سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:: هامون و تفتان

آماده باش نیروهای امنیتی عربستان برای مبارزه با مختار!

مرصـاد دیدگاه

عبدالله بن زبیرایران اکونومیست: پیش از این شبکه «العربیه» تلاش زیادی کرده بود تا «عبدالله بن زبیر» را به عنوان صحابه پیامبر اکرم(ص) و یا یکی از اعضای عشره مبشره نزد اهل سنت مطرح و از او حمایت کند ولی بر اساس اسناد مسلم تاریخی عبدالله بن زبیر نه از اعضای عشره مبشره به حساب می آید و نه...
آماده باش نیروهای امنیتی عربستان برای جلوگیری از تکثیر نسخه عربی سریال مختارنامه از روز شنبه آغاز شده است.
به گزارش «تابناک»، همانگونه که رسانه های عربی مانند الانوار2 اعلام کرده اند، نیروهای امنیتی در عربستان سعودی از روز شنبه تمام موسسات تکثیر DVD در آن کشور را زیر نظر گرفته و به صورت منظم به گشت زنی پرداخته اند تا مانع از تکثیر انبوه قسمت اول از نسخه عربی سریال مختارنامه شوند.
بنابر این گزارش، همزمان روابط عمومی شبکه بین المللی «آی فیلم» اعلام کرد: ترافیک سایت http://www.ifilmtv.com از دیروز به بالاتر از ده برابر حجم بازدیدکنندگان روزهای عادی افزایش یافته است.
هم اکنون قسمت اول این سریال به زبان عربی از طریق نشانی http://shahed.ifilmtv.ir/component/k2/item/8 برای عموم علاقمندان قابل مشاهده است.
این گزارش می افزاید: روز جمعه و شنبه اولین قسمت عربی سریال «مختارنامه» از شبکه بین المللی «آی فیلم» روی ماهواره های عرب ست، نایل ست و هات برد پخش شده و بینندگان کشورهای مختلف عربی، از روز شنبه صدها پیام تشکر را برای وب سایت شبکه بین المللی فیلم و سریال عربی ارسال کرده اند.
لازم به ذکر است که علت اصلی مخالفت برخی از وهابیان با این سریال، بیان جنایات یزید بن معاویه در شهادت امام حسین (ع) و به آتش کشیدن کعبه و حمله خونبار به مدینه منوره می باشد.
پیش از این شبکه «العربیه» تلاش زیادی کرده بود تا «عبدالله بن زبیر» را به عنوان صحابه پیامبر اکرم(ص) و یا یکی از اعضای عشره مبشره نزد اهل سنت مطرح و از او حمایت کند ولی بر اساس اسناد مسلم تاریخی عبدالله بن زبیر نه از اعضای عشره مبشره به حساب می آید و نه از اصحاب خاص حضرت رسول اکرم(ص ) محسوب می شود.
از سویی بنابر گزارش های دریافتی، با وجود تلاش ها و سرمایه گذاری های فراوان، گروه های تندروی وهابی هنوز نتوانسته اند اندیشمندان جهان اسلام را برای موضع گیری علیه این سریال تاریخی تحریک کنند.
گفتنی است روابط عمومی شبکه بین المللی آی فیلم همچنین برای تسهیل در ارتباط بین بینندگانش با کارگردان و تهیه کننده سریال مختارنامه پست الکترونیکی با نشانی « This e-mail address is being protected from spambots, you need Java enabled to view it » ایجاد کرده که مورد استقبال کم نظیر بینندگان نسخه عربی این سریال قرار گرفته است.


کلمات کلیدی: شیعه، سنی، امام علی، خلافت، تاریخ، سقیفه، وهابیت، عربستان، زبیر، عبدالله بن زبیر، سریال مختار، مختارنامه

ساعتی بعد آفتاب گرفت

مرصـاد دیدگاه

محرم(2)


مشک بر دوش سوی علقمه رفت
تا که شق‌القمر نشان بدهد
تا که چشمش هزار معجزه را

بین خوف و خطر نشان بدهد

شیهه در شیهه اسب و گرد و سوار

آسمان مکث کرده تا چه کند؟
خیمه در خیمه گریه می‌شنود

آب را شعله‌ور نشان بدهد؟!

مشک لب‌تشنه گرم زمزمه شد

گریه‌های رقیه در گوشش
تا که یک دشت لاله‌عباسی

غرق خون جگر نشان بدهد

قبضه‌ی ذوالفقار در مشتش

خشم دریاست در سر انگشتش
کربلا قلعه قلعه خیبر شد
رفت مثل پدر نشان بدهد


کربلا

با خودش فکر می‌کند که فرات
عطش باغ را نمی‌فهمد
می‌رود معنی شکفتن را

فوق درک بشر نشان بدهد

همه خشم خونفشان علی

در صدایش وزیده، می‌خواهد
خطبه شقشقیه‌ای دیگر

با رجز‌ها مگر نشان بدهد

ساعتی بعد آفتاب گرفت

لحظه بعثتی شگفت آمد
سوره‌ای قطعه قطعه در دستش

رفت شق‌القمر نشان بدهد

شاعر: محمدحسین انصاری‌نژاد


کلمات کلیدی: شیعه، امام علی، اهل بیت، محرم، امام حسین، عاشورا، ابوالفضل، عطش، عباس، رقیه

قبر بی نشان حضرت زهرا نشانه های فراوانی از مظلومیت اهل بیت دارد

مرصـاد دیدگاه

آیت الله نوری همدانیحضرت آیت الله نوری همدانی: قبر حضرت فاطمه زهرا (س) هر چیزی بی‌نام و نشان است اما نشانه‌های فراوانی از ظلم به خاندان اهل بیت (ع) را با خود به همراه دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله نوری همدانی از مراجع تقلید در درس اخلاق خود که با حضور طلاب و روحانیان در مسجد اعظم قم برگزار شد در سخنانی ایام شهادت حضرت زهرا (س) را تسلیت گفت و بر ضرورت الگوگیری جامعه بویژه بانوان از این بانوی بزرگ جهان اسلام تاکید کرد.
وی خطبه حضرت زهرا (س) را دارای مطالب بسیار زیاد و سودمند توصیف و تصریح کرد: بر همه ما لازم است از این مکتب درس بگیریم و آن را برای مردم تبیین کنیم.
این مرجع تقلید در ادامه از حضرت زهرا (س) به عنوان اول شهید راه ولایت یاد کرد و افزود: حضرت زهرا (س) با جریان‌های مختلفی مبارزه کرد و در راه ولایت به شهادت رسید.
وی ابراز داشت: این بانوی بزرگ با کاری که انجام داد به دنیا نشان داد که هدف چه بوده و اهل بیت پیامبر (ص) چه مصائب و دشواری‌هایی را تحمل کرده اند.
حضرت آیت الله نوری همدانی با اشاره به مخفی بودن قبر حضرت صدیقه زهرا (س) خاطر نشان کرد: هر چند قبر حضرت زهرا (س) مخفی و بی‌نشان است اما با خود نشانه‌های فراوانی از ظلم به اهل بیت (ع) را به همراه دارد.
وی تاکید کرد: این قبر بی‌نام و نشان آنقدر نشانه از خود بجای گذاشته است که ما امروز نتایج آن را می‌بینیم.

