلات سیاسى و به مسایل دیگر کشور که مورد نیاز است بپردازند و بگذارند حوزههاى علمیه و علما و اینها به مسایل دینى بپردازند!
و اما سخن رئیسجمهور محترم چه بوده است؟
طبق آنچه در سایت ریاست جمهورى و خبرگزایها آمده:
رییس جمهور در آغاز جلسه عصر یکشنبه هیأت دولت، با تسلیت فرارسیدن سالروز شهادت حضرت زهراى اطهر(س) تصریح کرد: حضرت زهرا(س) الگوى همه پیامبران، ائمه و صالحان است.
دکتر محمود احمدى نژاد با بیان اینکه حضرت زهرا(س) تجلّى خدا و اسماء الهى است و خدا خود را از طریق حضرت زهرا(س) به عالم معرفى مىکند، اظهار داشت: سرنوشت آفرینش به دست حضرت زهرا(س) است و هر اتفاقى که در عالم مىافتد همه از ناحیه ایشان است.
رییس جمهور با تأکید بر اینکه عالم، غمى سنگینتر از غم حضرت زهرا(س) را تحمّل نکرده است، گفت: اوج شقاوت و پستى از آن کسانى است که به حضرت صدیقه طاهره (س) ظلم روا داشتند زیرا ایشان خلاصهى همه هستى است.
دکتر احمدى نژاد خاطرنشان کرد: کسانى که به ایشان ظلم کردهاند پیامبر، رسالت، امامت و حتى خدا را قبول ندارند؛ یعنى ظلم به حضرت زهرا(س)، عین ظلم به خداست.
معلوم نیست اشکال آقاى مولوى به کدام بخش از سخنان ایشان است که آن را مطابق قرآن و سنت! نیافته است؟!!
ـ اگر منظورش بخشى است که به ظلم به حضرت زهرا (سلامالله علیها) از طرف دشمنان خدا و پیامبر(ص) اشاره شده و آقاى مولوى قسم دروغ مىخورد که چنین چیزى صحت نداشته و سرش را مثل کبک زیر برف کرده که حقیقت را بپوشاند، باید گفت: کتابهاى خود اهل سنت ـ با همه حدیثسوزیهاى خلفا و بنىامیه و روایات جعلى و دروغین و تحریفها و حذفهاى دهههاى اخیر ـ پر است از نشانههاى این ظلم و عداوت و اختلاف که به عنوان نمونه مىتوان به مستندات زیر مراجعه کرد:
1. شهادت فاطمه (س) افسانه نیست / آیةالله مکارم شیرازی
2. بررسی فقهی و حقوقی «داوری خلیفه اول» درباره فدک / آیةالله رضا استادی
3. آیا خانههای مدینه درب داشتند؟ / علامه جعفر مرتضی عاملی
4. چه سنی چه شیعه، همه باید اجر رسالت را بدهند / آیةالله وحید خراسانی
5. یورش به خانه وحى
6. حمله به خانه بیبی مظلومه فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
7. شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر
8. اسناد هجوم به خانه وحى و شهادت حضرت زهرا(س)
9. پاسخ به شبهات درباره شهادت حضرت زهرا(س)
10. مجموعه پیامهاى آیتالله فاضل لنکرانى(ره) به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س)
و در مورد اختلاف حضرت على با خلفا هم کافى است به «نهجالبلاغه» (از جمله به خطبه سوم معروف به شقشقیه) مراجعه کند و با قسمهاى دروغ، خودش را پیش دوستان و مریدانش سرافکنده نکند!
ـ و اگر منظورش بخشى از سخنان رئیسجمهور است که حضرت زهرا را خلاصه هستى و تجلّى خداوند و الگوى پیامبران و صالحین مىدانند، باید گفت: البته که چنین است و طبق روایات معتبر ما و تفسیر برخى آیات قرآنى که توسط معصومین (علیهمالسلام) صورت گرفته، پس از پیامبر اسلام (ص) و حضرت على (علیهالسلام)، صدیقه طاهره از همه هستى فراتر است. و ما بر اساس احادیث معتبر قدسى معتقدیم پیامبر و امیر مؤمنان و صدیقه طاهره و فرزندان معصومشان از نور واحدند و روایت معروف پیامبر(ص) که فرمود: «فاطمه پاره تن من است»، و آیه شریفه مباهله که حضرت على(ع) را «نفس» پیامبر خوانده، دلالت بر همین وحدت وجودى و نور واحد مىکند.
