سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:: هامون و تفتان

عقب نشینی وهابیها از یک فتوا

مرصـاد دیدگاه

قیس المبارکبه نظر می رسد این حکم به خاطر جلوگیری از بی حرمتی و تحقیر صحابه صادر شده است، وگرنه به نظر من حکم اصلی این عمل اباحه است و می توان چهره صحابه را با رعایت
شرایطی در فیلمها و سریالها به تصویر کشید.
یک مفتی سعودی و عضو هیئت کبارالعلمای عربستان گفت: نشان دادن چهره صحابه در فیلمها و سریال های تلویزیونی با رعایت شرایطی جایز است.
در پی پاسخ آیت الله مکارم شیرازی به علمای اهل سنت درباره تفاوت تحقیر و بیان واقعه تاریخی و تذکر ایشان مبنی بر جواز نقل تاریخ و عدم جواز بی حرمتی، یکی از علمای وهابی در فتوایی نشان دادن چهره صحابه را جایز دانست.
بنابراین گزارش، دکتر قیس المبارک، عضو هیئت کبارالعلمای عربستان سعودی با اعلام این فتوا گفت: در دوره معاصر برخی از علما به حرمت نشان دادن چهره صحابه پیامبر حکم داده اند.
به نظر می رسد این حکم به خاطر جلوگیری از بی حرمتی و تحقیر صحابه صادر شده است، وگرنه به نظر من حکم اصلی این عمل اباحه است و می توان چهره صحابه را با رعایت شرایطی در فیلمها و سریالها به تصویر کشید.

منبع: سایت مؤسسه ولى عصر عج به نقل از اجتهاد


کلمات کلیدی: مسجد مکی، وهابی، شیعه، سنی، خلافت، صحابه، عمر، ابوبکر، عربستان، عثمان، عبدالله بن زبیر، رسول الله، مکارم شیرازی

چرا امام علی(ع) فدک را پس نگرفت؟

مرصـاد دیدگاه

آیت الله رضا استادی
فدک قرن پانزدهمهمانطور که می‌دانیم یکی از حقوق حضرت زهرا (س) که پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص) غصب شد، مزرعه بزرگ فدک بود. این غصب، در تمام دوره خلافت سه خلیفه اول ادامه داشت.
ممکن است این سؤال ایجاد شود که چرا حضرت امیرالمؤمنین(ع) در دوران خلافتشان حق غصب‌شده‌ی فدک را بازپس نگرفتند. یعنی با این که حضرت می‌توانست حق غصب شده اهل‌بیت را به آنان برگرداند چرا چنین نکرد؟
ایشان در نامه‌ای به عثمان بن حنیف چنین نوشت : «... از تمام آنچه آسمان بر آن سایه افکنده ، تنها فدک در دست ما بود، که گروهی بر آن، چشم طمع دوختند و گروهی دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند و بهترین داور و حَکَم خداست . مرا با فدک و غیر فدک چه کار ، در حالی که آرامگاه فردای آدمی قبری است که در تاریکی آن آثار وی محو می‌شود و اخبارش ناپدید می‌گردد ... »  (نهج البلاغه، نامه 45)
ابن ابی الحدید (دانشمند سنی معتزلی) در شرح این نامه می‌نویسد: «علی و خاندانش فدک را رها نکردند مگر به اجبار و از روی غصب؛ لذا حضرت بعد از جملات اولیه می‌گوید : "بهترین داور و حَکَم خداست"، و این ، سخنِ کسی است که شکایت دارد و تظلم می‌کند». (شرح نهج البلاغه، ج16، ص208)
همچنین درباره اینکه چرا امیرالمؤمنین (ع) در دوران حکومتش اقدام به پس گرفتن فدک نکرد، روایات و پاسخ‌هایی از امامان معصوم (ع) نیز رسیده است؛ از جمله: «ابراهیم کرخی از امام صادق (ع) پرسید : چرا امیر مؤمنان هنگامی که  به خلافت رسید فدک را رها کرد؟ امام (ع) پاسخ داد: « او به پیامبر اقتدا کرد. عقیل ، پس از هجرت پیامبر به مدینه، خانه آن حضرت را بدون رضایتش فروخت . هنگامی که پیامبر (ص) مکه را فتح کرد از ایشان پرسیدند: "یا رسول الله آیا به خانه خود باز نمی‌گردید؟" حضرت فرمود: "مگر عقیل برای ما خانه‌ای گذاشته است؟! ما خاندانی هستیم که اگر به ظلم از ما چیزی را بگیرند آنرا بازپس نخواهیم گرفت." از اینرو، امیر مؤمنان پس از تصدی خلافت، فدک را پس نگرفت». (علل الشرایع ـ ج1 ـ ص 154)
البته واضح است که عدم اقدام علی (ع)، نشانه رضایت وی بر بقای غصب نیست؛ بلکه همانطور که خود حضرت، داوری را به خداوند واگذار نموده است، فرزندان آن حضرت نیز پس از شهادت وی ، هرگاه فرصتی می‌یافتند، یاد فدک را زنده می‌کردند.