کلمات کلیدی: امام علی، آیت الله نوری همدانی، شهادت حضرت زهرا، قبر مخفی زهرا، دختر پیامبر

نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد

مرصـاد دیدگاه

سروده: سید حمید برقعی
شنیده می‌شود از آسمان صدایی که ...
کشیده شعر مرا باز هم به جایی که ...
نبوده هیچ‌کسی جز خدا، خدایی که ...
نوشت نام تو را، نام آشنایی که ...
شهادت حضرت زهرا س
پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد
و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد

نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد
نوشت فاطمه، هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه، تکلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد

نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است
غزل ـ قصیده نابی که در ازل گفته است

شهادت حضرت زهرا سنوشت فاطمه تعریف دیگری دارد
ز درک خاک مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر! چه مادری دارد!
درون خانه بهشت معطری دارد

پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر می‌داشت

چراکه روی زمین واژه وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست

خدا فراتر از این واژه‌ها کشیده تو را
گمان کنم که تو را، اصلاً آفریده تو را

شهادت حضرت زهرا سکه گرد چادر تو آسمان طواف کند
و زیر سایه آن کعبه اعتکاف کند
ملک ببیند و آنگاه اعتراف کند
که این شکوه جهان را پر از عفاف کند

کتاب زندگی‌ات را مرور باید کرد
مرور کوثر و تطهیر و نور باید کرد

در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش الهیکم التکاثر بود
درون خانه تو نان فقر آجر بود
شبیه شعب ابی‌طالب از خدا پر بود

شهادت حضرت زهرا سبهشت عالم بالا برایت آماده است
حصیر خانه مولا به پایت افتاده است

به حکم عرش بنا شد در آسمان علی
علی از آن تو باشد تو هم از آن علی
چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!
به نان خشک علی ساختی، به نان علی

از آسمان نگاهت ستاره می‌خواهم
اگر اجازه دهی با اشاره می‌خواهم

به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم
کنار شعر دو رکعت نشسته بنویسم
شکسته آمده‌ام تا شکسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم

شهادت حضرت زهرا سبه شعر از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری کن و این بار هم اجازه بده

به افتخار بگوییم از تبار توایم
هنوز هم که هنوز است بی‌قرار توایم
اگرچه ما همه در حسرت مزار توایم
کنار حضرت معصومه در کنار توایم

فضای سینه پر از عشق بی‌کرانه توست
«کرم نما و فرود آ که خانه، خانه توست» 

کلمات کلیدی: امامت، شیعه، امام علی، خلافت، فدک، فاطمه زهرا، پیامبر اعظم

فتنه انگیزى مولویهاى مسجد مکى در مازندران!!

مرصـاد دیدگاه

تعدادی از نزدیکان به محافل وهابی در دانشگاه غیرانتفاعی خزر محمود آباد در ایام عزای حضرت فاطمه (س) اقدام به نشر موهونات کرده‌اند.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، این افراد در روز شهادت حضرت زهرا(س) با انتشار حدود 200 برگه کاغذ در دانشگاه سؤالاتی و موهوناتی را در میان دانشجویان منتشر کرده‌اند.
افراد ناشر این سؤالات همگی زاهدانی و از نزدیکان محافل مسجد مکی هستند و در سوالات مطرح شده مسائلی از قبیل سکوت امیرالمؤمنین در خصوص شهادت همسر گرامی‌اش را منشر کرده‌اند.
فرد "ا.ر" که از جمله حامیان موسوی در انتخابات و نیز از جمله نزدیکان به محافل وهابی بلوچستان است این موهونات را در دانشگاه پخش کرده است.
دانشجویان اهل سنت و شیعه دانشگاه خزر نیز در اعتراض به این اقدام علاوه بر پاسخ به این اقدام تفرقه افکنانه از مسئولین دانشگاه خواستند تا با خاطیان برخورد سریع و عاجل داشته باشد.
قابل ذکر است "ا.ر" بارها در ایام سوگواری اهل بیت با راه انداختن گعده‌های متعدد در دانشگاه سعی در شبهه‌پراکنی کرده بود.
عدم برخورد مسئولین دانشگاه با حلقه فرد مذکور در انتخابات باعث شد تا وی و دوستانش به اقدامات ساختار شکنانه و توهین به مقدسات مبادرت کنند.
در همین ارتباط:
ـ
رسوایی دیگر برای مسجد مکی اینبار در مازندران!

کلمات کلیدی: مولوی، بلوچ، مسجد مکی، شیعه، سنی، امام علی، وهابیت، حضرت زهرا، فتنه، گلستان، محمودآباد