آقاى مولوى، لابد در آموزههاى شما ـ که رهآورد مراودات چندسالهتان با وهابیان تکفیرى است ـ اینها شرک و کفر است!
اصلاً مگر شما گروه اندک سهمخواه و جاهل ـ که خودتان را بر مردم شریف سنى و بلوچ تو حتى سایر اهل سنت تحمیل کردهاید ـ شیعیان را مسلمان مىدانید که حالا به این یک اعتقاد ما بخواهید ایراد بگیرید؟!!
وقتى که خودتان را از درک و فهم و شعور علمى و فضائل معرفتى محروم کردهاید، به شما چه که اعتقاد ما چیست؟!
شما به این فضائل معتقد نیستید، خوب نباشید. اما حق ندارید جسورانه در مورد اعتقادات دیگران اظهار نظر کنید.
شما همان مصداق شعرى هستید که در پاسخ برادرزنت (ابوعمار عکاسباشى) گفتم که:
میان عاشق و معشوق رمزى است چه داند آن که اشتر مىچراند؟
جناب مولوى، از آقاى رئیسجمهور خواستهاى «بگذارند حوزههاى علمیه و علما و اینها به مسایل دینى بپردازند»!
صرف نظر از بحث در مورد این تفکر معاویهاى که سیاست را از دین جدا مىدانید، بخشى از سخنان بنیانگذار جمهورى اسلامى امام خمینى(ره) را در مورد عظمت شخصیت حضرت زهرا (سلامالله علیها) مىآورم که نظر علما را هم بدانید.
ضمناً مناسب است به بخشى از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد حضرت زهرا (سلامالله علیها) که در سایت دفترشان آمده هم مراجعهاى کنید. و نظر سایر علماى بزرگ در طول تاریخ را هم مىتوانید با مراجعه به کتابهایشان ـ که خیلى از این کتابها در اینترنت و سىدىها آمده ـ مطالعه کنید.
البته حرفها بسیار است و در آینده، بیشتر به نقد افکار تو و دوستانت در دارالاماره مکى خواهم پرداخت.
نوشته زیر در ماهنامه فرهنگ کوثر، شماره 8 (آبان 1376) آمده که دیدم مناسب است و با اندکى جابجایى و ادغام آن را اینجا آوردهام.
این نوشتار سزاوار مىبیند، نظرى به دیدگاه امام خمینى؛ در باره شخصیت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) داشته باشد.
حضرت امام، که خود از فرزندان حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) است و در مکتب او پرورش یافته و عمر شریف خویش را در راه اهداف والاى اسلام و اهل بیت(ع) سپرى فرموده است، در برخى از پیامها و سخنرانیهاى خود به ترسیم و توصیف شخصیت جاودانه فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) پرداختهاند، اما به این نکته نیز باید توجه داشت که آنچه بیان کردهاند، تنها اشاره به بخشى از فضایل بىپایان و وصف ناشدنى زهراى مرضیه(سلاماللهعلیها) است، نه تبیین همه آن، که اصولاً از قدرت بشر خارج است.