منبع: خبرگزارى اهل بیت(ع) به نقل از کتاب فدک؛ آیت الله رضا استادی؛ نشر برگزیده

کلمات کلیدی: شیعه، سنی، امام علی، خلافت، عمر، سقیفه، فدک، ابوبکر، حضرت زهرا، عثمان

ابوبکر اعتراف میکند و مولوى عبدالحمید انکار!

مرصـاد دیدگاه

سال گذشته (8 خرداد 87)، مولوى عبدالحمید اسماعیل‌زهى (امام جمعه مسجد مکى زاهدان)  ـ که بعضى اصرار دارند او را رهبر اهل سنت ایران!! بدانند ـ طبق برنامه هرساله مولوى‌ها جهت زیر سؤال بردن شهادت حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) و دفاع از خلفایشان، در خطبه‌هاى نماز چنین افاضه فرمودند:
«حضرت عمر رضى‌الله‌عنه کسى نبود که به فاطمة الزهراء رضى‌الله‌عنها توهین کند. به خدایى خدا و ذات و صفات الله عزوجل قسم مى‌خورم که این حرفها اشتباه و غلط است. ابوبکر صدیق و عمر فاروق رضى‌الله‌عنهما کسانى بودند که فرزندان حضرت رسول صلى‌الله‌علیه‌وسلم را از فرزندان خود بیشتر دوست داشتند و آنها را بر فرزندان خود ترجیح مى‌دادند. همه صحابه اهل‌بیت و اقرباى حضرت رسول اکرم صلى‌الله‌علیه‌وسلم را بر خویشاوندان خود ترجیح مى‌دادند.»

به این مسائل و حرفها پاسخ مفصل داده شده و اینجا نمى‌خواهم وارد جزئیات شوم. جهت اطلاع از پاسخها مى‌توانید به سایت مؤسسه حضرت ولى‌عصر(عج) مراجعه کنید

اما نکته تأمل برانگیز این است که خلیفه اول این آقایان، خلاف سخن مولوى عبدالحمید را مى‌گوید و به هجوم به خانه فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) و بى‌احترامى به خانه نبوت اعتراف کرده است! و در مقایسه میان آقاى مولوى عبدالحمید و جناب ابوبکر، من نمى‌توانم سخن مولوى را بپذیرم و طبق اعتقادات خود اهل سنت مجبورم سخن ابوبکر را صحیح بدانم؛ بخصوص اینکه ابوبکر این سخن را در بستر مرگ بیان داشته و احتمال سوء استفاده و دروغ نمى‌رود!