چرا امام علی(ع) فدک را پس نگرفت؟

مرصـاد دیدگاه

آیت الله رضا استادی
فدک قرن پانزدهمهمانطور که می‌دانیم یکی از حقوق حضرت زهرا (س) که پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص) غصب شد، مزرعه بزرگ فدک بود. این غصب، در تمام دوره خلافت سه خلیفه اول ادامه داشت.
ممکن است این سؤال ایجاد شود که چرا حضرت امیرالمؤمنین(ع) در دوران خلافتشان حق غصب‌شده‌ی فدک را بازپس نگرفتند. یعنی با این که حضرت می‌توانست حق غصب شده اهل‌بیت را به آنان برگرداند چرا چنین نکرد؟
ایشان در نامه‌ای به عثمان بن حنیف چنین نوشت : «... از تمام آنچه آسمان بر آن سایه افکنده ، تنها فدک در دست ما بود، که گروهی بر آن، چشم طمع دوختند و گروهی دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند و بهترین داور و حَکَم خداست . مرا با فدک و غیر فدک چه کار ، در حالی که آرامگاه فردای آدمی قبری است که در تاریکی آن آثار وی محو می‌شود و اخبارش ناپدید می‌گردد ... »  (نهج البلاغه، نامه 45)
ابن ابی الحدید (دانشمند سنی معتزلی) در شرح این نامه می‌نویسد: «علی و خاندانش فدک را رها نکردند مگر به اجبار و از روی غصب؛ لذا حضرت بعد از جملات اولیه می‌گوید : "بهترین داور و حَکَم خداست"، و این ، سخنِ کسی است که شکایت دارد و تظلم می‌کند». (شرح نهج البلاغه، ج16، ص208)
همچنین درباره اینکه چرا امیرالمؤمنین (ع) در دوران حکومتش اقدام به پس گرفتن فدک نکرد، روایات و پاسخ‌هایی از امامان معصوم (ع) نیز رسیده است؛ از جمله: «ابراهیم کرخی از امام صادق (ع) پرسید : چرا امیر مؤمنان هنگامی که  به خلافت رسید فدک را رها کرد؟ امام (ع) پاسخ داد: « او به پیامبر اقتدا کرد. عقیل ، پس از هجرت پیامبر به مدینه، خانه آن حضرت را بدون رضایتش فروخت . هنگامی که پیامبر (ص) مکه را فتح کرد از ایشان پرسیدند: "یا رسول الله آیا به خانه خود باز نمی‌گردید؟" حضرت فرمود: "مگر عقیل برای ما خانه‌ای گذاشته است؟! ما خاندانی هستیم که اگر به ظلم از ما چیزی را بگیرند آنرا بازپس نخواهیم گرفت." از اینرو، امیر مؤمنان پس از تصدی خلافت، فدک را پس نگرفت». (علل الشرایع ـ ج1 ـ ص 154)
البته واضح است که عدم اقدام علی (ع)، نشانه رضایت وی بر بقای غصب نیست؛ بلکه همانطور که خود حضرت، داوری را به خداوند واگذار نموده است، فرزندان آن حضرت نیز پس از شهادت وی ، هرگاه فرصتی می‌یافتند، یاد فدک را زنده می‌کردند.

منبع: خبرگزارى اهل بیت(ع) به نقل از کتاب فدک؛ آیت الله رضا استادی؛ نشر برگزیده

کلمات کلیدی: شیعه، سنی، امام علی، خلافت، عمر، سقیفه، فدک، ابوبکر، حضرت زهرا، عثمان

چشم اندازی به سیره سیاسی حضرت فاطمه (سلام الله علیها)

مرصـاد دیدگاه

نویسنده: اسماعیل نساجى زواره

شهادت حضرت زهرا بنت رسول اللهزهرای اطهر(س) در برابر جریاناتی که بعد از رحلت رسول مکرّم اسلام به وجود آمد، ساکت ننشست و دست به مبارزه سیاسی زد و با سخنرانی‏های افشاگرانه به بیان ماهیّت غاصبان خلافت و مصیبت‏های وارده توسط آن‏ها پرداخت.
بررسی سیره معصومین (ع) در راستای حفظ ارزش‏های اصیل اسلامی از مواردی است که علاوه بر هدایت و نجات انسان‏ها، نقش قابل تأمّلی را در حفظ آرمان‏های جامعه مسلمین ایفا می‏کند.
از این رو آن بزرگواران در طول حیات خویش حضور در صحنه را مسؤولیتی مهم از جانب خدای سبحان می‏دانستند.
با غروب غمبار خورشید فروزان رسالت در 28 صفر سال دهم هجری، سیاهی غصب حق و غبار غربت اندیشه‏های خردورزان را آزار می‏داد به گونه‏ای که کم‏تر کسی یارای حضور در صحنه اعتقادی و دفاع در عرصه سیاسی را در خود می‏دید، امّا در این میان بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) برتر از هزاران مرد قدرتمند، بیرق باورهای تابناک آسمانی و علم پیکار با سران ظلم و غصب و غارت را بر دوش گذاشت تا هدایت نبوی و سعادت علوی را پاس بدارد و به گوش آیندگان برساند. زهرای اطهر(س) در برابر جریاناتی که بعد از رحلت رسول مکرّم اسلام به وجود آمد، ساکت ننشست و دست به مبارزه سیاسی زد و با سخنرانی‏های افشاگرانه به بیان ماهیّت غاصبان خلافت و مصیبت‏های وارده توسط آن‏ها پرداخت.
گرچه دوران حیات ریحانه محمدی پس از ارتحال پیامبر اکرم(ص) بسیار کوتاه بود، امّا خط مشی سیاسی آن حضرت در طول حیات نشان می‏دهد که موضع‏گیری اش معقول‏ترین و پسندیده‏ترین روش ممکن بود و هرگونه حرکت و موضع‏گیری دیگری غیر از آن ممکن بود ضربات جبران ناپذیری بر پیکر اسلام وارد سازد.
در این نوشتار به خطوط برجسته حرکت و موضع‏گیری سیاسی صدّیقه کبری(س) به عنوان شاخصه‏های آموزنده اشاره می‏شود. امید است که مورد توجه و عنایت پویندگان راه رسالت و ولایت قرار گیرد.

