89/3/16:: 8:44 عصر
مرصـاد
دیدگاه
زاهدان نیوز ـ امام جمعه مسجد مکی زاهدان در تداوم مخالفت با طرح هایی که موجب ترقی وبهبود زندگی مردم سیستان و بلوچستان می شود این بار در نماز جمعه هفته گذشته خود با طرح اخراج افاغنه مخالفت کرد وی در اظهاراتی کاملاً غیر کارشناسی خروج افاغنه را به ضرر کارهای خدماتی و اقتصادی استان سیستان وبلوچستان دانست .
این اظهارات مولوی عبدالحمید در حالیست که اتباع افغان قریب به صدهزار فرصت شغلی را در سیستان و بلوچستان اشغال کرده اند و عده زیادی از جوانان بلوچ و فارس بدین علت بیکار مانده اند.
مطمئناً، اگر کسی به اندازه سر سوزنی دلسوز جوانان استان باشد نمی تواند به 100 هزار فرصت شغلی از دست رفته بی توجه باشد. جای تأسف است که حتی بازارهایی که پیش از این کاملاً در دست جوانان بلوچ اداره می شد از جمله چهار راه رسولی ، امروز به دست افغان ها افتاده است با چنین وضعیتی چگونه برخی بدین راحتی راضی می شوند یک تاجر جوان بلوچ را جایگاه شاگردی و بردگی یک تبعه بیگانه در چهار راه رسولی ببینند . قطعاً اگر کسی ذره ای تعلق به هویت ایرانی داشته باشد نمی تواند مردم استان را با تبعه افغان پولدار معاوضه کند.
سیاسی بودن و غیرمنطقی بودن اظهارات امام جمعه مسجد مکی زاهدان هنگامی برملا می شود که وی در آخر همین خطبه خواستار بوجودآمدن موقعیت شغلی برای اهل سنت شده است آیا این تناقض فاحش را در گفتاری کسی که هر روز القاب جدید و ماوراء بشریت برای خود وضع می کند می توان ندیده گرفت. تناقضی که از سویی اشغال فرصتهای شغلی توسط افغانها را مطلوب می داند و از سویی دیگر مدعی استخدام و اشتغال برای اعل سنت است آیا این تناقض حکایت از یک فریب کاری سیاسی ندارد؟ آیا اهل سنتی که برای نماز آمده اند مستحق آلوده شدن به این فریبکاری ها هستند؟ البته اگر سخنران این خطبهها به جای حفظ مطالب دیکته شده کمی درباره محتوای آن تأمل می کرد متوجه ابن تناقض فاحش میشد.
گذشته از این حضور تعداد زیادی از مدیران اهل سنت در بدنه اجرای استان خلاف ادعاهای سیاسی این مولوی را اثبات میکند.
چند حاشیه:
1. به دوستان زاهدان نیوز باید گفت، از یک افغانى همپیمان با طالبان چه انتظارى جز حمایت از همکیشانش دارید؟ همه مىدانند، جناب مولوى عبدالحمید افغانىالاصل است و شناسنامه ایرانى را
در زمان سلطه ننگین گروهک موسوم به اصلاحطلب گرفته است.[البته منظور من روشن است که افغانیهاى خوب هم کم نیستند، منم با خیلى از افغانىها آشنا یا دوستم. اما قانون و مملکت هم حساب و کتاب دارد.]
2. اگر افغانیها از ایران بروند، مساجد و جماعات این آقایان از رونق مىافتد!
3. زاهدان، شهرى است با اکثریت پیروان اهل بیت(ع) اما همین مقدار سنى هم که هستند، حدود ده درصدشان بومىاند و اکثراً از بلوچهاى افغانى و پاکستانىاند و عدهاى هم از حاشیهها و شهرهاى کوچک آمدهاند.
مرصاد
کلمات کلیدی: بلوچ، مولوی عبدالحمید، مسجد مکی، زاهدان، شیعه، سنی، وهابیت، افغانی
89/3/16:: 8:30 عصر
مرصـاد
دیدگاه
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، جزئیاتی از جلسه رسیدگی به اتهامات عبدالمالک ریگی از اخبار شبکه یک سیما پخش شد.
گفتنی است اولین دادگاه محاکمه ریگی سرکرده گروهک تروریستی شرق کشور چند روز پیش دریکی از شعب دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد.
ریگی در این دادگاه در تاریخ 6 خرداد اظهار داشت: من معروف به عبدالمالک هستم و کسانی را که کشته شدهاند همه به دستور مستقیم من یا شورا بوده است.
وی افزود: من در این کشتارها مستقیم یا غیرمستقیم نقش داشته و مسئول ابلاغ حکم بودم.
ریگی ادامه داد: کمکی از گروه ناتو به من شد و من در سال 2004 در اسلام آباد ملاقاتی با آمریکاییها داشتم و موضوع ایران عامل اصلی این ملاقات بود.
سرکرده گروهک تروریستی شرق کشور ادامه داد: آمریکاییها باردیگر ملاقاتی در کویت با من ترتیب دادند و در این ملاقات یکی از رابطهای خود را پیش من فرستادند و او گفت که میخواهیم با هم همکاری و فعالیت کنیم تا کارها رو به جلو برود به همین منظور میخواستیم با عبدالمالک ملاقات داشته باشیم.
ریگی افزود: من 7 عدد تلفن از اینها گرفتم که این تلفن ها کنترل نمیشدند.
شایان ذکر است ریگی در بخشی از دادگاه در مقابل شهود و خانواده شهدا در مورد جنایات خود توضیحاتی داد و گفت: در عملیات تاسوکی هدف ما گروگانگیری بود به این دلیل که چند نفر از دوستان ما زندانی بودند و ما میخواستیم گروگانها را با زندانیهای خود مبادله کنیم.
