سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:: هامون و تفتان

شباهت سران فتنه سبز با معاویه

مرصـاد دیدگاه

مقایسه‌اى خواندنى بین سران فتنه سبز و معاویه
آورده اند: معاویه در مرکز حکومت غاصبانه ى خود کاخى را بنا نهاده بود که واسطه ى رنگ آن، معروف به کاخ سبز شده بود. وى از کاخ سبز رنگ خود مشغول فتنه گرى بود. یکى از نکات مهم و نقشه هایى که این فتنه گر، در دوران حیات پر برکت حضرت امیرالمومنین (ع) درصدد اجراى آن برآمده بود مساله ى دزدى از اموال مردم و اتهام زنى به امام على (ع) و یارانش بود.
به عنوان نمونه، وى گوسفندان فراوانى را بین مردم تقسیم نموده بود و با تبلیغات سرسام آور خود به آنان اینگونه تفهیم نمود که این گوسفندان، هدایاى معاویه است براى کودکان؛ و بدین طریق درصدد برآمده بود محبوبیت خود را بین مردم، به ویژه کودکان،‏ که نسل آتى حکومت وى محسوب مى شدند، افزایش دهد.
اما او به این کار بسنده نکرد و پس از اجراى مرحله‌ى اول نقشه‌ى شوم و عبرت آموزش، دومین مرحله از عملیات على‌ستیزش را اجرا کرد و پس از چند روز از تقسیم گوسفندان بین مردم و کودکان، سربازان مخفى خود را شبانه و بدون اطلاع قبلى مأمور کرد تا گوسفندان را بدزدند. گام سوم نیز کاملاً مشخص بود؛ با دستگاه تبلیغاتى که در اختیار داشت، از فرداى دزدى، اینگونه جار و جنجال نمود که : ماموران على (ع) گوسفندان را دزدیده‌اند!!
ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: معاویه، سران فتنه، گروهک سبز

عاشورا و جنگ نرم رسانه هاى اموى

مرصـاد دیدگاه

بی‌گمان «رسانه‌ها» ابزار مناسبی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده و حاکمان ستم‌پیشه از طریق «تطمیع و تهدید» نفوذ و قدرت رسانه‌ها را به استخدام می‌گیرند تا افکار عمومی به ترور و حذف فیزیکی افراد حقیقی و حقوقى، واکنشی و اعتراضی نشان ندهند.در این مقاله، سعی شده است به شیوه‌های تبلیغاتی و روانی بنی‌امیه در خصوص «حادثه خونین کربلا» پرداخته شود.

دیباچه
در طول تاریخ، حکومت‌های ستمگر برای تثبیت قدرت خود، برنامه‌هایی را به مرحله اجرا می‌گذارند؛ در این میان، «حذف رقیبان و مخالفان» در سرلوحه اقدامات آنان بوده است. حال اگر شخصیت رقیب و مخالف، از جایگاه بالا و والایی در عرصه‌های سیاست، دیانت، دانش و اقتصاد برخوردار باشد؛ در مرحله نخست به «ترور شخصیتی» او می‌پردازند تا «افکار عمومی» را برای ترور فیزیکی‌‌اش راضی و قانع کنند.
بی‌گمان «رسانه‌ها» ابزار مناسبی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده و حاکمان ستم‌پیشه از طریق «تطمیع و تهدید» نفوذ و قدرت رسانه‌ها را به استخدام می‌گیرند تا افکار عمومی به ترور و حذف فیزیکی افراد حقیقی و حقوقى، واکنشی و اعتراضی نشان ندهند.
در این مقاله، سعی شده است به شیوه‌های تبلیغاتی و روانی بنی‌امیه در خصوص «حادثه خونین کربلا» پرداخته شود.