دفاع از حریم رسالت
در اوایل بعثت، حفظ جان پیامبر(ص) و دفاع و حمایت از آن حضرت از مهم‏ترین وظایف کسانی بود که علی رغم مشکلات و تنگناهای موجود در جامعه نوپای اسلام، به حقّانیت پیامبر(ص) و آیین او ایمان آورده بودند. تعداد انگشت شماری نیز با استفاده از موقعیت اجتماعی، سیاسی و دیگر توانایی‏های خود، بیش‏تر به این امر می‏پرداختند که از جمله آن‏ها حضرت زهرا(س) بود.
رسول خدا(ص) از هنگامی که به رسالت مبعوث شدند، تا زمانی که به مدینه هجرت کردند در مکه مورد آزار و اذیت فراوان قرار گرفتند.
بزرگان قریش و حتی عموهای پیامبر اکرم (ص) علاوه بر تشویق و تحریک مردم و کودکان جهت آزار و اذیت به پیامبر(ص)، خود نیز به طور مستقیم از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نداشتند.
گاهی بر سر آن حضرت خاک می‏ریختند و زمانی سنگ بارانش می‏کردند. در این دوران مردانی مانند حمزه سیدالشهدا به دفاع از پیامبر(ص) برمی خاستند، امّا تاریخ اسلام نام بانویی بزرگوار راـ که در آن وقت 5تا8 سال بیش‏تر نداشت ـ در کنار مدافعان پیامبر(ص) ضبط و ثبت کرده است.
او علاوه بر این که بعد از رحلت مادر بزرگوارش حضرت خدیجه(س) پرستاری پدر را بر عهده داشت، بیرون از منزل نیز همیشه مراقب پدر بود.
نقل می‏شود که مشرکان قریش در حجر اسماعیل گرد آمده بودند و می‏گفتند: چون محمد(ص) عبور کند، هر یک از ما به او ضربه‏ای خواهیم زد و چون فاطمه(س) این را شنید، پیش مادر رفت و سپس این مطلب را به اطلاع پیامبر(ص) رساند.(1)
آن بانوی بزرگوار در مواردی علاوه بر اطلاع و پیش‏گیری از اقدام آنان، خود مستقیماً به صحنه می‏رفت و به حمایت و دفاع از پیامبر عزیز می‏پرداخت.
«عبداللّه بن مسعود» می‏گوید: با رسول خدا(ص) در کنار کعبه بودیم، حضرت در سایه خانه خدا مشغول نماز بود، گروهی از قریش از جمله ابوجهل در گوشه‏ای از مکّه چند شتر نحر کرده بودند، شکنبه آن‏ها را آوردند و بر پشت پیامبر گذاشتند، فاطمه(س) آمد و آن‏ها را از پشت پدرش برداشت.(2)

دفاع از حریم ولایت
زهرای مرضیّه (س) در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبری امت اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نکرد و این امر را تکلیف خود می‏دانست. گاهی شب‏ها همراه علی(ع) به در خانه مهاجرین و انصار می‏رفت و حمایت از ولایت و وصیّت رسول خدا(ص) را در یادها زنده می‏کرد و آنان را به دفاع از حق همسرش در مسأله خلافت و حق خودش فرا می‏خواند؛اگر چه چیزی جز کلام سرد و بی مهری نمی‏شنید!
فاطمه(س) عنایت ویژه‏ای به مسأله دفاع از امامت و ولایت امام علی(ع) داشت و به عنوان یک وظیفه اجتماعی در قالب‏های مختلف روی آن اهتمام و جدیّت می‏ورزید.
در قضیّه « فدک» آن چیزی که جوهر اصلی کارها و پی‏گیری‏های دخت گرامی پیامبر بود، همان دفاع از حق ولایت حضرت امیر مؤمنان علی(ع) بود.
صدّیقه طاهره(س) حرکت و هدایت انسان‏ها را بدون امام، سکون و ساکت می‏دانست و زمامداری زیان آلود و باطل نااهلان را باعث دور ماندن مردم از مسیر «صراط مستقیم» می‏دانست. بدین جهت دفاع از مقام امامت را سرلوحه مسؤولیت‏های خویش قرار داده بود و با تمام توان به ارائه رهنمودهای شایسته و مبارزه با زرمداران و زور محوران می‏پرداخت. او کتاب فضائل علی(ع) را در پنج محور بنیادین گشود تا فردا و فرداها همگان با مطالعه گفتار گران بار وی پی به حقایق هستی برند و راه را از بی راه‏ها تشخیص دهند.
در فصل نخست، علی(ع) را در برابر خداوند عبدی مخلص معرفی می‏کرد که بسیاری از شب‏ها از شوق عبادت و ترس فراوان بر روی خاک نخلستان مدهوش می‏شد.(3)
در فصل دوم، او را نسبت به رسول خدا می‏سنجید و می‏فرمود: علی (ع) بهترین جانشین پیامبر(ص) و دوست بی نظیر رسول خداست.
در فصل سوم، سخن از امامت و ولایت امیرمؤمنان(ع) نسبت به امت اسلامی به میان می‏آورد و او را امامی ربّانی و الهی معرفی می‏کند که فقط و فقط او لیاقت رهبری امت اسلام را خواهد داشت ؛ بنابراین علی(ع) را نخستین مسلمان و دین باور می‏دانست، از این رو وظیفه‏ای سنگین و خطیر برای خویش نسبت به امام(ع) برمی‏شمرد و آن توصیف صفات و برکات بی پایان همسرش تا واپسین لحظات زندگی بود.(4)
در فصل چهارم، هدایت و رهبری مولای متقیان (ع) را چنان تأثیر گذار می‏دید که برای تحقق امامت و خلافت آن بزرگوار خود را آماده فداکاری نمود.(5)
در فصل پنجم، مقام بلند شیعیان علی(ع) را بیان می‏کند و با بصیرت و اعتقاد قلبی، سخن پدر را بازگو می‏نماید و علی (ع) وشیعیان او را اهل بهشت می‏داند.
آری! زهرای مرضیه(س) مقام و موقعیت امام علی(ع) را خوب شناخته بود و از توانایی‏های ذاتی و خدادادی و شایستگی‏های ایشان نیز مطلع بود. دیدگاه‏های پیامبر اکرم(ص) را نسبت به امام(ع) مرتب شنیده بود و بدان ایمان و اعتقادی راسخ داشت و صلاح و مصلحت جامعه نوپای اسلام را در رهبری و امامت حضرت علی(ع) می‏دانست و جایگزین دیگری را با وجود ایشان برای این مقام و منصب جایز نمی‏دید. از این رو برای اثبات و تحقق آن از هیچ تلاشی دریغ نکرد و تا آخرین لحظه دست از حمایت و دفاع از امام (ع) و مقام امامت برنداشت.
جناح پیروز سقیفه پس از بیعت گرفتن از برخی اصحاب به سرعت سراغ علی (ع) آمدند تا در اسرع وقت از آن بزرگوار بیعت بگیرند و سند مشروعیت حکومت خود را به امضا برسانند.
آن‏ها می‏دانستند که علی(ع) به خاطر حفظ اسلام و پیش‏گیری از تفرقه و اختلاف به جنگ متوسل نخواهد شد و بیعت او باب مخالفت سایر بنی هاشم و حامیان اهل بیت (ع) را مسدود خواهد کرد و در نتیجه پایه خلافتشان مستحکم خواهد شد.
از این رو آن بزرگوار را تحت فشار سختی قرار دادند و زشت‏ترین برخوردها را در نخستین روزهای رحلت پیامبر(ص) با آن حضرت (ع) کردند و تا سرحد کشتنش پیش رفتند.(6)
آنان درصدد بودند به هر طریق ممکن ولو به قیمت کشتن، مولای متّقیان را به پذیرش حاکمیت خود وادار کنند، امّا با مقاومت شدید حضرت زهرا(س) مواجه شدند؛مبارزه حضرت فاطمه(س) کار خلفا را بسیار دشوار ساخت، زیرا آنان می‏دانستند اگر نسبت به دختر پیامبر(ص) جسارت کنند، پایه حکومتشان سست خواهد شد. طبق نقل مسعودی تا صدیقه طاهره(س) در قید حیات بودند، آن‏ها نتوانستند از علی(ع) بیعت بگیرند، بنی هاشم نیز پس از شهادت زهرای اطهر(س) بیعت کردند.(7)
روایات و اسناد تاریخی مربوط به مقاومت‏های حضرت زهرا(س) فراوان است. کوثر آفرینش با حضور فعّال خود در خط مقدم مبارزه همچون سپر محکمی از جان علی(ع) و حامیانش محافظت کرد و فضای مناسبی را برای بنی هاشم فراهم نمود تا بیعت را به تأخیر بیندازند. البته شیوه حضرت فاطمه(س) برای اعلان عدم مشروعیّت کارهای آنان تنها در مبارزه علنی روزهای نخست رحلت پیامبر(ص) خلاصه نمی‏شد.
آن حضرت (س) تا آخرین روز رحلتش همواره با قطع رابطه و ابراز ناراحتی و اندوه، افکار عمومی را متوجه مسأله سقیفه و غصب خلافت می‏کرد و نمی‏گذاشت این مهم به فراموشی سپرده شود. زنان مهاجرین و انصار برای عذر خواهی به عیادت آن بزرگوار آمدند، ولی حضرت فاطمه(س) نه تنها از آنان تشکر نکرد، بلکه در جواب احوال پرسی آنان فرمود: «آگاه باشید این حکومتی که پدید آوردند، تازه آبستن شده است، پس صبر کنید تا ببینید چه نتیجه‏ای به بار آورد. آن گاه از آن به جای شیر خون تازه و سم کشنده بدوشید! این جاست که کسانی که به راه باطل رفته‏اند، زیان کار می‏شوند و آیندگان عاقبت آن چه را که گذشتگان تأسیس کردند، خواهند دید.
از بابت دنیای خود خوش باشید و قلباً برای فتنه هایی که خواهد آمد، مطمئن باشید و بشارت باد بر شما به شمشیرهای برنده‏ای که به دنبال آن می‏آید و قدرت متجاوزی که ظلم و تعدّی را روا می‏دارد و جمعیت شما را درو می‏کند(همه را قتل عام می‏کند) پس حسرت و اندوه با شما باد! و به کدامین سوی روید؟...»(8)
در آخرین روزهای زندگی حضرت وقتی آن دو تقاضای ملاقات کردند، ابتدا حضرت فاطمه(س) نپذیرفت و زمانی که امیرمؤمنان از آن حضرت تقاضا کرد به احترام شوهر بزرگوارش پذیرفت، ولی چنان برخورد سردی با آن‏ها کرد که گزارش آن دیدار به یک سند تاریخی گویا برای اثبات خشم زهرای اطهر(س) نسبت به آنان تبدیل گردید.