در بخشی از این دادگاه یکی از شاهدان اظهار داشت: در 25 اسفندماه 84 بدون دلیل در تاریکی شب راه را بستند و همه مردها و سرنشینهای ذکور را پیاده کرده و زنها را نیز در یک قسمت جمع کردند و بعد هم بدون اینکه واخواهی شود و جرمی برای کسی تعریف شود در مقابل چشمان زنان و مادرانی که در آن صحنه حاضر بودند دستور اجرای آتش را عبدالمالک ریگی صادر کرد.
ریگی در ادامه با اشاره به بمب گذاری در مسجد علی ابن ابیطالب اظهار داشت: هدف را انتخاب کرده بودند و در مسجد عملیات انجام گرفت و در ادامه تعدادی از خانواده های شهدا به توضیح این حوادث پرداختند.
در پایان ریگی با خانواده های شهدا رو در رو شد و پاسخی جز شرمندگی و روسیاهی نداشت و گفت: ما در یک فقه انحرافی بودیم و همه چیز را در عینک خود می دیدیم و هر فکر و حرکت و تلاشی صورت گرفته و باعث ضربه بزرگی شد، همه و همه این افکار در مسیر انحراف بود و حال من چگونه هر یک از آنها را توجیه کنم.
اینها را هم بخوانید:
ـ اولین دادگاه ریگى + تصاویر
ـ اراجیف پس مانده های گروهش
ـ اعترافات جدید عبدالمالک ریگی در مصاحبه با پرس تىوى
کلمات کلیدی: مسجد مکی، سیستان، بلوچستان، شیعه، سنی، عبدالمالک
89/2/28:: 7:12 عصر
مرصـاد
دیدگاه
وهابیت تلاش دارد با روش صهیونیستی جنوب ایران را به تسخیر خود درآورد.
به گزارش البرز، برخی چهرههای فعال وهابی با لباس اهل سنت فعالیت تازهای را شیعیان در مناطق جنوبی کشور اغاز کردهاند.
این گزارش حاکیست براساس اعتقادات صهیونیستها بخشی اعظمی از خاک ایران درجنوب کشورمان درگذشته مرکز فعالیت یهودیان بوده است.
آنها براین باورند که شیراز مرکز این فعالیتها در گذشته به شمار میرفته است.
ازهمین رو و با توجه به امکان معامله آسان با وهابیون وهمچنین بدلیل عدم امکان حضور صهیونیستها در کشور وهابیون به پیاده نظام ارتش صهیونیستها در جبهه آرام تسخیر جنوب تبدیل شده اند.
خرید اماکن و منازل متعلق به شیعیان دربرخی مناطق استان فارس و بوشهر از مهمترین راهکارهای حضور وهابیون در این مناطق بشمار میرود.
اخیرا تعدادی از سران اهل سنت با گرایش وهابی قصد دارند مرکزی را برای انجام فعالیتهای خود در شیراز دایر نمایند.
بهمین منظور این افراد برای خرید منازل متعلق به شیعیان جهت احداث مرکز خود با مالکان آنها وارد معامله شده اند.
خبرنگار البرز از بوشهر خبر داد جزایر کوچک این استان در خط مقدم تسخیر و آنچه عملیات پاک سازی منطقه از شیعیان نامیده میشود قرار دارد.
ایجاد مساجد و مراکز اهل سنت به منظورقرار دادن دراختیار وهابیون از جمله مواردی است که با فشار سیاسی بعنوان اولین حربه در منطقه درحال شکلگیری است.
خالی کردن برخی شهرکهای شمالی بوشهر از سکنه شیعه از چند سال پیش تحت عنوان خرید و مهاجرت برای اشتغال در دستور کار سران وهابیون حاشیه خلیج فارس قرار دارد.
کلمات کلیدی: مولوی، شیعه، سنی، جنوب، وهابیت، بوشهر، شیراز، صهیونیست
89/2/28:: 5:51 عصر
مرصـاد
دیدگاه
به گزارش خبرنگار فرهنگی ـ اجتماعی آتی نیوز؛ سران اهل تسنن قصد دارند این مرکز را در کنار مسجدی متعلق به اهل سنت بنا کنند اما تاکنون موفق به جلب رضایت از شیعیان برای خریداری منازلشان نشدهاند.شنیدههای خبرنگار آتی نیوز مبنی بر این است که قرار است، در کنار مسجد مذکور یک مرکز بزرگ فرهنگی جهت ترویج افکار وهابیت تاسیس شود.گفتنی است بر اساس برخی بررسیهای انجام شده، برخی آمار موجود حاکی از رشد و افزایش تعجببرانگیز تعداد پیروان فرقه ضاله وهابیت در شهرهای مختلف جمهوری اسلامی ایران دارد.
کلمات کلیدی: شیعه، سنی، وهابیت، عربستان، فارس
89/2/25:: 2:5 عصر
مرصـاد
دیدگاه
در حالیکه پشنگ ریگی نماینده مردم خاش اخیرا در برخی محافل با عصبانیت از بعضی تبعیضها در استخدام ا اعتراض کرده اما بسیاری از شواهد نشان میدهد که مصادیق اعتراضی وی درست نبوده و این نماینده مجلس در استدلالهای خود دچار اشتباه شده است.
به گزارش زاهدان پرس وی حتی اخیرا در یک جلسه اداری با حضور مدیران ارشد اهل سنت و بلوچ بعد از آنکه با توجه به موجود بودن موارد قانونی استخدام عده ای خلاف صحبت هایش اثبات می شود بر خلاف عرف معمول جلسه را با عصبانیت ترک کرده است.
این در حالیست که وی در آن جلسه با غضب از سهمیه ایثارگران در استخدام یاد می کند و آن را نمی پذیرد و سخنانی که در شان یک نماینده وفادار به آرمان های جمهوری اسلامی نیست نیز بر زبان می آورد.
با این وجود وی سپس این موضوع را با یکی از خبرنگاران استان که با رسانه های رادیو فردا و بی بی سی در ارتباط بوده و بارها بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران جوسازی کرده است عنوان کرده و این خبرنگار نیزاین موضوع را بلافاصله در یکی از روزنامه های اصلاح طلب رسانه ای کرده است.
