در وصف فرزند کعبه
خدا را نشناخت مگر من و تو، و مرا نشناخت مگر خدا و تو، و تو را نشناخت مگر خدا و من!
13رجب، 23 سال قبل از هجرت شکافتن کعبه در هنگام تولد جایی که هنوز هم قابل رویت است مستجار محل شکافتن دیوار کعبه در هنگام تولد امام علی (ع) اولین ایمان در اولین روزهای نبوت، حضور در خانه رسول و قد کشیدن در دامان نبوت، جنگ بدر، جنگ احد، جنگ خندق، جنگ خیبر، جنگ تبوک، جنگ جمل، جنگ صفین و جنگ نهروان، اقامت در بستر پیامبر و استقرار در جایگاه هجوم کفار مردانی از قبیلههایی مسلح به سلاح شب برای کشتن رسول خدا، آنگاه تبدیل پیامبر به علی در محضر هجوم خفاشان شبپرست و آنگاه ظهور ایثار و شجاعت پدر خاک در برابر دیدگان دونان و غدیر، غدیر فراموش ناشدنی است؛ دو ماه پیش از وفات پیامبر، آخرین حج و تواتر حدیث من کنت مولاه آری اهل سنت هم آن را روایت کردهاند.
سال سوم قمری در جنگی که مسلمانان شکست خوردند و قریش پیروز نشد، جنگ احد و ماندگار شصت زخم بر پیکر او و طرح این سؤال از جانب دیدگان خاضع معرفت که یا علی تو از جام کدام باده مست بودی که در احد این گونه بر خود حد زدی؟ و تاریخ انبان پر از فراز و نشیب خود را بر دوش میگیرد و این سو و آن سو روزنههای روشن مردی را میجوید که بر راههای آسمان آشناتر است و آسمانیان را آشناتر. آنجا که میگوید از من بپرسید پیش از آن که مرا از دست بدهید.
قامت عدالت شمشیر جنگ با دشمنان عدالت و ظهور طلحه ها و زبیرها از خواب معاویه و کوفه. مدت کوتاه امامت بر تاریخ استقامت و پایداری برای رسیدن به عدالت و به راستی که راست گفت که علی را ابن ملجم مرادی به شهادت نرساند؛ علی نتیجه شهادت عدالت بر فرق شکسته تاریخ و یادمان رفتن انسان از مرز جغرافیای نابرابریها و تاریخ کوتاه ولایت حجت حق بر مردمانی بود که نقاشیشان همیشه بر بوم کوفه و به رنگ بیوفایی است.
تا صد سال بعد کسی محل دفن او را نمی دانست؛ این وصیت خود امام بود اگر خوارج محل دفن پیکر او را میشناختند هر آینه پیکر را از خاک بیرون می آوردند و بدان جسارت روا می داشتند.
صد سال تابش مخفیانه خورشید از دل خاک اما دیدگان پر استعاره و یاران کنایه و اشاره و پناه بردن آهوهای بیپناه در روی تپه ای ماجرای حرمت حریم امام را دریافتند.
بابهای بهشت، بابهای فدک و بابهای تاریک کوچههای کوفه دستان لرزان زنی که با برداشتن سبد پنیر و خرما میگفت: خدایا از جوانمردی که شبانگاه هوای یتیمان مرا در دل دارد و سقای مخفی شبهای تیره و تار ما میشود درود فرست و حق ما را از علی باز ستان و او شنوای این جملات بود و گیرنده این مرحمت از رحم تاریخ پر بلای کوفه و او دیده دیدار بود در مصاف با یک تاریخ ناشنوایی یا علی که جمله عقل و دیده ای شمه ای بازگو از آنچه دیده ای و علی خلاصه خدا بود، بزرگتر از تصور ما همان علی که باید دیگر باره شناخت و پایان این متن پایان قلم من است که علی پایان ندارد!
یا علی! خدا را نشناخت مگر من و تو، و مرا نشناخت مگر خدا و تو، و تو را نشناخت مگر خدا و من [رسول اکرم(ص)]
کلمات کلیدی: غدیر، شیعه، سنی، امام علی، خلیفه، امیرالمؤمنین، 13 رجب، مکه، کعبه، رسول خدا
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.