اعتراض به سکوت مردم
دخت گرامی رسول خدا(ص) می‏دید که با خروج رهبری از محور خود چه بسا ممکن است امور مهم دیگر نیز دچار این آفت شود و هرگونه ساکت ماندن نوعی مهر تأیید برکارهای ناروا باشد و چه بسا حتی برای همیشه کاری قانونی جلوه داده شود و نشانی بر حقانیت مدّعیان خلافت تلقی گردد. بدین جهت آن حضرت در مواردی مخالفت خود را با اعتراض و انتقاد و شکوه به اثبات رساند.
فرازهایی از خطبه بانوی نمونه اسلام در مسجد مدینه گواهی گویا و شاهد زنده بر این مطلب است. زهرای اطهر(س) با دلی پرخون از حوادث ناگوار پیش آمده، با زبان شکوه و اعتراض خطاب به انصار فرمودند: «یا معشر النّقیبة و اعضاد الملّة و حصنة الاسلام! ما هذه الغمیزةُ فی حقّی و السّنة عن ظلامتی؟؛(9) ای انجمن بزرگان! ای بازوان ملّت! ای حافظان اسلام! این غفلت و سستی در مورد حق من چیست؟ و چرا در برابر دادخواهی من سهل انگاری می‏کنید؟»

افشای فتنه‌ها
زهرای مرضیه (س) حکومت علی(ع) را همان حکومت پیامبر(ص) و استمرار نبوت و رسالت می‏دانست. خانه امیرالمؤمنین(ع) را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا و آخرت معرفی می‏نمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ و روشن می‏شمرد.(10) از اقدام‏های روشنگرانه آن حضرت(س) افشای ماهیت سیاست ستیز با علی(ع) بود. صدیقه طاهره(س) معتقد بود کسانی که علی (ع) را از صحنه بیرون کرده‏اند، از شدّت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و افزون طلبان بیم دارند؛ آنان می‏دانند علی(ع) در اجرای عدالت ذره‏ای کوتاهی نخواهد کرد و در راه تحقق احکام الهی از مرگ نمی‏هراسد، از این رو او را کنار زدند تا به آسانی به اهداف شخصی و خواسته‏های نفسانی اشان دست یابند، شاید آن روزها بسیاری از اصحاب و تابعین و کسانی که تازه مسلمان شده بودند نمی‏توانستند باور کنند دست هایی که علی(ع) را کنار زده‏اند از سر هواپرستی چنین ظلمی را مرتکب شده باشند، چون آن‏ها نیز ظاهراً سال‏ها در رکاب نبی اکرم(ص) شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، به علاوه برخی از آنها جزء دانشمندان جامعه به حساب می‏آمده‏اند، لذا کسی جرأت نمی‏کرد به آنان گمان بد برده و آنها را به بی دینی و خیانت متهم نماید. بنابراین مردم دو گروه بودند: یک گروه از ریشه دشمنی و مخالفت با علی(ع) خبر نداشتند و گروه دیگر شجاعت و شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولی حضرت زهرا(س) با کمال شجاعت ماهیت کینه توزانه آنان را افشا کرد و ریشه‏های فاسد دشمنی با مولای متقیان علی(ع) را برملا ساخت.(11)