این در حالیست که این خبرنگار در همان مطلب با فرصت بوجود آمده با استناد به بعضی از مصادیق که بعضی شان در همان جلسه پشنگ ریگ جواب داده شده بود دوباره به تهمت تبعیض در استخدام ها می پردازد.
به گزارش زاهدان پرس پشنگ ریگی نماینده مردم خاش که این روزها بدون ملاحظه حساسیت های قومی و دیدن بعضی از واقعیات با سخنانش مردم بلوچ را تحریک می کند در سخنرانی میان دستور در مجلس گفته است، از مسئولان محترم تقاضای برخورد جدی با تروریستهای اداری را دارم چرا که تروریستهای اداری فرصت حضور و خدمات رسانی به شهروندان بلوچ را تحمل نکرده با اجحاف و حقکشی در رابطه با آزمون های استخدامی، اقدام به نوعی نسل کشی می کنند.
گرچه این گونه سخن گفتنها را در مجلس عده ای ازناظرین سیاسی فقط با هدف جذب آرای مردم حوزه انتخابی عنوان می کنند ولی این در حالیست که بنا به آمار موجود فقط در استان سیستان و بلوچستان بالای 200 مدیر ارشد و میانی از اهل سنت در حال حاضر مشغول به کار هستند که این آمار در دولت نهم و دهم به نسبت زمان دولت اصلاحات افزایشی بالای صد در صد پیدا کرده است.
گفتنی است پشنگ ریگی در حالی از تروریستهای ادرای نام میبرد که پیش از این انتشار عکسی در فضای مجازی که وی را در کنار مسئول شاخ فرهنگی گروهک جندالله که بعدها اعدام شد(1) نشان می داد باعث حرف و حدیثهای فروانی در میان فعالین سیاسی شد.
یاددآور می شود وی چندین بار از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت شده است.(2)
ـــــــــــــــ
پىنوشت:
1- یعقوب مهرنهاد افغانى (از نزدیکان محفل مسجد مکى و همکار داخلى تروریستهاى بلوچ)
2. ریگى پشنگ (نماینده خاش) از نزدیکان عبدالمالک ریگى جنایتکار و نوچههاى مولوى عبدالحمید افغانى است.
در همین ارتباط بخوانید:
ـ ارتباط
نزدیک مهرنهاد تروریست با محفل مسجد مکى
کلمات کلیدی: مسجد مکی، زاهدان، سنی، تروریست، عبدالمالک، خاش، ریگی، پشنگ
89/2/19:: 1:16 عصر
مرصـاد
دیدگاه
تعدادی از نزدیکان به محافل وهابی در دانشگاه غیرانتفاعی خزر محمود آباد در ایام عزای حضرت فاطمه (س) اقدام به نشر موهونات کردهاند.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، این افراد در روز شهادت حضرت زهرا(س) با انتشار حدود 200 برگه کاغذ در دانشگاه سؤالاتی و موهوناتی را در میان دانشجویان منتشر کردهاند.افراد ناشر این سؤالات همگی زاهدانی و از نزدیکان محافل مسجد مکی هستند و در سوالات مطرح شده مسائلی از قبیل سکوت امیرالمؤمنین در خصوص شهادت همسر گرامیاش را منشر کردهاند.فرد "ا.ر" که از جمله حامیان موسوی در انتخابات و نیز از جمله نزدیکان به محافل وهابی بلوچستان است این موهونات را در دانشگاه پخش کرده است.دانشجویان اهل سنت و شیعه دانشگاه خزر نیز در اعتراض به این اقدام علاوه بر پاسخ به این اقدام تفرقه افکنانه از مسئولین دانشگاه خواستند تا با خاطیان برخورد سریع و عاجل داشته باشد.قابل ذکر است "ا.ر" بارها در ایام سوگواری اهل بیت با راه انداختن گعدههای متعدد در دانشگاه سعی در شبههپراکنی کرده بود.عدم برخورد مسئولین دانشگاه با حلقه فرد مذکور در انتخابات باعث شد تا وی و دوستانش به اقدامات ساختار شکنانه و توهین به مقدسات مبادرت کنند.
در همین ارتباط:
ـ رسوایی دیگر برای مسجد مکی اینبار در مازندران!
کلمات کلیدی: مولوی، بلوچ، مسجد مکی، شیعه، سنی، امام علی، وهابیت، حضرت زهرا، فتنه، گلستان، محمودآباد
89/2/11:: 5:38 عصر
مرصـاد
دیدگاه
مسجد آل رسول(ص) یکی از قدیمیترین مساجد تشیع چابهار در محله «سرخ ریگ» واقع شده است که چند روز قبل دچار آتش سوزی شد، چندی قبل نیز شیشه های این مسجد توسط افراطیون سنی مذهب شکسته شده بود.
به گزارش قائم نیوز(+) پیشبینی میشود این آتش سوزی توسط افراطیون در آستانه سالگرد شهادت حضرت فاطمه (ع) ایجاد شده باشد.
سال قبل نیز در آستانه شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)، حمله انتحاری یک وهابی تروریست (که محصل مدارس دینى اهل سنت هم بود) مسجد امام علی (ع) زاهدان منجر به شهادت رسیدن بیش از بیست نفر گردید.
پاورقى:
یک: رئیس اداره آتشنشانى چابهار (ولىمحمد جدگال) طبق نظر تیم کارشناسی!! اعلام کرد که احتمالا اتصال برق بوده، اما جالب اینجاست هر سه کارشناس بلوچ سنی بودهاند و خودش هم از سنیهاى افراطى و از بستگان نماینده چابهار است که به جیرهخوارى مولویها معروف است.
دو: به نظر مىرسد دشمنى این افراد جاهل (که ممکن است خود را به دروغ سنى هم بنامند)، بیش از اینکه با شیعیان باشد، با آل البیت و خاندان نبوت(ع) است که تحمل نام مسجد آل رسول را نداشتهاند. از تفکر سراسر کفر و شرک وهابیت انتظارى هم جز این نیست.