اینک سخنان حضرت امام، را تحت عناوینى چند به شما خواننده گرامى تقدیم مىداریم:
1. فاطمه(سلاماللهعلیها) مایه افتخار
الف) افتخار جهان هستى
ـ روز پر افتخار ولادت زنى [است] که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است.(1)
ـ زنى که عالم به او افتخار دارد.(2)
ب) افتخار خاندان وحى
ـ زنى که افتخار خاندان وحى، و چون خورشیدى بر تارک اسلام مىدرخشد.(3)
ـ تاریخ اسلام گواه احترامات بىحدً رسول خدا(ص) به این مولود شریف است.(4)
ج) افتخار پیروان او
براى زنها کمال افتخار است که روز تولد حضرت صدیقه را روز زن قرار دادهاند، افتخار است و مسؤولیت.(5)
2. فاطمه(سلاماللهعلیها) تجلّىِ کمال انسان
ـ تمام هویت انسانى در او جلوهگر است.(6)
ـ تمام ابعادى که براى زن متصور است و براى یک انسان متصور است در فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) جلوه کرده و بوده است.(7)
ـ یک انسان به تمام معنى انسان، تمام نسخه انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان،... تمام حیثیت زن، تمام شخصیت زن فردا [روز میلاد] موجود شد.(8)
ـ تمام هویتهاى کمالى که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام، در این زن است.(9)
نکته: حضرت امام; در بیان اینکه چرا در سوره قدر، آیه «انا انزلناه» به شکل جمع ذکر شده است، فرمودهاند: «بدانکه نکته آن تفخیم مقام حق تعالى به مبدئیت تنزیل این کتاب شریف است... به عبارت دیگر این صحیفه نورانیه [قرآن کریم] صورت اسم اعظم است چنانچه انسان کامل نیز صورت اسم اعظم است، بلکه حقیقت این دو در حضرت غیب یکى است و در عالم تفرقه از هم بحسب صورت متفرق [هستند.](10)
نتیجه: با توجه به اینکه حضرت امام;، حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را انسان کامل معرفى نمودهاند و از سویى انسان کامل را صورت اسم اعظم مىدانند، نتیجه مىگیریم که: «حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) صورت اسم اعظم الهى است.»
3. مقامات معنوى حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)
الف) نور او قبل از خلقتبشر آفریده شده است.(11)
ـ اصولا رسول اکرم(ص) و ائمه(علیهمالسلام) طبق روایاتى که داریم قبل از این عالم انوارى بودهاند در ظلّ عرش ... و مقاماتى دارند الى ماشاءالله... چنانکه به حسب روایات این مقامات معنوى براى حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) هم هست.(12)
ب) موجودى ملکوتى و جبروتى
ـ او [فاطمه زهرا] موجود ملکوتى است که در عالم انسان ظاهر شده است، بلکه موجود الهى جبروتى در صورت یک زن ظاهر شده است.(13)
ـ معنویات، جلوههاى ملکوتى، جلوههاى الهى، جلوههاى جبروتى، جلوههاى ملکى و ناسوتى همه در این موجود است.(14)
ج) مجمع اوصاف انبیاء(ع)
ـ فردا [روز ولادت فاطمه زهرا] همچو زنى متولد مىشود که تمام خاصههاى انبیاء در اوست.(15)
د) حقیقت لیلة القدر
ـ دلالت بر آنچه احتمال دادیم از حقیقت لیلةالقدر مىکند، حدیث شریف طولانى که در تفسیر برهان از کافى شریف نقل فرموده و در آن حدیث است که نصرانى گفت به حضرت موسىبنجعفر(ع) که تفسیر باطن (حم، والکتاب المُبین، انا انزلناه فی لیلة مبارکة، انا کنا مُنذرین فیها یَفرق کل أمرٍ حکیم) چیست؟ فرمود: «اما «حم» محمد(صلى الله علیه وآله) و اما «کتاب مبین» امیرالمؤمنین(ع) است و اما «اللیلة» فاطمه(سلاماللهعلیها) است.(16)
و در روایتى، «لیالى عشر» به ائمه طاهرین از حسن تا حسن (ع) تفسیر شده است و این یکى از مراتب لیلةالقدر است که حضرت موسى بنجعفر(ع) ذکر فرموده و شهادت داده بر آنکه لیلةالقدر تمام دوره محمدیه است. روایتى که در تفسیر برهان از حضرت باقر(ع) نقل مىکند و این روایت چون روایت شریفى است و به معارف چندى اشاره فرموده و از اسرار مهمه کشف فرموده ما تیمناً عین آن حدیث را نقل مىکنیم:
قال (رحمه الله) و عن الشیخ ابى جعفر الطوسى عن رجاله عن عبدالله بنعجلان السکونى قال سمعت اباجعفر(ع) یقول: «بیت علی وفاطمة حجرة رسول الله(ص) وسقف بیتهم عرش ربّ العالمین وفی قعر بیوتهم فرجة مکشوطة إلى العرش معراج الوحى والملائکة تنزّل علیهم بالوحی صباحاً ومساءاً وکل ساعة وطرفة عین، والملائکة لا تنقطع فوجهم، فوج ینزل وفوج یصعد وان الله تبارک و تعالى کشف لابراهیم(ع) عن السموات حتى ابصر العرش وزاد فی قوة ناظره، وان الله زاد فی قوة ناظر محمد وعلى وفاطمة والحسن والحسین(ع) وکانوا یبصرون العرش ولایجدون لبیوتهم سقفاً غیر العرش، فبیوتهم مسقفة بعرش الرحمن ومعارج الملائکة والروح فیها بإذن ربهم من کل امرٍ سلام.