دوست شناسی
آشنایی با عیار محبت و دوستی از سوی حضرت فاطمه(س) زمینه ساز نوسازی باورها و پاک سازی دل و دیده‏های می‏گردد.
در سیره آن حضرت سه ویژگی بنیادین در «محبوبیّت» می‏یابیم: نخست ارتباط خالصانه با آفریدگار، سپس نگرش عاشقانه به رسول خدا و سرانجام رسیدگی به خلق خدا.
به دیگر سخن «خودیّت» و «منیّت» و خودخواهی‏های انحصار گرانه از رواق اندیشه و عشق دختر گرامی پیامبر(ص) دور بوده و آن حضرت راهی روشن از نور صفا و صداقت و اخلاص پیش روی خویش قرار داده بود.
معیارهای راستینی که در دوستی‏های انسیّه حورا(س) به چشم می‏خورد، موجب گردید که روزی از برخی دوستی‏ها بی زاری جوید و با صراحت و شفّافیّت تمام لب به سخن گشوده و فرمود:
« انّی لا احبُّ الدّنیا؛(12) من دنیای دنیاپرستان را دوست ندارم.»
بانویی که زندگی امروز را فنا و زندگی فردا را بقا می‏دید، به خوبی از پایداری و پویایی جلوه‏های مختلف آگاهی داشت و این نگرش خویش را برای همگان بیان فرمود تا درس‏آموزان و عبرت پذیران بهره‏ای نصیب خود سازند.
ویژگی‏های شایسته زهرای بتول(س) در گفتار و رفتار موجب گردید که رسول اکرم(ص) به عنوان برترین انسان هستی معیار دوستی با خویش رااین گونه بیان فرماید: « من احبّ فاطمة ابنتی فقد احبّنی ؛(13) هر کس فاطمه (س)، دختر مرا دوست داشته باشد، مرا دوست داشته است.» و در صحنه‏های مختلف، دست، سینه،و سر دختر دلبند خود را می‏بوسید تا پیروان رسالت و امامت لحظه‏ای از پیروی فاطمه (س) کوتاهی نکنند و به خوبی آگاه باشند که اعمال، احساس و اندیشه زهرای عزیز مورد قبول پیامبر(ص) خواهد بود. ارزش دوستی اهل بیت(ع) صحیفه‏ای دیگر از کتاب بینش فاطمی است که به گونه‏ای گویا و پویا برای امروز و هر روز ما به ویژه نسل جدید بیان شده است.

دشمن شناسی
شناخت دشمن و آگاهی از معیارهای دشمنی، اندیشه‏ای روشن در فراز و فرودهای زندگی فردی و اجتماعی به انسان می‏بخشد.
صدیقه کبری(ص) با سخن آسمانی خود نخستین معیار دشمن‏شناسی را دشمنی و مخالفت با اهل بیت رسول خدا(ص) معرفی می‏کند و با صراحت بسیار می‏فرماید: «هر کس با ما دشمنی کند، با خدا ستیز نموده است و آن کسی که با ما مخالفت کند، با پروردگار رو در رو شده است و مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید الهی در دنیا و آخرت بر او واجب می‏گردد.»(14)
هرگاه در آیینه سخن و سیره آن حضرت بنگریم به خوبی در می‏یابیم که ستایش دوستان و نکوهش دشمنان خط پایانی نخواهد داشت. زهرای عزیز با ارائه تدبیری خردمندانه، عرصه ستم ستیزی و میدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مکان گسترش داده بود تا نمای افراد از ارزش دوستی‏های الهی و زشتی دشمنی‏های شیطانی تا روز رستاخیز آگاهی یابند؛ از این رو در وصیتش به امیر مؤمنان(ع) فرمود: « اوصیک ان لایشهد احدٌ جنازتی من هؤلاء الذّین ظلمونی و اخذوا حقّی فانّهم عدوّی و عدوّ رسول اللّه و لا تترک ان یصلّی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنّی فی اللّیل اذا هدئت العیون و نامت الابصار؛(15) تو را وصیت می‏کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند، زیرا آن‏ها دشمن من و دشمن رسول خدا (ص) هستند و اجازه مده فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم‏ها آرام گرفته و دیده‏ها به خواب فرو رفته باشند.»
این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان ولایت وارد ساخت؛ ضربه‏ای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت خلفا و غیر عادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه(س) به شمار می‏آید.
__________________
پی نوشت :
1. دلایل النبوة، ابوبکر احمد بن حسین بیهقی، ج 2، ص43.
2. بحارالانوار، مجلسی، ج18، ص57.
3. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص 116.
4. مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 330.
5. مناقب خوارزمی، ص67.
6. الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج 1، ص 31.
7. مروج الذهب، علی بن حسین مسعودی، ج 2، ص 308.
8. بحار الانوار، ج 43، ص160.
9. احتجاج طبرسی، ج 1، ص269.
10. مأخذ قبل، ص160.
11. ماهنامه مبلغان، شماره 31، ص 35ـ34.
12. الغدیر، علامه امینی، ج 2، ص 318.
13. بحارالانوار، ج 28، ص303.
14. مستدرک الوسایل، میرزا حسین نوری، ج 7، ص 291.
15. فرهنگ سخنان فاطمه (س) محمد دشتی، ص330.


منبع: ماهنامه پاسدار اسلام - شماره307 (به نقل
خبرگزارى فارس)


کلمات کلیدی: امامت، شیعه، سنی، امام علی، خلافت، سقیفه، فاطمیه، فدک، پیامبر اعظم، شهادت حضرت زهرا

بشارت ابوطالب به ولادت حضرت على علیه السلام

مرصـاد دیدگاه

امروز داشتم در اصول کافى دنبال حدیثى مى‌گشتم که وهابیها بخاظر ضدیتشان با امامان معصوم(ع) و در واقع اسلام، تحریفش کرده و به زبانهاى مختلف ترجمه کرده بودند.
این روایت جالب را دیدم:
امـام صـادق (عـلیـه السـلام) فـرمـود: فـاطـمـه بنت اسد نزد ابوطالب آمد تا او را به ولادت پـیـغـمـبـر (صلى الله علیه و آله) مژده دهد، ابوطالب گفت: یک سبت صبر کن، من هم تو را به شخصى مانند او غیر از مقام نبوت مژده خواهم داد. امام صادق علیه السلام فرمود: سبت 30 سـال اسـت و فـاصـله مـیـان پیغمبر (صلى الله علیه وآله) و امیرالمؤ منین (علیه السلام) سى سال بود. (اصول کافى، ج2 ص347 روایت1)
ــــــــــــ
قابل توجه وهابیها و برخى مولویهاى ضد شیعه که به خیال خودشان بخاطر کاستن از فضائل امام على(ع)، ابوطالب(ع) و فاطمه بنت اسد(س) را کافر مى‌دانند در صورتى که ایمان ابوطالب و فاطمه بنت اسد روشن‌تر از خورشید است.