کلمات کلیدی: شیعه، سنی، اهل بیت، وهابیت، چابهار، مسجد، آل رسول، جدگال
89/2/11:: 2:20 عصر
مرصـاد
دیدگاه
آیت الله رضا استادی
همانطور که میدانیم یکی از حقوق حضرت زهرا (س) که پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص) غصب شد، مزرعه بزرگ فدک بود. این غصب، در تمام دوره خلافت سه خلیفه اول ادامه داشت.
ممکن است این سؤال ایجاد شود که چرا حضرت امیرالمؤمنین(ع) در دوران خلافتشان حق غصبشدهی فدک را بازپس نگرفتند. یعنی با این که حضرت میتوانست حق غصب شده اهلبیت را به آنان برگرداند چرا چنین نکرد؟
ایشان در نامهای به عثمان بن حنیف چنین نوشت : «... از تمام آنچه آسمان بر آن سایه افکنده ، تنها فدک در دست ما بود، که گروهی بر آن، چشم طمع دوختند و گروهی دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند و بهترین داور و حَکَم خداست . مرا با فدک و غیر فدک چه کار ، در حالی که آرامگاه فردای آدمی قبری است که در تاریکی آن آثار وی محو میشود و اخبارش ناپدید میگردد ... » (نهج البلاغه، نامه 45)
ابن ابی الحدید (دانشمند سنی معتزلی) در شرح این نامه مینویسد: «علی و خاندانش فدک را رها نکردند مگر به اجبار و از روی غصب؛ لذا حضرت بعد از جملات اولیه میگوید : "بهترین داور و حَکَم خداست"، و این ، سخنِ کسی است که شکایت دارد و تظلم میکند». (شرح نهج البلاغه، ج16، ص208)
همچنین درباره اینکه چرا امیرالمؤمنین (ع) در دوران حکومتش اقدام به پس گرفتن فدک نکرد، روایات و پاسخهایی از امامان معصوم (ع) نیز رسیده است؛ از جمله: «ابراهیم کرخی از امام صادق (ع) پرسید : چرا امیر مؤمنان هنگامی که به خلافت رسید فدک را رها کرد؟ امام (ع) پاسخ داد: « او به پیامبر اقتدا کرد. عقیل ، پس از هجرت پیامبر به مدینه، خانه آن حضرت را بدون رضایتش فروخت . هنگامی که پیامبر (ص) مکه را فتح کرد از ایشان پرسیدند: "یا رسول الله آیا به خانه خود باز نمیگردید؟" حضرت فرمود: "مگر عقیل برای ما خانهای گذاشته است؟! ما خاندانی هستیم که اگر به ظلم از ما چیزی را بگیرند آنرا بازپس نخواهیم گرفت." از اینرو، امیر مؤمنان پس از تصدی خلافت، فدک را پس نگرفت». (علل الشرایع ـ ج1 ـ ص 154)
البته واضح است که عدم اقدام علی (ع)، نشانه رضایت وی بر بقای غصب نیست؛ بلکه همانطور که خود حضرت، داوری را به خداوند واگذار نموده است، فرزندان آن حضرت نیز پس از شهادت وی ، هرگاه فرصتی مییافتند، یاد فدک را زنده میکردند.
منبع: خبرگزارى اهل بیت(ع) به نقل از کتاب فدک؛ آیت الله رضا استادی؛ نشر برگزیده
کلمات کلیدی: شیعه، سنی، امام علی، خلافت، عمر، سقیفه، فدک، ابوبکر، حضرت زهرا، عثمان
89/2/8:: 10:46 صبح
مرصـاد
دیدگاه
نویسنده: اسماعیل نساجى زواره
زهرای اطهر(س) در برابر جریاناتی که بعد از رحلت رسول مکرّم اسلام به وجود آمد، ساکت ننشست و دست به مبارزه سیاسی زد و با سخنرانیهای افشاگرانه به بیان ماهیّت غاصبان خلافت و مصیبتهای وارده توسط آنها پرداخت.
بررسی سیره معصومین (ع) در راستای حفظ ارزشهای اصیل اسلامی از مواردی است که علاوه بر هدایت و نجات انسانها، نقش قابل تأمّلی را در حفظ آرمانهای جامعه مسلمین ایفا میکند.
از این رو آن بزرگواران در طول حیات خویش حضور در صحنه را مسؤولیتی مهم از جانب خدای سبحان میدانستند.
با غروب غمبار خورشید فروزان رسالت در 28 صفر سال دهم هجری، سیاهی غصب حق و غبار غربت اندیشههای خردورزان را آزار میداد به گونهای که کمتر کسی یارای حضور در صحنه اعتقادی و دفاع در عرصه سیاسی را در خود میدید، امّا در این میان بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) برتر از هزاران مرد قدرتمند، بیرق باورهای تابناک آسمانی و علم پیکار با سران ظلم و غصب و غارت را بر دوش گذاشت تا هدایت نبوی و سعادت علوی را پاس بدارد و به گوش آیندگان برساند. زهرای اطهر(س) در برابر جریاناتی که بعد از رحلت رسول مکرّم اسلام به وجود آمد، ساکت ننشست و دست به مبارزه سیاسی زد و با سخنرانیهای افشاگرانه به بیان ماهیّت غاصبان خلافت و مصیبتهای وارده توسط آنها پرداخت.
گرچه دوران حیات ریحانه محمدی پس از ارتحال پیامبر اکرم(ص) بسیار کوتاه بود، امّا خط مشی سیاسی آن حضرت در طول حیات نشان میدهد که موضعگیری اش معقولترین و پسندیدهترین روش ممکن بود و هرگونه حرکت و موضعگیری دیگری غیر از آن ممکن بود ضربات جبران ناپذیری بر پیکر اسلام وارد سازد.
در این نوشتار به خطوط برجسته حرکت و موضعگیری سیاسی صدّیقه کبری(س) به عنوان شاخصههای آموزنده اشاره میشود. امید است که مورد توجه و عنایت پویندگان راه رسالت و ولایت قرار گیرد.