شورای برنامه‌ریزی یزید
از جمله عوامل تثبیت و تحکیم حکومت‌ها، پیوند اندیشمندان با حاکمان است؛ معاویه نیز در دستگاه حکومتی خود با «عالمان دنیاپرست و ساده لوح» ارتباط صمیمی برقرار کرده بود و در مواقع لزوم، از وجهه دینی و اجتماعی آنان کمال استفاده را می‌برد که در این میان، برخی از اصحاب پیامبر و بستگان آنها، جایگاه ویژه‌ای داشتند. معاویه به خوبی می‌دانست که عالمان درباری را می‌توان در پست‌های گوناگون شکار کرد و یا در آن مشاغل گماشت؛ مانند: قضاوت، تدریس، امامت جمعه و جماعت، خطابه و سخنرانى، شعر،[1] تألیف و ترجمه، تلاوت قرآن، ادّعای زهد و عرفان،[2] بیوت شخصیت‌های مشهور و محبوب.
نیروهای رسانه‌ای فوق اعم از حقوق بگیر و رایگان آگاهانه یا جاهلانه، توان و موقعیت دینی و اجتماعی خود را در اختیار بنی‌امیّه گذاشته بودند، که به نمونه‌هایی از کارکرد و کارنامه آنان اشاره می‌کنیم:
نخستین اصحاب و تابعانی که در حلقه حکومت بنی‌امیه به فعالیت تبلیغی و مشاوره‌ای پرداختند، عبارت بودند از: ابوهریره، عمرو بن عاص، مغیرة بن شعبه و عروة بن زبیر.[3]
حضور این قبیل افراد، ضمن مشروعیت و مقبولیت بخشیدن به دستگاه حاکمه، پیامدهای ناگوار دیگری به همراه داشت؛ از جمله تغییر ارزش‌های اسلامی و وارونه ساختن حقایق.
معاویه یکی از غلامان مسیحی‌اش به نام «سِرْجون بن منصور» را به عنوان مشاور و نیز معلّم خصوصی پسرش برگزیده بود؛ لذا سرجون رومی در طول زندگی‌اش با ارائه نظرات خود، یزید را از آموزه‌های اسلامی دور کرده و برای انجام مفاسد یاری می‌نمود. از جمله اقدامات سرجون مسیحى، پیشنهاد انتصاب «عبیدالله بن زیاد» به حکمرانی کوفه و عراق بود.[4]
معاویه در زیر چتر حمایتی و دفاعی «دانشمندان وابسته» توانست فرقه انحرافی «مُرجِئه» را تأسیس و تقویت کند و اندیشه «جبرگرایی» را به افکار مسلمانان به ویژه اهل شام تزریق نماید تا رفتار ناپسند بنی‌امیّه با این دیدگاه، توجیه‌پذیر باشد.[5]
معاویه جهت فراخوانی مردم شام برای شرکت در جنگ «صفّین» با عمرو بن عاص رایزنی کرد؛ وی پیشنهاد داد که: چهره‌ای مانند «شرحبیل بن سمط» را که مورد احترام تمام قبایل شام است، جذب کن و اعلام کن عثمان (خلیفه سوم) توسط علی(ع) و یارانش کشته شده است؛ در آن صورت، مردم شام پشت‌سر تو قرار گرفته و در جنگ صفّین شرکت می‌کنند...
شرحبیل در یک صحنه‌سازی و نمایش ساختگی ، فریب خورد و سپس به انگیزه «خون خواهی» سفرهای تبلیغی‌اش را آغاز کرد و در شهرها و روستاها خطاب به مردم می‌گفت: «علی بن ابی‌طالب، عثمان را کشته است؛ پس خون‌خواهی او بر مسلمانان واجب است...»[6].
یکی از طرفداران معاویه به نام «عمر بن ثابت» کارش این بود که به روستاهای شام می‌رفت و در هر روستایى، اهالی را اطراف خود جمع می کرد و می‌گفت: «ای مردم! علی بن ابی‌طالب نعوذبالله مردی منافق بود که شب «عَقَبه» می‌خواست مرکب پیامبر(ص) را رم‌کرده و ایشان را بکشد؛ پس او را لعن کنید».[7]