کلمات کلیدی: مولوی، شیعه، اسلام، امام علی، پیامبر، وهابیت، ابوطالب، فاطمه بنت اسد

عاشورا و جنگ نرم رسانه هاى اموى

مرصـاد دیدگاه

بی‌گمان «رسانه‌ها» ابزار مناسبی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده و حاکمان ستم‌پیشه از طریق «تطمیع و تهدید» نفوذ و قدرت رسانه‌ها را به استخدام می‌گیرند تا افکار عمومی به ترور و حذف فیزیکی افراد حقیقی و حقوقى، واکنشی و اعتراضی نشان ندهند.در این مقاله، سعی شده است به شیوه‌های تبلیغاتی و روانی بنی‌امیه در خصوص «حادثه خونین کربلا» پرداخته شود.

دیباچه
در طول تاریخ، حکومت‌های ستمگر برای تثبیت قدرت خود، برنامه‌هایی را به مرحله اجرا می‌گذارند؛ در این میان، «حذف رقیبان و مخالفان» در سرلوحه اقدامات آنان بوده است. حال اگر شخصیت رقیب و مخالف، از جایگاه بالا و والایی در عرصه‌های سیاست، دیانت، دانش و اقتصاد برخوردار باشد؛ در مرحله نخست به «ترور شخصیتی» او می‌پردازند تا «افکار عمومی» را برای ترور فیزیکی‌‌اش راضی و قانع کنند.
بی‌گمان «رسانه‌ها» ابزار مناسبی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده و حاکمان ستم‌پیشه از طریق «تطمیع و تهدید» نفوذ و قدرت رسانه‌ها را به استخدام می‌گیرند تا افکار عمومی به ترور و حذف فیزیکی افراد حقیقی و حقوقى، واکنشی و اعتراضی نشان ندهند.
در این مقاله، سعی شده است به شیوه‌های تبلیغاتی و روانی بنی‌امیه در خصوص «حادثه خونین کربلا» پرداخته شود.

شورای برنامه‌ریزی یزید
از جمله عوامل تثبیت و تحکیم حکومت‌ها، پیوند اندیشمندان با حاکمان است؛ معاویه نیز در دستگاه حکومتی خود با «عالمان دنیاپرست و ساده لوح» ارتباط صمیمی برقرار کرده بود و در مواقع لزوم، از وجهه دینی و اجتماعی آنان کمال استفاده را می‌برد که در این میان، برخی از اصحاب پیامبر و بستگان آنها، جایگاه ویژه‌ای داشتند. معاویه به خوبی می‌دانست که عالمان درباری را می‌توان در پست‌های گوناگون شکار کرد و یا در آن مشاغل گماشت؛ مانند: قضاوت، تدریس، امامت جمعه و جماعت، خطابه و سخنرانى، شعر،[1] تألیف و ترجمه، تلاوت قرآن، ادّعای زهد و عرفان،[2] بیوت شخصیت‌های مشهور و محبوب.
نیروهای رسانه‌ای فوق اعم از حقوق بگیر و رایگان آگاهانه یا جاهلانه، توان و موقعیت دینی و اجتماعی خود را در اختیار بنی‌امیّه گذاشته بودند، که به نمونه‌هایی از کارکرد و کارنامه آنان اشاره می‌کنیم:
نخستین اصحاب و تابعانی که در حلقه حکومت بنی‌امیه به فعالیت تبلیغی و مشاوره‌ای پرداختند، عبارت بودند از: ابوهریره، عمرو بن عاص، مغیرة بن شعبه و عروة بن زبیر.[3]
حضور این قبیل افراد، ضمن مشروعیت و مقبولیت بخشیدن به دستگاه حاکمه، پیامدهای ناگوار دیگری به همراه داشت؛ از جمله تغییر ارزش‌های اسلامی و وارونه ساختن حقایق.
معاویه یکی از غلامان مسیحی‌اش به نام «سِرْجون بن منصور» را به عنوان مشاور و نیز معلّم خصوصی پسرش برگزیده بود؛ لذا سرجون رومی در طول زندگی‌اش با ارائه نظرات خود، یزید را از آموزه‌های اسلامی دور کرده و برای انجام مفاسد یاری می‌نمود. از جمله اقدامات سرجون مسیحى، پیشنهاد انتصاب «عبیدالله بن زیاد» به حکمرانی کوفه و عراق بود.[4]
معاویه در زیر چتر حمایتی و دفاعی «دانشمندان وابسته» توانست فرقه انحرافی «مُرجِئه» را تأسیس و تقویت کند و اندیشه «جبرگرایی» را به افکار مسلمانان به ویژه اهل شام تزریق نماید تا رفتار ناپسند بنی‌امیّه با این دیدگاه، توجیه‌پذیر باشد.[5]
معاویه جهت فراخوانی مردم شام برای شرکت در جنگ «صفّین» با عمرو بن عاص رایزنی کرد؛ وی پیشنهاد داد که: چهره‌ای مانند «شرحبیل بن سمط» را که مورد احترام تمام قبایل شام است، جذب کن و اعلام کن عثمان (خلیفه سوم) توسط علی(ع) و یارانش کشته شده است؛ در آن صورت، مردم شام پشت‌سر تو قرار گرفته و در جنگ صفّین شرکت می‌کنند...
شرحبیل در یک صحنه‌سازی و نمایش ساختگی ، فریب خورد و سپس به انگیزه «خون خواهی» سفرهای تبلیغی‌اش را آغاز کرد و در شهرها و روستاها خطاب به مردم می‌گفت: «علی بن ابی‌طالب، عثمان را کشته است؛ پس خون‌خواهی او بر مسلمانان واجب است...»[6].
یکی از طرفداران معاویه به نام «عمر بن ثابت» کارش این بود که به روستاهای شام می‌رفت و در هر روستایى، اهالی را اطراف خود جمع می کرد و می‌گفت: «ای مردم! علی بن ابی‌طالب نعوذبالله مردی منافق بود که شب «عَقَبه» می‌خواست مرکب پیامبر(ص) را رم‌کرده و ایشان را بکشد؛ پس او را لعن کنید».[7]