دفاع از حریم رسالت
در اوایل بعثت، حفظ جان پیامبر(ص) و دفاع و حمایت از آن حضرت از مهمترین وظایف کسانی بود که علی رغم مشکلات و تنگناهای موجود در جامعه نوپای اسلام، به حقّانیت پیامبر(ص) و آیین او ایمان آورده بودند. تعداد انگشت شماری نیز با استفاده از موقعیت اجتماعی، سیاسی و دیگر تواناییهای خود، بیشتر به این امر میپرداختند که از جمله آنها حضرت زهرا(س) بود.
رسول خدا(ص) از هنگامی که به رسالت مبعوث شدند، تا زمانی که به مدینه هجرت کردند در مکه مورد آزار و اذیت فراوان قرار گرفتند.
بزرگان قریش و حتی عموهای پیامبر اکرم (ص) علاوه بر تشویق و تحریک مردم و کودکان جهت آزار و اذیت به پیامبر(ص)، خود نیز به طور مستقیم از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نداشتند.
گاهی بر سر آن حضرت خاک میریختند و زمانی سنگ بارانش میکردند. در این دوران مردانی مانند حمزه سیدالشهدا به دفاع از پیامبر(ص) برمی خاستند، امّا تاریخ اسلام نام بانویی بزرگوار راـ که در آن وقت 5تا8 سال بیشتر نداشت ـ در کنار مدافعان پیامبر(ص) ضبط و ثبت کرده است.
او علاوه بر این که بعد از رحلت مادر بزرگوارش حضرت خدیجه(س) پرستاری پدر را بر عهده داشت، بیرون از منزل نیز همیشه مراقب پدر بود.
نقل میشود که مشرکان قریش در حجر اسماعیل گرد آمده بودند و میگفتند: چون محمد(ص) عبور کند، هر یک از ما به او ضربهای خواهیم زد و چون فاطمه(س) این را شنید، پیش مادر رفت و سپس این مطلب را به اطلاع پیامبر(ص) رساند.(1)
آن بانوی بزرگوار در مواردی علاوه بر اطلاع و پیشگیری از اقدام آنان، خود مستقیماً به صحنه میرفت و به حمایت و دفاع از پیامبر عزیز میپرداخت.
«عبداللّه بن مسعود» میگوید: با رسول خدا(ص) در کنار کعبه بودیم، حضرت در سایه خانه خدا مشغول نماز بود، گروهی از قریش از جمله ابوجهل در گوشهای از مکّه چند شتر نحر کرده بودند، شکنبه آنها را آوردند و بر پشت پیامبر گذاشتند، فاطمه(س) آمد و آنها را از پشت پدرش برداشت.(2)
دفاع از حریم ولایت
زهرای مرضیّه (س) در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبری امت اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نکرد و این امر را تکلیف خود میدانست. گاهی شبها همراه علی(ع) به در خانه مهاجرین و انصار میرفت و حمایت از ولایت و وصیّت رسول خدا(ص) را در یادها زنده میکرد و آنان را به دفاع از حق همسرش در مسأله خلافت و حق خودش فرا میخواند؛اگر چه چیزی جز کلام سرد و بی مهری نمیشنید!
فاطمه(س) عنایت ویژهای به مسأله دفاع از امامت و ولایت امام علی(ع) داشت و به عنوان یک وظیفه اجتماعی در قالبهای مختلف روی آن اهتمام و جدیّت میورزید.
در قضیّه « فدک» آن چیزی که جوهر اصلی کارها و پیگیریهای دخت گرامی پیامبر بود، همان دفاع از حق ولایت حضرت امیر مؤمنان علی(ع) بود.
صدّیقه طاهره(س) حرکت و هدایت انسانها را بدون امام، سکون و ساکت میدانست و زمامداری زیان آلود و باطل نااهلان را باعث دور ماندن مردم از مسیر «صراط مستقیم» میدانست. بدین جهت دفاع از مقام امامت را سرلوحه مسؤولیتهای خویش قرار داده بود و با تمام توان به ارائه رهنمودهای شایسته و مبارزه با زرمداران و زور محوران میپرداخت. او کتاب فضائل علی(ع) را در پنج محور بنیادین گشود تا فردا و فرداها همگان با مطالعه گفتار گران بار وی پی به حقایق هستی برند و راه را از بی راهها تشخیص دهند.
در فصل نخست، علی(ع) را در برابر خداوند عبدی مخلص معرفی میکرد که بسیاری از شبها از شوق عبادت و ترس فراوان بر روی خاک نخلستان مدهوش میشد.(3)
در فصل دوم، او را نسبت به رسول خدا میسنجید و میفرمود: علی (ع) بهترین جانشین پیامبر(ص) و دوست بی نظیر رسول خداست.
در فصل سوم، سخن از امامت و ولایت امیرمؤمنان(ع) نسبت به امت اسلامی به میان میآورد و او را امامی ربّانی و الهی معرفی میکند که فقط و فقط او لیاقت رهبری امت اسلام را خواهد داشت ؛ بنابراین علی(ع) را نخستین مسلمان و دین باور میدانست، از این رو وظیفهای سنگین و خطیر برای خویش نسبت به امام(ع) برمیشمرد و آن توصیف صفات و برکات بی پایان همسرش تا واپسین لحظات زندگی بود.(4)
در فصل چهارم، هدایت و رهبری مولای متقیان (ع) را چنان تأثیر گذار میدید که برای تحقق امامت و خلافت آن بزرگوار خود را آماده فداکاری نمود.(5)
در فصل پنجم، مقام بلند شیعیان علی(ع) را بیان میکند و با بصیرت و اعتقاد قلبی، سخن پدر را بازگو مینماید و علی (ع) وشیعیان او را اهل بهشت میداند.
آری! زهرای مرضیه(س) مقام و موقعیت امام علی(ع) را خوب شناخته بود و از تواناییهای ذاتی و خدادادی و شایستگیهای ایشان نیز مطلع بود. دیدگاههای پیامبر اکرم(ص) را نسبت به امام(ع) مرتب شنیده بود و بدان ایمان و اعتقادی راسخ داشت و صلاح و مصلحت جامعه نوپای اسلام را در رهبری و امامت حضرت علی(ع) میدانست و جایگزین دیگری را با وجود ایشان برای این مقام و منصب جایز نمیدید. از این رو برای اثبات و تحقق آن از هیچ تلاشی دریغ نکرد و تا آخرین لحظه دست از حمایت و دفاع از امام (ع) و مقام امامت برنداشت.
