کلمات کلیدی: مسجد مکی، زاهدان، سنی، تروریست، عبدالمالک، خاش، ریگی، پشنگ
کلمات کلیدی: مولوی، بلوچ، مسجد مکی، شیعه، سنی، امام علی، وهابیت، حضرت زهرا، فتنه، گلستان، محمودآباد
کلمات کلیدی: مولوی، بلوچ، مسجد مکی، تروریست، عبدالمالک، وهابیت، عربستان، ریگی
کلمات کلیدی: اهل سنت، بلوچ، مسجد مکی، تروریست، پاکستان، عبدالمالک، وهابیت، آمریکا، امارات، ریگی، آل سعود
خبر خوشحال کننده و شادی آور بود؛ عبدالمالک ریگی شرور معروف شرق کشور بازداشت شد.
بازداشت ریگی شاید بزرگترین دستاورد چندین سال گذشته مردان بینام و نشانی باشد که بی هیچ ادعایی در حفظ امنیت این مرز و بوم تلاش می کنند اما باید به چند نکته قبل از هر اقدامی توجه داشت:
ریگی یکی از دشمنان این مرز و بوم بود که توانست نزدیک 6 سال بدون مزاحمتی جدی، بزرگترین استان این کشور را ناامن کند و دهها مرد و زن و کودک و بزرگسال را درهر جایی که فکرش را بکنید: مسجد، جاده، خیابان، خانه یا هر جای دیگری به صورتهای گوناگون به شهادت برساند. طبیعی است که اولین و آخرین خواسته مردم و مادران و پدران شهدا، اعدام او در اولین فرصت است. این خواستهای بر حق است اما اعدام شتابزده او هیچ دردی را دوا نمیکند.
کشتن و اعدام او مثل کشتن مرغ تخم طلاست زیرا ریگی اطلاعاتی دارد که از هر چیزی برای مسئولین اطلاعاتی حیاتیتر است. ریگی نباید بمیرد تا خیلی از گرههای کور زندگی کثیف و خائنانهاش برای مردم روشن شود تا بدانند چه کسی و چگونه پدران و فرزندان و برادران و خواهرانشان را به خاک و خون کشده است.
ریگی باید زنده بماند تا زمانی که دقیق و از روی فرصت و صحیح به بعضی سؤالات جواب بدهد. اینکه او توسط چه منابع اطلاعاتی توانسته بود از ساعت دقیق عبور ماشین استاندار سیستان و بلوچستان و فرماندار زاهدان از محلی خاص با خبر شود؟
اینکه او چگونه توانسته بود در فاصله چند کیلومتری یک پاسگاه نیروی انتظامی یک ساعت راهبندان کند و دهها تن از مردم بیگناه این مرز و بوم را به شهادت برساند و چندین نفر را به اسارت ببرد.
اینکه او چگونه توانسته بود با خیال راحت، 17 نفر از مرزبانان این کشور را بدون کوچکترین درگیری از پاسگاهشان برباید و سر فرصت یکی یکی به شهادت برساند.
او باید پاسخگو باشد که چگونه توانسته بود ساعت دقیق حرکت اتوبوس حامل کارکنان سپاه پاسداران را به دست بیاورد تا در مسیرشان بمب گذاری کند.
او چگونه توانسته بود بدون کوچکترن مزاحمتی نیروهای پلیس را در ماشینشان و در یکی از چهارراههای تقریبا مهم شهر به گلوله ببندد.
او چگونه توانسته بود بدون کوچکترین مزاحمتی جوانکی خام را همراه مواد منفجره راهی مسجدی در مرکز شهر کند و هیچ کس شک نکند.
ریگی باید شرح دهد چگونه بارها توانسته بود بدون مزاحمت از مرز عبور کند و عملیات مورد نظرش را با خیال راحت انجام دهد.
ریگی باید بگوید به پشتوانه چه منابعی توانسته بود بمبگذاری را به چند متری محل حضور جانشین نیروی زمینی سپاه به همراه فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان و چندین فرمانده نظامی دیگر برساند و نیت پلیدش را عملی سازد.