سازمان اطلاعاتی بنی‌امیه
معاویه برای آگاهی از رخدادها، توطئه‌ها و غیره، سازمانی به نام «العین» تأسیس کرد و ریاست آن را به عهده «ثابت بن ارطاة»[8] نهاد. این سازمان کسب خبر و اطلاعات در تمام شهرهای مهم، شعبه داشت و مأموران آن مراقب رفتار و گفتار مردم بودند. یزید در دوره حکومتش «سلیم بن اعشا» را به سرپرستی العَیون گماشت.
ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: امام علی، معاویه، پیامبر اعظم، امام حسین، عاشورا، یزید، بنی امیه، جنگ نرم، رسانه

شیوه های مبارزه با فتنه

مرصـاد دیدگاه

روشنگری
سیره‌ی امام علی(ع) در مبارزه با فتنه‌های زمان خویش، روشنگری و تبیین بود. یکی از نخستین گام‌هایی که آن حضرت در مواجهه با مخالفان خود برمی‌داشت این بود که تا حد ممکن با فروتنی و تواضع کامل با آنان به گفت‌وگو می‌پرداخت و سخنان، براهین و ادلّه‌ی آنان را می‌شنید و شبهه‌های فکری آنان را پاسخ می‌داد. به‌عنوان مثال، امام علی(ع) با برخی از افراد گروه اندک قاعدین که حاضر نشدند با آن حضرت بیعت کنند، به گفت‌وگو پرداخت و تلاش کرد آنان را به راه حق بازگرداند؛ یا با طلحه و زبیر، سران فتنه‌ی جمل، به کرات گفت‌وگو کرد و از هیچ تلاشی برای روشنگری آنان فروگذار نکرد و حتی حاضر شد بخشی از اموال و دارایی‌های خود را به آنان بدهد تا بدین‌وسیله آن‌ها از زیاده‌خواهی و تصرف در اموال عمومی درگذرند و با فتنه‌ی خود، موجب ریختن خون انسان‌های بی‌گناه نشوند.
گفت‌وگوها و مکاتبه‌های امام علی(ع) با معاویه نیز به حدی رسید که محققی همچون ابن‌ابی‌الحدید آرزو می‌کند ای کاش کار امام علی(ع) بدان‌جا نمی‌رسید که معاویه خود را همسان او بپندارد و در پاسخ نامه‌های پندآموز و نصایح الهی او، سخنانی وقیح و شرم‌آور درباره‌ی آن حضرت بنویسد.
امام علی(ع) در نامه‌ای خطاب به مردم کوفه به افشاگری درباره‌ی فتنه‌ی جمل پرداخت و دلایل آنان برای مقابله با خود را بهانه‌ای بیش ندانست: "اما بعد، من شما را از کار عثمان به گونه‌ای که شنیدنش چون دیدن آن باشد، آگاه می‌سازم. مردم بر او خرده گرفتند و من یکی از مهاجران بودم که بیشتر خشنودی او را می‌خواستم و کمتر از دیگران او را سرزنش می‌کردم. اما طلحه و زبیر آسان‌ترین کارشان آن بود که بر او بتازند و نرم‌ترین برنامه‌شان اعمال فشار بر وی بود. عایشه نیز ناگهان خشم درونی خود را بر وی آشکار کرد. سپس گروهی برای کشتن عثمان مهیا شدند و او را کشتند و مردم بدون اکراه و اجبار، بلکه از روی رضا و اختیار با من بیعت کردند."
آن حضرت در سخنی جداگانه به افشاگری درباره‌ی طلحه پرداخت و در تحلیل مخالفت او با خود فرمود: "به خدا طلحه به این کار نپرداخت و خون‌خواهی عثمان را بهانه نساخت، جز از بیم آن‌که خون عثمان را از او خواهند؛ زیراکه در این‌باره متهم می‌نمود و در میان مردم آزمندتر از او به کشتن عثمان نبود."
امام علی(ع) همین سخن را درباره‌ی عایشه و زبیر، دیگر سران فتنه‌ی جمل نیز فرمود: "آنان به دنبال خونی هستند که خود ریخته‌اند."
حضرت در خطبه‌ی یک‌صد و سی و هفتم نهج‌البلاغه به روشنگری بیشتری درباره‌ی طلحه و زبیر می‌پردازد: "آنان حقی را می‌خواهند که خود رها کردند و خونی را می‌جویند که خود ریختند... نخستین گامی که باید در راه عدالت بردارند، آن است که خود را محکوم شمارند..."
در جریان فتنه‌ی نهروان نیز روشنگری‌های امام موجب نجات بسیاری از فتنه‌زدگان شد. روشنگری‌های امام علی(ع) و پاره‌ای از یاران او مانند ابن‌عباس موجب شد حدود دو سوّم از جمعیت دوازده‌هزار نفری خوارج نهروان مجدداً به سپاه امام علی(ع) برگردند و از فتنه‌ی نهروان رهایی یابند."
امام علی(ع) درباره‌ی شعار اصلی خوارج که می‌گفتند "لا حکم الّا لله"، فرمود که سخن حقی است اما آنان از این سخن، منظور باطلی دارند. همه‌ی مسلمانان قبول دارند که در مقابل حکم خداوند هیچ‌کس حق تشریع ندارد؛ اما منظور از این سخن آن است که حاکم و فرمان‌روایی جز خداوند نیست. "حالی‌که مردم را حاکمی باید نیکوکردار یا تبهکار، تا در حکومت او مرد باایمان کار خویش کند و کافر بهره‌ی خود برد. تا آن‌که وعده‌ی خود سر رسد و مدت هر دو در رسد."

برگرفته از کتاب «موج فتنه: از جمل تا جنگ نرم»/ امیرحسین شریفی؛ کانون اندیشه جوان


کلمات کلیدی: امام علی، معاویه، فتنه، روشنگری، طلحه، زبیر، خوارج، عایشه

<      1   2   3   4      >
?بازدید امروز: (474) ، بازدید دیروز: (140) ، کل بازدیدها: (1189426)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