جناح پیروز سقیفه پس از بیعت گرفتن از برخی اصحاب به سرعت سراغ علی (ع) آمدند تا در اسرع وقت از آن بزرگوار بیعت بگیرند و سند مشروعیت حکومت خود را به امضا برسانند.
آنها میدانستند که علی(ع) به خاطر حفظ اسلام و پیشگیری از تفرقه و اختلاف به جنگ متوسل نخواهد شد و بیعت او باب مخالفت سایر بنی هاشم و حامیان اهل بیت (ع) را مسدود خواهد کرد و در نتیجه پایه خلافتشان مستحکم خواهد شد.
از این رو آن بزرگوار را تحت فشار سختی قرار دادند و زشتترین برخوردها را در نخستین روزهای رحلت پیامبر(ص) با آن حضرت (ع) کردند و تا سرحد کشتنش پیش رفتند.(6)
آنان درصدد بودند به هر طریق ممکن ولو به قیمت کشتن، مولای متّقیان را به پذیرش حاکمیت خود وادار کنند، امّا با مقاومت شدید حضرت زهرا(س) مواجه شدند؛مبارزه حضرت فاطمه(س) کار خلفا را بسیار دشوار ساخت، زیرا آنان میدانستند اگر نسبت به دختر پیامبر(ص) جسارت کنند، پایه حکومتشان سست خواهد شد. طبق نقل مسعودی تا صدیقه طاهره(س) در قید حیات بودند، آنها نتوانستند از علی(ع) بیعت بگیرند، بنی هاشم نیز پس از شهادت زهرای اطهر(س) بیعت کردند.(7)
روایات و اسناد تاریخی مربوط به مقاومتهای حضرت زهرا(س) فراوان است. کوثر آفرینش با حضور فعّال خود در خط مقدم مبارزه همچون سپر محکمی از جان علی(ع) و حامیانش محافظت کرد و فضای مناسبی را برای بنی هاشم فراهم نمود تا بیعت را به تأخیر بیندازند. البته شیوه حضرت فاطمه(س) برای اعلان عدم مشروعیّت کارهای آنان تنها در مبارزه علنی روزهای نخست رحلت پیامبر(ص) خلاصه نمیشد.
آن حضرت (س) تا آخرین روز رحلتش همواره با قطع رابطه و ابراز ناراحتی و اندوه، افکار عمومی را متوجه مسأله سقیفه و غصب خلافت میکرد و نمیگذاشت این مهم به فراموشی سپرده شود. زنان مهاجرین و انصار برای عذر خواهی به عیادت آن بزرگوار آمدند، ولی حضرت فاطمه(س) نه تنها از آنان تشکر نکرد، بلکه در جواب احوال پرسی آنان فرمود: «آگاه باشید این حکومتی که پدید آوردند، تازه آبستن شده است، پس صبر کنید تا ببینید چه نتیجهای به بار آورد. آن گاه از آن به جای شیر خون تازه و سم کشنده بدوشید! این جاست که کسانی که به راه باطل رفتهاند، زیان کار میشوند و آیندگان عاقبت آن چه را که گذشتگان تأسیس کردند، خواهند دید.
از بابت دنیای خود خوش باشید و قلباً برای فتنه هایی که خواهد آمد، مطمئن باشید و بشارت باد بر شما به شمشیرهای برندهای که به دنبال آن میآید و قدرت متجاوزی که ظلم و تعدّی را روا میدارد و جمعیت شما را درو میکند(همه را قتل عام میکند) پس حسرت و اندوه با شما باد! و به کدامین سوی روید؟...»(8)
در آخرین روزهای زندگی حضرت وقتی آن دو تقاضای ملاقات کردند، ابتدا حضرت فاطمه(س) نپذیرفت و زمانی که امیرمؤمنان از آن حضرت تقاضا کرد به احترام شوهر بزرگوارش پذیرفت، ولی چنان برخورد سردی با آنها کرد که گزارش آن دیدار به یک سند تاریخی گویا برای اثبات خشم زهرای اطهر(س) نسبت به آنان تبدیل گردید.
اعتراض به سکوت مردم
دخت گرامی رسول خدا(ص) میدید که با خروج رهبری از محور خود چه بسا ممکن است امور مهم دیگر نیز دچار این آفت شود و هرگونه ساکت ماندن نوعی مهر تأیید برکارهای ناروا باشد و چه بسا حتی برای همیشه کاری قانونی جلوه داده شود و نشانی بر حقانیت مدّعیان خلافت تلقی گردد. بدین جهت آن حضرت در مواردی مخالفت خود را با اعتراض و انتقاد و شکوه به اثبات رساند.