ریگی باید روشن کند که چگونه توانسته بود به قول خودش، از کمین نیروهای مسلح به سلامتی برهد.
این سوالات و دهها سوال دیگر، پرسشهایی است که باید قبل از اعدام "یا هر حکم دیگری که برایش صادر شد" به آنها جواب بدهد و لااقل خانواده شهدا حق دارند که بدانند این مزدور خبیث امریکایی از چه راههایی هر کاری میخواست، میکرد و این راهها آنقدر محکم بسته شده اند که دیگر امثال ریگی نمی توانند از آنها وارد شوند.
و درسی که باید ریگی و امثال او بگیرند این است که نه او به پشتوانه دهها میلیون دلار سلاح امریکایی و نه شهرام جزایری به پشتوانه دهها میلیون دلار پول حرامی که به جیب زده بود و نه امثال مضلین به پشتوانه دهها سایت مستهجن و نه دهها اشوبگر به پشتوانه سایت های خبری و شبکه های کثیفتر از خودشان، هیچ کدام راه فراری در برابر مردان بی ادعایی که تنها پشتوانه شان دعای خیر رهبری فرزانه است و دعای خیر مادران شهید و تنها افتخارشان سرباز گمنام امام زمان(عج) بودن است، ندارند.
ریگی به چنگال عدالت گرفتار آمد و می دانیم که مانند هر مزدور دیگری حامیانی دارد که ساکت نخواهند ماند اما با کمال افتخار حاضریم شاهد اخرین جان کندن های این مردار کثیف باشیم.
کلمات کلیدی: مولوی، بلوچ، مسجد مکی، شیعه، سنی، تروریست، پاکستان، وهابیت، آمریکا، عربستان، ریگی، منافقین، آدم ربایی
بدون شک یارگیرى گروهک تروریستى ریگی از داخل کشور بدون حمایت افراد بانفوذ مذهبى امکانپذیر نبوده است.
مخصوصا وقتى مىبینیم جمع زیادى از تروریستها را مولویها، محصلین علوم دینى و یا کسانى که توسط جماعت تبلیغى جذب شدهاند، تشکیل مىدادند! از جمله خود عبدالمالک و برادرش عبدالحمید هر دو در مدارس اهل سنت سابقه تحصیل داشتهاند.
کسانى هم که دست به عملیات انتحارى مىزدند، بیشترشان از همین قشر بودند که به شدت تحت تأثیر افکار ملحدانه وهابیت قرار گرفته و نظام و ملت ایران را بخاطر پیروى از مکتب اهل بیت(ع) و سیعه بودنع مشرک و واجب القتل مىدانستند!! و الا بلوچ یا سنى معمولى هرچند هم مخالف نظام باشد و یا مشکلى با فلان مأمور و مسئول پیدا کرده باشد وحتى اگر قاتل و قاچاقچى حرفهاى هم باشد، به این راحتى خودش را به کشتن نمىدهد تا چه رسد به اینکه حاضر شود در پیشین جمعى از بلوچها و سران طوایف سنى مذهب را قتل عام کند.
این مقدمه را فعلا داشته باشید تا بعد ..
یکى از مولویها که استاد دارالعلوم در مسجد مکى و برادر زن مولوى عبدالحمید هم هست و گاهى خطبه نماز جمعه هم مىخواند، مولوى عبدالمجید شهبخش (اسماعیلزهى) مىباشد که گفته مىشود در یارگیرى و جذب افراد شرور و سوقدادنشان به سمت گروهک تروریستى ریگى دست داشته است.
این مولوى که وبلاگى هم دارد و در یادداشتهاى قدیمى(+) به وى لقب مولوى عکاسباشى داده بودم، معمولا به عنوان رابط از طرف مولوى عبدالحمید به اینور و آنور مىرود و در مسجد مکى هم دستیار شوهر خواهرش است. وى ساکن اطراف خیابان خیام است؛ همان خیابانى که در اغتشاشات یکشنبه قبل از انتخابات زاهدان، بخاطر تمرکز سران فتنه استان و نزدیکى به مسجد مکى، پایگاه اصلى آشوبطلبان بود.