اقرار ابوبکر به هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها

این روایت در منابع معتبر اهل سنت آمده است:
ابن زنجویه در الأموال، ابن قتیبه دینورى در الإمامة والسیاسة، طبرى در تاریخش، ابن عبد ربه در العقد الفرید، مسعودى در مروج الذهب، طبرانى در المعجم الکبیر، مقدسى در الأحادیث المختارة، شمس الدین ذهبی در تاریخ الإسلام و... داستان اعتراف ابوبکر را با اندک اختلافى نقل کرده‌اند که متن آن را از کتاب الأموال ابن زنجویه (از دانشمندان قرن سوم اهل سنّت) نقل مى‌کنیم:
عبدالرحمن بن عوف به هنگام بیمارى ابوبکر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسى، با او گفتگوى کوتاهى داشت. ابوبکر به او چنین گفت: «من در دوران زندگى بر سه چیزى که انجام داده‌ام تأسف مى‌خورم، دوست داشتم که مرتکب نشده بودم: یکى از آن‌ها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود ، دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمى‌کردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند... .
در برخى روایات هم تصریح دارد که «دوست مى‌داشتم که خانه فاطمه را آتش نمى‌زدم»!

آقایان اهل سنت (و داغ‌تر از آنان وهابیون) در طول تاریخ سعى کرده‌اند به شیوه‌هاى گوناگون این روایت را تضعیف کرده یا توجیه نمایند.
برخى از آنان روایت را تحریف کرده و چنین گفته‌اند: «... دوست داشتم که من فلان کار را نمى‌کردم!!! آن‌گاه موارد آن را ذکر کرده. ابوعبیده مى‌گوید: من نمى‌خواهم بگویم ابوبکر چه گفت»
و حاکم نیشابورى (صاحب کتاب مستدرک) هم به صورت کامل بحث هجوم به خانه صدیقه شهیده را از روایت حذف کرده تا خیال همه راحت شود و اصلاً نیازى به بحث‌هاى رجالى نباشد.
جالب اینکه سند این روایت تحریف شده یا حذف شده، همان سندى است که از مصادر دیگر نقل شد و قضیه ملاقات عبد الرحمن بن عوف نیز همانند روایات گذشته مربوط به آخرین روزهاى حیات ابوبکر است؛ ولی متأسفانه دست امانت‌دار ناقلین تاریخ، متن روایت را کاملاً تحریف کرده تا کوچکترین اهانت و طعنى به جناب خلیفه صورت نپذیرد.
این تحریفات بهترین دلیل بر صحت آن است؛ چرا که اگر روایت ضعیف بود، نیازى به تحریف نبود و مى‌توانستند به جاى دستبردن به روایت، ضعف آن را گوشزد کنند.
تنها اشکالى
که به این روایت شده، منکر الحدیث بودن یکى از راویان به نام عُلوان بن داوود بَجَلِى است.
این اشکال مردود است؛ چرا که
اولاً: برخى از بزرگان اهل سنت، روایت را تصحیح کرده‌اند؛
ثانیاً: ابن حبان شافعى که به اعتقاد برخى از بزرگان اهل سنت از متشددین در توثیق است، علوان بن داوود را توثیق کرده؛
ثالثاً: منکر الحدیث بودن علوان بن داوود قابل اثبات نیست،
رابعاً: بر فرض صحت این مطلب، ضررى به صحت روایت نمى‌زند؛ چرا که تعبیر «منکر الحدیث» در باره بسیارى از ثقات و حتى راویان کتاب بخارى نیز به کار برده شده است. در نتیجه روایت از نظر سندى هیچ مشکلى ندارد.

بررسى سند این روایت و جواب اشکال آن بطور مفصل  در سایت مؤسسه حضرت ولى عصر(عج) آمده است.

توصیه مى‌کنم مخصوصاً برادران اهل سنت براى اثبات میزان صداقت مولوى‌شان و اعتبار قسم خوردن توسط وى، حتماً این مقاله را بخوانند تا بیشتر به نیت خیرخواهانه! آقایان مولوى پى ببرند.


کلمات کلیدی: مولوی عبدالحمید، مسجد مکی، شیعه، سنی، امام علی، خلفا، عمر، ابوبکر، شهادت فاطمه زهرا، هجوم به خانه وحی، کتب اهل سنت

?بازدید امروز: (228) ، بازدید دیروز: (140) ، کل بازدیدها: (1189180)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