فرازهایی از خطبه بانوی نمونه اسلام در مسجد مدینه گواهی گویا و شاهد زنده بر این مطلب است. زهرای اطهر(س) با دلی پرخون از حوادث ناگوار پیش آمده، با زبان شکوه و اعتراض خطاب به انصار فرمودند: «یا معشر النّقیبة و اعضاد الملّة و حصنة الاسلام! ما هذه الغمیزةُ فی حقّی و السّنة عن ظلامتی؟؛(9) ای انجمن بزرگان! ای بازوان ملّت! ای حافظان اسلام! این غفلت و سستی در مورد حق من چیست؟ و چرا در برابر دادخواهی من سهل انگاری میکنید؟»
افشای فتنهها
زهرای مرضیه (س) حکومت علی(ع) را همان حکومت پیامبر(ص) و استمرار نبوت و رسالت میدانست. خانه امیرالمؤمنین(ع) را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا و آخرت معرفی مینمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ و روشن میشمرد.(10) از اقدامهای روشنگرانه آن حضرت(س) افشای ماهیت سیاست ستیز با علی(ع) بود. صدیقه طاهره(س) معتقد بود کسانی که علی (ع) را از صحنه بیرون کردهاند، از شدّت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و افزون طلبان بیم دارند؛ آنان میدانند علی(ع) در اجرای عدالت ذرهای کوتاهی نخواهد کرد و در راه تحقق احکام الهی از مرگ نمیهراسد، از این رو او را کنار زدند تا به آسانی به اهداف شخصی و خواستههای نفسانی اشان دست یابند، شاید آن روزها بسیاری از اصحاب و تابعین و کسانی که تازه مسلمان شده بودند نمیتوانستند باور کنند دست هایی که علی(ع) را کنار زدهاند از سر هواپرستی چنین ظلمی را مرتکب شده باشند، چون آنها نیز ظاهراً سالها در رکاب نبی اکرم(ص) شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، به علاوه برخی از آنها جزء دانشمندان جامعه به حساب میآمدهاند، لذا کسی جرأت نمیکرد به آنان گمان بد برده و آنها را به بی دینی و خیانت متهم نماید. بنابراین مردم دو گروه بودند: یک گروه از ریشه دشمنی و مخالفت با علی(ع) خبر نداشتند و گروه دیگر شجاعت و شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولی حضرت زهرا(س) با کمال شجاعت ماهیت کینه توزانه آنان را افشا کرد و ریشههای فاسد دشمنی با مولای متقیان علی(ع) را برملا ساخت.(11)
دوست شناسی
آشنایی با عیار محبت و دوستی از سوی حضرت فاطمه(س) زمینه ساز نوسازی باورها و پاک سازی دل و دیدههای میگردد.
در سیره آن حضرت سه ویژگی بنیادین در «محبوبیّت» مییابیم: نخست ارتباط خالصانه با آفریدگار، سپس نگرش عاشقانه به رسول خدا و سرانجام رسیدگی به خلق خدا.
به دیگر سخن «خودیّت» و «منیّت» و خودخواهیهای انحصار گرانه از رواق اندیشه و عشق دختر گرامی پیامبر(ص) دور بوده و آن حضرت راهی روشن از نور صفا و صداقت و اخلاص پیش روی خویش قرار داده بود.
معیارهای راستینی که در دوستیهای انسیّه حورا(س) به چشم میخورد، موجب گردید که روزی از برخی دوستیها بی زاری جوید و با صراحت و شفّافیّت تمام لب به سخن گشوده و فرمود:
« انّی لا احبُّ الدّنیا؛(12) من دنیای دنیاپرستان را دوست ندارم.»
بانویی که زندگی امروز را فنا و زندگی فردا را بقا میدید، به خوبی از پایداری و پویایی جلوههای مختلف آگاهی داشت و این نگرش خویش را برای همگان بیان فرمود تا درسآموزان و عبرت پذیران بهرهای نصیب خود سازند.
ویژگیهای شایسته زهرای بتول(س) در گفتار و رفتار موجب گردید که رسول اکرم(ص) به عنوان برترین انسان هستی معیار دوستی با خویش رااین گونه بیان فرماید: « من احبّ فاطمة ابنتی فقد احبّنی ؛(13) هر کس فاطمه (س)، دختر مرا دوست داشته باشد، مرا دوست داشته است.» و در صحنههای مختلف، دست، سینه،و سر دختر دلبند خود را میبوسید تا پیروان رسالت و امامت لحظهای از پیروی فاطمه (س) کوتاهی نکنند و به خوبی آگاه باشند که اعمال، احساس و اندیشه زهرای عزیز مورد قبول پیامبر(ص) خواهد بود. ارزش دوستی اهل بیت(ع) صحیفهای دیگر از کتاب بینش فاطمی است که به گونهای گویا و پویا برای امروز و هر روز ما به ویژه نسل جدید بیان شده است.
دشمن شناسی
شناخت دشمن و آگاهی از معیارهای دشمنی، اندیشهای روشن در فراز و فرودهای زندگی فردی و اجتماعی به انسان میبخشد.
صدیقه کبری(ص) با سخن آسمانی خود نخستین معیار دشمنشناسی را دشمنی و مخالفت با اهل بیت رسول خدا(ص) معرفی میکند و با صراحت بسیار میفرماید: «هر کس با ما دشمنی کند، با خدا ستیز نموده است و آن کسی که با ما مخالفت کند، با پروردگار رو در رو شده است و مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید الهی در دنیا و آخرت بر او واجب میگردد.»(14)
هرگاه در آیینه سخن و سیره آن حضرت بنگریم به خوبی در مییابیم که ستایش دوستان و نکوهش دشمنان خط پایانی نخواهد داشت. زهرای عزیز با ارائه تدبیری خردمندانه، عرصه ستم ستیزی و میدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مکان گسترش داده بود تا نمای افراد از ارزش دوستیهای الهی و زشتی دشمنیهای شیطانی تا روز رستاخیز آگاهی یابند؛ از این رو در وصیتش به امیر مؤمنان(ع) فرمود: « اوصیک ان لایشهد احدٌ جنازتی من هؤلاء الذّین ظلمونی و اخذوا حقّی فانّهم عدوّی و عدوّ رسول اللّه و لا تترک ان یصلّی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنّی فی اللّیل اذا هدئت العیون و نامت الابصار؛(15) تو را وصیت میکنم هیچ یک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند، زیرا آنها دشمن من و دشمن رسول خدا (ص) هستند و اجازه مده فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشمها آرام گرفته و دیدهها به خواب فرو رفته باشند.»
این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان ولایت وارد ساخت؛ ضربهای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت خلفا و غیر عادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه(س) به شمار میآید.
__________________
پی نوشت :
1. دلایل النبوة، ابوبکر احمد بن حسین بیهقی، ج 2، ص43.
2. بحارالانوار، مجلسی، ج18، ص57.
3. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص 116.
4. مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 330.
5. مناقب خوارزمی، ص67.
6. الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج 1، ص 31.