اگر کسى ـ که اندک بصیرتى نسبت به مسائل سیاسى - اجتماعى داشته باشد ـ به وبلاگ و نوشتههایش نگاهى اجمالى کند، دروغگویى، نفاق و دشمنى با شیعیان در نوشتههاى موج مىزند و مخصوصاً توهینهاى مستقیم و غیر مستقیمش به امیرالمؤمنین على (علیهالسلام) وى را در شمار ناصبیان قرار مىدهد.
علاوه بر آن، از جهت اخلاقى هم فردى ناپاک است و در آینده مواردى از فحشهاى رکیک وى را در وبلاگ (که به اسم ناشناس) نوشته بصورت تصویرى در وبلاگ قرار خواهم داد تا چهره این مولوى مثلا پیرو سنت بیشتر برملا شود.
کلمات کلیدی: مولوی عبدالحمید، مسجد مکی، شیعه، سنی، تروریست، وهابیت، عبدالمالک ریگی، مولوی شه بخش
با اجاره دهندگان منزل و مغازه به اتباع بشدت برخورد میشود
استاندار سیستان و بلوچستان با تاکید بر خروج اتباع بیگانه از این استان گفت: مالکانی که مغازه یا منزل خود را به اتباع بیگانه غیرمجاز اجاره دهند تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند و با آنان بشدت برخورد می شود.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی استانداری، مهندس "علی محمد آزاد" در نشست ستاد ساماندهی و مقابله با حضور و ورود اتباع بیگانه غیرمجاز سیستان و بلوچستان اظهار داشت: بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی حضور اتباع بیگانه در این استان ممنوع است.
وی افزود: فروش و اجاره مسکن، واگذاری محل کسب و کار به اتباع بیگانه غیر مجاز است و با عاملان آن بعنوان معاونت در جرم برخورد قضایی می شود.
آزاد از مسوولان قضایی و انتظامی خواست با افرادی که واحد مسکونی و صنفی خود را در اختیار اتباع بیگانه قرار دهند برخورد قانونی کنند.
استاندار سیستان و بلوچستان گفت: جمهوری اسلامی ایران بر اساس وظیفه دینی، حس نوع دوستی و حسن همجواری با توجه به شرایط ویژه افغانستان و اشغال خاک این کشور و وضعیت جنگی و نابسامانی آن، بهترین مهمان نوازی را نسبت به اتباع افغان طی 31 سال گذشته انجام داده است.
مدیر کل اتباع بیگانه سیستان و بلوچستان نیز در این نشست بیان کرد: اکنون بیش از 70 هزار تبعه خارجی مجوزدار و 300 هزار تبعه غیرمجاز در این استان زندگی می کنند.
"امید شهرکی" بیان کرد: آخرین مهلت قانونی اتباع مجاز برای خروج از سیستان و بلوچستان تا پایان بهمن ماه امسال اعلام شده است.
وی افزود: با پایان یافتن مهلت قانونی، حضور اتباع بیگانه مجاز نیز در سیستان و بلوچستان غیرمجاز محسوب و برابر قانون با آنان برخورد می شود.
مدیر کل کار و امور اجتماعی سیستان و بلوچستان نیز در این نشست اظهار داشت: اتباع بیگانه ساکن در استان بسیاری از فرصت های شغلی را اشغال کرده اند.
"محمد عرب کنگان" گفت: اکنون 100 هزار فرصت شغلی توسط اتباع غیر مجاز در سیستان و بلوچستان اشغال شده است.
وی افزود: 57 درصد اتباع خارجی غیرمجاز در بخش صنعت و معدن ، ساختمان و صنایع وابسته مشغول به کار هستند.