سازمان اطلاعاتی بنی‌امیه
معاویه برای آگاهی از رخدادها، توطئه‌ها و غیره، سازمانی به نام «العین» تأسیس کرد و ریاست آن را به عهده «ثابت بن ارطاة»[8] نهاد. این سازمان کسب خبر و اطلاعات در تمام شهرهای مهم، شعبه داشت و مأموران آن مراقب رفتار و گفتار مردم بودند. یزید در دوره حکومتش «سلیم بن اعشا» را به سرپرستی العَیون گماشت.
ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: امام علی، معاویه، پیامبر اعظم، امام حسین، عاشورا، یزید، بنی امیه، جنگ نرم، رسانه

شیوه های مبارزه با فتنه

مرصـاد دیدگاه

روشنگری
سیره‌ی امام علی(ع) در مبارزه با فتنه‌های زمان خویش، روشنگری و تبیین بود. یکی از نخستین گام‌هایی که آن حضرت در مواجهه با مخالفان خود برمی‌داشت این بود که تا حد ممکن با فروتنی و تواضع کامل با آنان به گفت‌وگو می‌پرداخت و سخنان، براهین و ادلّه‌ی آنان را می‌شنید و شبهه‌های فکری آنان را پاسخ می‌داد. به‌عنوان مثال، امام علی(ع) با برخی از افراد گروه اندک قاعدین که حاضر نشدند با آن حضرت بیعت کنند، به گفت‌وگو پرداخت و تلاش کرد آنان را به راه حق بازگرداند؛ یا با طلحه و زبیر، سران فتنه‌ی جمل، به کرات گفت‌وگو کرد و از هیچ تلاشی برای روشنگری آنان فروگذار نکرد و حتی حاضر شد بخشی از اموال و دارایی‌های خود را به آنان بدهد تا بدین‌وسیله آن‌ها از زیاده‌خواهی و تصرف در اموال عمومی درگذرند و با فتنه‌ی خود، موجب ریختن خون انسان‌های بی‌گناه نشوند.
گفت‌وگوها و مکاتبه‌های امام علی(ع) با معاویه نیز به حدی رسید که محققی همچون ابن‌ابی‌الحدید آرزو می‌کند ای کاش کار امام علی(ع) بدان‌جا نمی‌رسید که معاویه خود را همسان او بپندارد و در پاسخ نامه‌های پندآموز و نصایح الهی او، سخنانی وقیح و شرم‌آور درباره‌ی آن حضرت بنویسد.
امام علی(ع) در نامه‌ای خطاب به مردم کوفه به افشاگری درباره‌ی فتنه‌ی جمل پرداخت و دلایل آنان برای مقابله با خود را بهانه‌ای بیش ندانست: "اما بعد، من شما را از کار عثمان به گونه‌ای که شنیدنش چون دیدن آن باشد، آگاه می‌سازم. مردم بر او خرده گرفتند و من یکی از مهاجران بودم که بیشتر خشنودی او را می‌خواستم و کمتر از دیگران او را سرزنش می‌کردم. اما طلحه و زبیر آسان‌ترین کارشان آن بود که بر او بتازند و نرم‌ترین برنامه‌شان اعمال فشار بر وی بود. عایشه نیز ناگهان خشم درونی خود را بر وی آشکار کرد. سپس گروهی برای کشتن عثمان مهیا شدند و او را کشتند و مردم بدون اکراه و اجبار، بلکه از روی رضا و اختیار با من بیعت کردند."
آن حضرت در سخنی جداگانه به افشاگری درباره‌ی طلحه پرداخت و در تحلیل مخالفت او با خود فرمود: "به خدا طلحه به این کار نپرداخت و خون‌خواهی عثمان را بهانه نساخت، جز از بیم آن‌که خون عثمان را از او خواهند؛ زیراکه در این‌باره متهم می‌نمود و در میان مردم آزمندتر از او به کشتن عثمان نبود."
امام علی(ع) همین سخن را درباره‌ی عایشه و زبیر، دیگر سران فتنه‌ی جمل نیز فرمود: "آنان به دنبال خونی هستند که خود ریخته‌اند."
حضرت در خطبه‌ی یک‌صد و سی و هفتم نهج‌البلاغه به روشنگری بیشتری درباره‌ی طلحه و زبیر می‌پردازد: "آنان حقی را می‌خواهند که خود رها کردند و خونی را می‌جویند که خود ریختند... نخستین گامی که باید در راه عدالت بردارند، آن است که خود را محکوم شمارند..."
در جریان فتنه‌ی نهروان نیز روشنگری‌های امام موجب نجات بسیاری از فتنه‌زدگان شد. روشنگری‌های امام علی(ع) و پاره‌ای از یاران او مانند ابن‌عباس موجب شد حدود دو سوّم از جمعیت دوازده‌هزار نفری خوارج نهروان مجدداً به سپاه امام علی(ع) برگردند و از فتنه‌ی نهروان رهایی یابند."
امام علی(ع) درباره‌ی شعار اصلی خوارج که می‌گفتند "لا حکم الّا لله"، فرمود که سخن حقی است اما آنان از این سخن، منظور باطلی دارند. همه‌ی مسلمانان قبول دارند که در مقابل حکم خداوند هیچ‌کس حق تشریع ندارد؛ اما منظور از این سخن آن است که حاکم و فرمان‌روایی جز خداوند نیست. "حالی‌که مردم را حاکمی باید نیکوکردار یا تبهکار، تا در حکومت او مرد باایمان کار خویش کند و کافر بهره‌ی خود برد. تا آن‌که وعده‌ی خود سر رسد و مدت هر دو در رسد."