حضرت باقر(ع) مىفرمود: خانه على و فاطمه حجره رسول الله است و سقف خانهشان عرش ربالعالمین است و در عمق خانههاشان شکافى است، رو باز تا عرش که معراج وحى است و فرشتگان هر صبح و شام و هر ساعت و هر چشم بهم زدن بر آنان با وحى فرود مىآیند و دستههاى فرشتگان از هم گسیخته نمىشود، دستهاى فرود مىآیند و دستهاى بالا مىروند. و همانا خداى تبارک و تعالى براى ابراهیم(ع) از آسمانها پرده برداشت تا آنکه عرش را دید و خداوند نور دیده او را نیرو بخشید و همانا خداوند به نور دیده محمد و على و فاطمه و حسن و حسین نیرو بخشید، آنان عرش را مىدیدند و سقفى براى خانه خودشان به جز عرش نمىیافتند، پس سقف خانههاى آنان عرش رحمان است و معراجهاى ملائکه و روح در این خانهها است و با اذن پروردگارشان از هر امرى سلامت است.
ـ و تدبر در این حدیثشریف، ابوابى از معرفتبه روى اهلش باز کند و شمهاى از حقیقت ولایت و باطن لیلة القدر به آن مکشوف شود.(17)
هـ) تسبیحات فاطمه زهرا بهترین تعقیبات نماز
ـ و از جمله تعقیبات شریفه، تسبیحات صدیقه طاهره(سلاماللهعلیها) است که رسول خدا(ص)، آن را به فاطمه(سلاماللهعلیها) عطا فرمود. از حضرت صادق(ع) مرویست که این تسبیحات در هر روز، در تعقیبات هر نمازى پیش من محبوبتر است از هزار رکعت نماز در هر روز.(18)
و) مراوده با جبرئیل، بالاترین فضیلت زهرا(سلاماللهعلیها)
ـ من راجع به حضرت صدیقه(سلاماللهعلیها) خودم را قاصر مىدانم ذکرى بکنم، فقط اکتفا مىکنم به یک روایت که در کافى شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق(ع) مىفرماید: «فاطمه(سلاماللهعلیها) بعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدت برایشان غلبه داشت و جبرئیل امین مىآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض مىکرد و مسائلى از آینده نقل مىکرد.»
ظاهر روایت این است که در این 75 روز مراودهاى بوده است. یعنى رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیاء عظام درباره کسى اینطور وارد شده باشد. ... مسأله آمدن جبرئیل براى کسى یک مسأله ساده نیست، خیال نشود که جبرئیل براى هر کسى مىآید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسى که جبرئیل مىخواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است، چه ما قائل بشویم به این که قضیه تنزیل، تنزّل جبرئیل، به واسطه روح اعظم خود این ولى است یا پیغمبر است، او تنزیل مىدهد او را و وارد مىکند تا مرتبه پایین، یا بگوییم که خیر، حق تعالى او را مأمور مىکند که برو و این مسائل را بگو... تا تناسب ما بین روح این کسى که جبرئیل مىآید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا، و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیاء درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عیسى و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است... در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلى که براى حضرت زهرا ذکر کردهاند، با این که آنها هم فضایل بزرگى است، این فضیلت را من بالاتر از همه مىدانم،... و این از فضایلى است که مختصّات حضرت صدیقه(سلاماللهعلیها) است.(19)
ز) صحیفه فاطمیه
نتیجه رفت و آمدهاى بسیار جبرئیل و گفتگوى با فاطمه زهرا، جمع مطالبى در مجموعهاى شد که «صحیفه فاطمیه» خوانده مىشد.