رییس کل دادگستری سیستان و بلوچستان و دادستان زاهدان نیز آمادگی دستگاه قضایی برای برخورد با اتباع بیگانه غیر مجاز و کسانی که به آنان منزل یا مغازه کرایه دهند را اعلام کردند.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان نیز دراین نشست یاد آور شد: امسال با تلاش ماموران انتظامی 77 هزار و 967 تبعه غیر مجاز دستگیر و از کشور طرد شدند.
کلمات کلیدی: مولوی، بلوچ، مسجد مکی، سنی، سیستان و بلوچستان، افغانی، اتباع بیگانه، پاکستانی
نماینده مردم زاهدان در مجلس گفت: مقام معظم رهبری باید به عنوان فصل الخطاب برای همه مسئولین و دستاندرکاران نظام باشد.
به گزارش خبرنگار امور مجلس خبرگزاری فارس، دکتر حسینعلی شهریاری در نطق میان دستور امروز چهارشنبه (7 مرداد) مجلس اظهار داشت: مقام معظم رهبری باید به عنوان فصل الخطاب برای همه مسئولین و دستاندرکاران نظام باشد زیرا ما مسئولیت همه مسئولیتها را از وجود ذیقیمت معظم له میدانیم.
وی گفت: در حادثه شومی که در مسجد علی ابن ابیطالب زاهدان اتفاق افتاد تعداد زیادی از عزیزان جان خود را از دست داده یا مجروح شدند.
نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی افزود: در بین این شهدا کودکانی بودند که برای نماز جماعت به مسجد رفته بودند. پدر دو نفر از کودکان شهید آبیز گفت رفته وضو بگیرد و وقتی برگشته حادثه اتفاق افتاده است و فرزندانش مثل طفلان مسلم دست به گردن هم به شهادت رسیده بودند. کودک 8 سالهای که با مادربزرگ خود به نماز رفته بود و در صفوف مردان ایستاده بود نیز به شهادت رسید.
شهریاری ادامه داد: متاسفانه 200 نفر مجروح داشتیم که در بین مجروحین کودکانی یک و نیم ساله و سه ساله، پنچ ساله و هشت ساله وجود داشتند.
شهریاری ادامه داد: بدتر از این، مسائلی بود که دو روز بعد از حادثه مسجد در زاهدان اتفاق افتاد و در آن شاهد سوزاندن 6 نفر از عزیزان در صندوق مهر بودیم که متأسفانه مسئول این صندوق یکی از خواهران به نام فاطمه ترکان بود که وقتی خدمت همسر این شهیده رسیدیم ایشان گفت بعد از 1400 سال متأسفانه دوباره فاطمه ما را آتش زدند و سوختند.
وی افزود ادامه داد: من قسمتی از نامه 6 خانواده شهید در این حادثه را برای شما نمایندگان قرائت میکنم؛ در ساعت 12:30 از داخل بانک واقع در خیابان خیام جنب مسجد مکی شهر زاهدان پسرم با من تماس و با نگرانی زیاد که توأم با صدای همکاران بود گفت پدرجان به دادم برسید که بانک را محاصره و از رفتارهای این مردم تحریک شده معلوم است که قصد پلیدی در سر دارند. من و همکاران با پلیس تماس گرفتیم و تقاضای کمک کردیم ولی تا کنون خبری از آنها نشده هر کاری که میتوانید برایمان انجام دهید. این پدر شهید گفت من هم ضمن دلداری به فرزندم فوری با پلیس 110 تماس گرفتم و جریان را شرح دادم اما تماس ما را قطع و بعد از آنکه چندین بار تماس گرفتیم جواب ندادند. مجدداً با پسرم تماس گرفتم که گفت تمام همکارانش با خانوادههای خود در تماس هستند و از آنها به دلیل ناامید شدن از پلیس تقاضای کمک کردهاند ولی فریادرسی در دسترس نیست پس از آن با سرفههای پی در پی پسرم که امان او را بریده بود تلفن قطع گردید که پرینت انجام مکالمات در مخابرات موجود است. من و مادرش خود را به خیابان مسجد مکی رسانده و از نیروی انتظامی مستقر در آنجا برای نجات افراد به دام افتاده در محاصره دود و آتش تقاضای کمک و رسیدگی کردیم که هیچ گونه عکسالعملی به جز نظاره کردن این انسان سوزی از آنها مشاهده نکردیم و حتی گفتم به من اسلحه بدهید تا تیر هوایی بزنم تا این افراد متفرق شوند ولی هیچ عکس العملی از آنها مشاهده نکردیم اشک من و مادرش جواب نداد و در جلوی چشمان ما پسرم و همکارانش در آتش سوختند.