برگرفته از کتاب «موج فتنه: از جمل تا جنگ نرم»/ امیرحسین شریفی؛ کانون اندیشه جوان


کلمات کلیدی: امام علی، معاویه، فتنه، روشنگری، طلحه، زبیر، خوارج، عایشه

امام حسین(ع) در برابر معاویه

مرصـاد دیدگاه

امام حسن(ع) در اثر توطئه ای شوم که از سوی معاویه تدارک دیده شد به شهادت رسید و جلوه های شکوهمند امامت در دیگر یادگارفاطمه و علی علیهماالسلام متجلی گشت. استبداد اموی جهت هدم امامت راستین و یاران دلباخته آن عزم را دو چندان کرد و با تهدید و ارعاب و ترفندهای عوامفریبانه به نابودی مکتب و راه امام علی و فرزندانش (علیهم‏السلام) همت گماشت. بدین جهت، رهبری و هدایت امت شرایط دشوار و طاقت فرسایی یافت. دوران دهساله امامت ابی‏عبدالله(ع) بیانگر مواضع وبرنامه های آن حضرت در مقابل این تحولات است که پیامها و درسهای ارزشمندی را فرا راه عاشقانش قرار می‌دهد و از سوی دیگر، سیره اخلاقی تربیتی آن بزرگوار را ازذخائر ازرشمند جهان اسلام و ازبایسته های پژوهشی است که بخش مهمی از آن ظهور و درخشش همین دوران مبارک است. نوشته حاضر نگاهی است اجمالی به یکی از مواضع و ابعاد زندگی سیاسی آن حضرت با عنوان «مبارزات امام حسین(ع) در دوران معاویه که محورهای زیر بیانگر جوانب آن می‌باشد:

1- اعلام منشور ولایت در سرزمین منا
شیعیان امام علی(ع) روزهای سختی را در حکومت معاویه سپری می‌کردند. تعداد زیادی از آنان توسط معاویه به شهادت رسیده وبسیاری دیگر فراری یا منزوی و در اضطراب و نگرانی به سرمی بردند. در منابر و اجتماعات اهانت به امام علی(ع) به صورت رسمی رواج یافته بود و دلهای عاشقان و دوستداران امیرمومنان راسخت جریحه دار کرده بود. اکنون دیدگان به سوی امام حسین(ع)دوخته شده و منتظر رهنمودها و دستورهای آن حضرت است تا این سکوت مرگبار را بشکند و راهی به سوی افقهای حقیقت بگشاید. امام حسین(ع)همراه عبدالله ابن عباس و عبدالله ابن جعفر حج می‌گذارد. در سرزمین منی فرصتی دست می‌دهدتا امام(ع)از اصحاب پیامبرو شیعیان و نیک مردان انصار دعوت کندو حقایق را برای آنان بازگو کند. بیش از هفتصد تن گرد امام اجتماع می‌کنند که دویست نفر آنان از اصحاب پیامبرند. حضرت بپاخاست و پس از حمد وثنای الهی، فرمود: «این تجاوزگر(معاویه)برما و شیعیان ما سختیها و ناملایماتی روا داشته است که خود دانسته و دیده اید یا به شما رسیده است. می‌خواهم از شما درباره حقیقتی جویا شوم. اگر راست گفتم، آن را تصدیق کنید و در صورتی که خلاف گفتم،مرا تکذیب کنید. سخنم را بشنوید و گفتارم را بنویسید. سپس هنگامی که به سوی شهرها و قبایل خویش بازگشتید، هر آن کس را که مورد وثوق و اطمینان دانستید به آنچه از حقوق ما می‌دانید، دعوت کنید. من از آن می‌ترسم که حق ولایت از بین رود و مغلوب گردد، اگرچه خدا نور خویش را به رغم خواست کافران، غالب خواهدگردانید.»
ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: معاویه، امام حسن، امام حسین، عاشورا، یزید، بنی امیه

گوشه اى از جنایات معاویه

مرصـاد دیدگاه

قابل توجه کسانى که از روى جهالت و بى‌اطلاعى چنین جنایت‌کارى را تا حد پرستش مى‌ستایند!!

جنایات معاویه بر شیعه در اواخر حکومت امام على‌(علیه السلام)

از سال 39 هجرى، معاویه هجوم همگانى و گسترده‌اى را برعلیه شیعیان امیرالمؤمنین آغاز نمود و با فرستادن افرادى خشن و بى دین براى سرکوب شیعیان، حیطه حکومت حضرت را مورد تاخت‌وتاز قرار داد:
1. نعمان بن بشیر را با هزار نفر براى سرکوب مردم عین التمر فرستاد.
2. سفیان بن عوف را با شش هزار نفر براى سرکوب مردم هیت و از آنجا به انبار و مدائن فرستاد.
3. عبدالله بن مسعده بن حکمه فزارى که از دشمنان امیرالمؤمنین(علیه السلام) بود با هزاروهفتصد نفر به تیماء فرستاد.
4. ضحاک بن قیس را با سه هزار نفر به واقعه براى غارت هرکس که در طاعت امام على(علیه السلام) است فرستاد. و در مقابل، حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) حجر بن عدى ـ صحابى معروف ـ را با چهارهزار نفر براى مقابله با او فرستاد.
5. عبدالرحمن بن قباث بن اشیم را با جماعتى به بلاد جزیره فرستاد، که حضرت کمیل را براى مقابله با او فرستاد.
6. حرث بن نمر تنوخى را نیز به جزیره فرستاد تا با هرکس که در اطاعت امام علی(علیه السلام) است مقابله کند که در آن واقعه افراد زیادى کشته شدند.(1)
7. در سال 40، بُسر بن أرطاة را با لشکرى به سوى مکه و مدینه و یمن فرستاد او هنگامى که به مدینه رسید، عبیدالله بن عباس که عامل مدینه از طرف امام علی(علیه السلام) بود، از آنجا فرار کرده و در کوفه به حضرت ملحق شد ولى بُسر هر دو فرزند او را به شهادت رسانید.(2)
یکى دیگر از مناطقى که سر راه بُسر مورد غارت قرار گرفت منطقه اى بود که گروهى از قبیله همدان و شیعیان حضرت علی(علیه السلام) در آن جا سکونت داشتند. بُسر با حرکتى غافلگیرانه به آنها حمله کرد. بسیارى از مردان را کشت، و تعدادى از زنان و فرزندان آنان را به اسارت برد. و این اولین بار بود که زنان و کودکان مسلمین به اسارت برده مى‌شدند.(3)
مسعودى در مورد بُسر بن ارطاة مى‌گوید: او افرادى از خزاعه و همدان و گروهى را که معروف به الانباء از نژاد ایرانیان مقیم یمن بودند کشت. و هرکسى را که مشاهده مى‌کرد میل به على دارد یا هواى او را در سر دارد، مى‌کشت.(4)
ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: شیعه، اسلام، خلفا، اهل بیت، معاویه، صحابه، سنى، امام على