ـ ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» مىخوانند از ائمه معصومین ما است، «مناجات شعبانیه» امامان و «دعاى عرفات» حسین بنعلى(علیهما السلام)، و «صحیفه سجادیه» این زبور آل محمد و «صحیفه فاطمیه» که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضیه است، از ما است.(20)
در ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیهاى که واقع مىشده است، مسائل را ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است، کاتب وحى بوده است حضرت امیر، همان طورى که کاتب وحى رسول خدا بوده است ـ و البته وحى به معناى آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم ـ کاتب وحى حضرت صدیقه در این 75 روز بوده است.(21)
و شاید یکى از مسائلى که گفته است راجع به مسائلى است که در عهد ذریه بلندپایه او حضرت صاحب(عج) است، براى او ذکر کرده است، که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمىدانیم، ممکن است.(22)
4. پرورش یافتگان مکتب زهرا(سلاماللهعلیها)
ـ مکتبى که مىرفت با کجروىهاى تفاله جاهلیت و برنامههاى حساب شده احیاى ملىگرایى و عروبت با شعار «لا خَبرُ جاء ولا وحیُ نَزل» محو و نابود شود و از حکومت عدل اسلامى یک رژیم شاهنشاهى بسازد و اسلام و وحى را به انزوا کشاند، که ناگهان شخصیت عظیمى که از عصاره وحى الهى تغذیه، و در خاندان سید رسل محمد مصطفى، و سید اولیاء على مرتضى ،تربیت و در دامن صدیقه طاهره بزرگ شده بود قیام کرد و با فداکارى بىنظیر و نهضت الهى خود واقعه بزرگى را بوجود آورد که کاخ ستمکاران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید.(23)
ـ این خانه کوچک فاطمه(سلاماللهعلیها) و این افرادى که در آن خانه تربیت شدند که به حسب عدد، چهارپنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالى را تجلّى دادند، خدمتهایى کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است.(24)
ـ زنى که در حجرهاى کوچک و خانهاى محقّر، انسانهایى تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوى افلاک و از عالم ملک تا آن سوى ملکوت اعلى مىدرخشید، صلوات و سلام خداوند تعالى بر این حجره محقّرى که جلوهگاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.(25)
ـ در ناحیه معنویات آنقدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتىها هم به آن نمىرسید و در جنبههاى تربیتى آنقدر بوده است که هر چه انسان مىبینند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصا در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست.(26)
ـ زنى که دخترش در مقابل حکومتهاى جبار ایستاد و آن خطبه را خواند(27)
5. لزوم تشکیل حکومت اسلامى
ـ ما براى اینکه وحدت امت اسلام را تأمین کنیم، براى این که وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دستنشانده آنها خارج و آزاد کنیم راهى نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم ... چنانکه حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه خود مىفرماید که امامت براى حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است.(28)
6. زهرا(سلاماللهعلیها) الگوى زندگى
ـ الگو حضرت زهرا است، الگو پیغمبر اسلام است(29)
ـ ما باید تبعیت کنیم و زندگى خود را براى آنها قرار دهیم(30)
ـ ما باید سرمشق از این خاندان بگیریم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما، از مردانشان، بلکه همه، از همه آنها، آنها زندگى خودشان را وقف کردند از براى طرفدارى مظلومین و احیاى سنت الهى(31)
ـ این خاندان ... براى ملتها و مستضعفین قیام کردند در مقابل کسانى که مىخواستند مستضعفین را از بین ببرند.(32)