7. مروج الذهب، علی بن حسین مسعودی، ج 2، ص 308.
8. بحار الانوار، ج 43، ص160.
9. احتجاج طبرسی، ج 1، ص269.
10. مأخذ قبل، ص160.
11. ماهنامه مبلغان، شماره 31، ص 35ـ34.
12. الغدیر، علامه امینی، ج 2، ص 318.
13. بحارالانوار، ج 28، ص303.
14. مستدرک الوسایل، میرزا حسین نوری، ج 7، ص 291.
15. فرهنگ سخنان فاطمه (س) محمد دشتی، ص330.
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام - شماره307 (به نقل خبرگزارى فارس)
کلمات کلیدی: امامت، شیعه، سنی، امام علی، خلافت، سقیفه، فاطمیه، فدک، پیامبر اعظم، شهادت حضرت زهرا
88/12/8:: 5:47 عصر
مرصـاد
دیدگاه
خبر خوشحال کننده و شادی آور بود؛ عبدالمالک ریگی شرور معروف شرق کشور بازداشت شد.
بازداشت ریگی شاید بزرگترین دستاورد چندین سال گذشته مردان بینام و نشانی باشد که بی هیچ ادعایی در حفظ امنیت این مرز و بوم تلاش می کنند اما باید به چند نکته قبل از هر اقدامی توجه داشت:
ریگی یکی از دشمنان این مرز و بوم بود که توانست نزدیک 6 سال بدون مزاحمتی جدی، بزرگترین استان این کشور را ناامن کند و دهها مرد و زن و کودک و بزرگسال را درهر جایی که فکرش را بکنید: مسجد، جاده، خیابان، خانه یا هر جای دیگری به صورتهای گوناگون به شهادت برساند. طبیعی است که اولین و آخرین خواسته مردم و مادران و پدران شهدا، اعدام او در اولین فرصت است. این خواستهای بر حق است اما اعدام شتابزده او هیچ دردی را دوا نمیکند.
کشتن و اعدام او مثل کشتن مرغ تخم طلاست زیرا ریگی اطلاعاتی دارد که از هر چیزی برای مسئولین اطلاعاتی حیاتیتر است. ریگی نباید بمیرد تا خیلی از گرههای کور زندگی کثیف و خائنانهاش برای مردم روشن شود تا بدانند چه کسی و چگونه پدران و فرزندان و برادران و خواهرانشان را به خاک و خون کشده است.
ریگی باید زنده بماند تا زمانی که دقیق و از روی فرصت و صحیح به بعضی سؤالات جواب بدهد. اینکه او توسط چه منابع اطلاعاتی توانسته بود از ساعت دقیق عبور ماشین استاندار سیستان و بلوچستان و فرماندار زاهدان از محلی خاص با خبر شود؟
اینکه او چگونه توانسته بود در فاصله چند کیلومتری یک پاسگاه نیروی انتظامی یک ساعت راهبندان کند و دهها تن از مردم بیگناه این مرز و بوم را به شهادت برساند و چندین نفر را به اسارت ببرد.
اینکه او چگونه توانسته بود با خیال راحت، 17 نفر از مرزبانان این کشور را بدون کوچکترین درگیری از پاسگاهشان برباید و سر فرصت یکی یکی به شهادت برساند.
او باید پاسخگو باشد که چگونه توانسته بود ساعت دقیق حرکت اتوبوس حامل کارکنان سپاه پاسداران را به دست بیاورد تا در مسیرشان بمب گذاری کند.
او چگونه توانسته بود بدون کوچکترن مزاحمتی نیروهای پلیس را در ماشینشان و در یکی از چهارراههای تقریبا مهم شهر به گلوله ببندد.
او چگونه توانسته بود بدون کوچکترین مزاحمتی جوانکی خام را همراه مواد منفجره راهی مسجدی در مرکز شهر کند و هیچ کس شک نکند.
ریگی باید شرح دهد چگونه بارها توانسته بود بدون مزاحمت از مرز عبور کند و عملیات مورد نظرش را با خیال راحت انجام دهد.
ریگی باید بگوید به پشتوانه چه منابعی توانسته بود بمبگذاری را به چند متری محل حضور جانشین نیروی زمینی سپاه به همراه فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان و چندین فرمانده نظامی دیگر برساند و نیت پلیدش را عملی سازد.
ریگی باید روشن کند که چگونه توانسته بود به قول خودش، از کمین نیروهای مسلح به سلامتی برهد.
این سوالات و دهها سوال دیگر، پرسشهایی است که باید قبل از اعدام "یا هر حکم دیگری که برایش صادر شد" به آنها جواب بدهد و لااقل خانواده شهدا حق دارند که بدانند این مزدور خبیث امریکایی از چه راههایی هر کاری میخواست، میکرد و این راهها آنقدر محکم بسته شده اند که دیگر امثال ریگی نمی توانند از آنها وارد شوند.
و درسی که باید ریگی و امثال او بگیرند این است که نه او به پشتوانه دهها میلیون دلار سلاح امریکایی و نه شهرام جزایری به پشتوانه دهها میلیون دلار پول حرامی که به جیب زده بود و نه امثال مضلین به پشتوانه دهها سایت مستهجن و نه دهها اشوبگر به پشتوانه سایت های خبری و شبکه های کثیفتر از خودشان، هیچ کدام راه فراری در برابر مردان بی ادعایی که تنها پشتوانه شان دعای خیر رهبری فرزانه است و دعای خیر مادران شهید و تنها افتخارشان سرباز گمنام امام زمان(عج) بودن است، ندارند.
ریگی به چنگال عدالت گرفتار آمد و می دانیم که مانند هر مزدور دیگری حامیانی دارد که ساکت نخواهند ماند اما با کمال افتخار حاضریم شاهد اخرین جان کندن های این مردار کثیف باشیم.
کلمات کلیدی: مولوی، بلوچ، مسجد مکی، شیعه، سنی، تروریست، پاکستان، وهابیت، آمریکا، عربستان، ریگی، منافقین، آدم ربایی