معاویه را میکشم ولى انتقادى از او نمیکنم

مرصـاد دیدگاه

این روزها، رحلت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و شهادت امام حسن مجتبى و امام رضا (درود خداوند بر آن دو نور پاک) بود. بنا داشتم مطالبى پیرامون مظلومیت هر سه بزگوار بنویسم که از نزدیکانشان چه کشیدند ولى توفیق نبود و مجالى دست نداد.
حکایت زیر را در کتاب «وهابیت بر سر دو راهى» که مؤلفش یکى از علماى معروف است، خواندم و نقل آن بى‌مناسبت با موضوع نیست:

در یکى از سفرهاى عمره، شبى در مسجد الحرام در میان نماز مغرب و عشا که فرصتى براى بحث بود با جمعى از علماى حجاز بحثى درباره قداست عموم صحابه داشتیم، آنها طبق معمول معتقد بودند نباید کم‌ترین انتقادى از آنها کرد، و به اصطلاح نازکتر از گل هم نباید گفت.
به یکى از آنها گفتیم فرض کنید الآن میدان جنگ صفّین برپا شده، شما به کدامیک از این دو صف ملحق مى شوید، صف على(علیه السلام) یا صف معاویه؟
گفت: مسلّماً به صف على.
گفتم: اگر على(علیه السلام) به تو بگوید: این شمشیر را بگیر و معاویه را به قتل برسان، چه مى‌کنى؟
فکرى کرد و گفت: معاویه را مى‌کشم ولى کمترین انتقادى از او نمى‌کنم!!

آرى این است نتیجه اصرار بر عقاید غیر منطقى که دفاع از آن هم غیر منطقى خواهد بود و انسان را گرفتار سنگلاخ‌ها مى‌کند.
حق این است که بگوییم به شهادت قرآن مجید و تاریخ اسلام، صحابه و یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) از یک نظر چند گروه بودند: گروهى از صحابه و یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) بودند که از آغاز پاک و صادق و صالح بودند و تا آخر نیز چنین زیستند.
گروهى دیگر در عصر آن حضرت در صف صالحان و پاکان بودند ولى بعداً به خاطر جاه طلبى و حبّ دنیا، مسیر خود را عوض کردند و عاقبت کار آنها خیر و سعادت نبود (مانند آتش افروزان جنگ‌هاى جمل و صفّین).
و گروه سوّم از آغاز در صف منافقان و دنیاپرستان بودند و براى مقاصد خاصّى خود را در صف مسلمین جاى داده بودند، مانند ابوسفیان‌ها
.


کلمات کلیدی: وهابی، شیعه، سنی، اسلام، امام علی، خلفا، معاویه، صحابه

<      1   2      
?بازدید امروز: (61) ، بازدید دیروز: (64) ، کل بازدیدها: (1172841)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