ـ خطبه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در مقابل حکومت و قیام امیرالمؤمنین و صبر امیرالمؤمنین و ... و فداکارى دو فرزند عزیزش ... اسلام را زنده کردند و براى ما و شما برادرهاى عزیز الگو شدند ... ما هم الگوى آنها را، تبعیت از آنها را مىپذیریم.(33)
ـ همه باید به او (حضرت زهرا سلام الله علیها) اقتدا کنیم و همه باید دستورمان از اسلام را بوسیله او و فرزندان او بگیریم و همان طورى که او بوده است باشید.(34)
ـ اگر روزى باید روز زن باشد، چه روزى والاتر و افتخارآمیزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.(35)
ـ براى زنها کمال افتخار است که روز تولد حضرت صدیقه را روز زن قرار دادهاند، افتخار است و مسئولیت(36)
7. حکم اهانت به فاطمه(سلاماللهعلیها)
روز شنبه 8 بهمن1367، از صدا و سیماى جمهورى اسلامى، مصاحبهاى با برخى خانمها پیرامون زن و الگوى زنان پخش شد از آن جمله، یکى از خانمها درباره فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) مطلبى قریب به این مضمون گفت که: «فاطمه زهرا تعلّق به چهارده قرن قبل داشتهاند و ما زنان امروز باید طبق زمان خود زندگى کنیم» روز بعد حضرت امام؛ درباره پخش اینگونه مصاحبهها در نامهاى به [محمد هاشمى] مدیر عامل وقت صدا و سیما، چنین مرقوم داشتند:
«با کمال تأسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه 8 بهمن) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید، فردى که این مطلب را پخش کرده است، تعزیر و اخراج مىگردد و دستاندکاران آن تعزیر خواهند شد، در صورتى که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فرد توهینکننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از اینگونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدّى مسؤولین بالاى صدا و سیما خواهد شد، البته در تمامى زمینهها قوّه قضاییه اقدام مىنماید.»(39)
8. ناتوانى از درک و ترسیم شخصیت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها)
ـ فاطمه زهرا زنى که افتخار خاندان وحى و چون خورشیدى بر تارک اسلام عزیز مىدرخشد، زنى که فضائل او همطراز فضایل بىنهایت پیغمبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بود، زنى که هر کس با هر بینش درباره او گفتارى دارد و از عهده ستایش او برنیامده، که احادیثى که از خاندان وحى رسیده به اندازه فهم مستمعان بوده و دریا را در کوزهاى نتوان گنجاند و دیگران هر چه گفتهاند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او، پس اولى آنکه از این وادى شگفت درگذریم.(40)
ـــــــــــــــــــ
1. صحیفه نور، ج16، ص 125، چاپ وزارت ارشاد اسلامى.
2. همان، ج6، ص187.
3. همان، ج 12، ص 72.
4. همان، ج 14، ص 201.
5. همان، ج19، ص 278.
6. همان، ج6، ص 194.
7و8و9. همان، ج6، ص 185.
10. آداب الصلوة، ص347 چاپ آستان مقدس رضوى. براى اطلاع درباره «اسم اعظم» به تفسیر دعاى سحر امام خمینى، ص123 تا 158، انتشارات نهضت زنان مراجعه شود.
11. به گفتار علامه امینى درباره فاطمه زهرا، ص39 و107 مراجعه شود.
12. ولایت فقیه، ص58، انتشارات آزادى قم.
13و14و15. صحیفه نور، ج6، ص 185.
16. آداب الصلوة، ص356.
17. همان، آدابالصلاة، پاورقى، ص357.
18. همان، ص408.
19. صحیفه نور، ج19، ص278.
20. همان، ج21، ص171 از وصیت نامه سیاسى ـ الهى امام(ره)
21و22. همان، ج19، ص278.
23. همان، ج12، ص181
24. همان، ج16، ص167.
25. همان، ص 125.
26. همان، ج17، ص216.
27. همان، ج6، ص187.
28. ولایت فقیه، ص36.
29. صحیفه نور، ج7، ص17.
30و31 و32. همان، ج 5، ص283.
33. همان، ج16، ص67.
34. همان، ج19، ص120.
35. همان، ج 12، ص72.
36. همان، ج19، ص278.
37. همان، ج21، ص76.
38. همان، ج 12، ص72 و پیامها و سخنرانیها، ج1، ص68.
منبع مقاله: ماهنامه فرهنگ کوثر، شماره 8 [با اندکى جابجایى و ادغام]
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.