شهریاری گفت: افرادی که در این حوادث دخیل بودند متأسفانه افغانی بودند که سالها در کشور ما مهمان هستند در حالی که بارها تذکر داده شده بود که افغانها را از زاهدان بیرون کنند ولی متأسفانه نتیجهای حاصل نشد.
وی افزود: جا دارد از مسئولان و قضات مومن و شجاع قوهمقننه قدردانی و تشکر کنم که این متهمین را به سزای اعمال خود رساندند و همچنین از سربازان گمنام امام زمان(عج) نیز نهایت قدردانی را دارم.
نماینده مردم زاهدان در پایان گفت: قطعاً در بین نیروهای انتظامی افراد خدوم و فداکاری وجود دارند ولی ما از احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی میخواهم افرادی را که مشکل دارند و سهل انگاری میکنند را به سزای اعمال ننگین خود برساند که پیش از این شاهد این حوادث در زاهدان نباشیم.
کلمات کلیدی: ترور، مولوی عبدالحمید، مسجد مکی، زاهدان، شهریاری، افغانی، صندوق مهر
زاهدان - عبدالحمید ریگی برادر سرکرده گروهک تروریستی ریگی با تشریح فعالیتها و وابستگی سرکرده این گروهک تروریستی گفت: مالک ریگی از 12سالگی توسط گروهکهای تروریستی منحرف و همکاری خود با این گروهها را آغاز کرد.
به گزارش ایرنا، «عبدالحمید ریگی» در نشستی با خبرنگاران رسانه های ارتباط جمعی در زاهدان بیان کرد: مالک در ابتدای نوجوانی به عضویت گروهکی تروریستی به سرکردگی شرور "مولابخش درخشان" در آمد و چند سالی مجری دستورات وی در بلوچستان ایران، پاکستان و افغانستان بود.
عبدالمالک ریگی اجرا کننده سیاستهای جنایتکارانه و تفرقه افکنانه آمریکا در منطقه است.
در چند مرحله و چند نشستی که مالک ریگی با آمریکاییها داشت مبالغ زیادی دلار و تجهیزات دریافت کرد.
وی افزود: تنها در یک مرحله 100هزار دلار توسط آمریکاییها به عبدالمالک پرداخت و برخی تجهیزات ماهوارهای و مخابراتی نیز برای وی ارسال شد.
او ادامه داد: برادرم چند سال بعد به مدت دو سال در حوزه علمیه ناهوک سراوان به عنوان طلبه مشغول تحصیل بود و بعد از اخراج از حوزه در صدد جدا شدن از گروهک شرور مولابخش درخشان برآمد و گروهک تروریستی را با حمایت آمریکا تشکیل داد.
حمید ریگی بیان کرد: در زمان جنگ آمریکا با طالبان در افغانستان، مالک ریگی در سال 82 به عنوان نماینده القاعده در زاهدان فعالیت میکرد و مخفیانه اعرابی را که از افغانستان فرار میکردند در زاهدان میپذیرفت و از راههای غیر قانونی آنان را به کشورشان انتقال میداد.
وی با تشریح سوابق زندگی خود گفت: در سال 58 در زاهدان در خانوادهای متوسط به دنیا آمدم و تا کلاس پنجم دبستان در همین شهر درس خواندهام و مدتی نیز در حوزه علمیه! تحصیل میکردم.
حمید ریگی افزود: مدتی در بازار چهارراه رسولی زاهدان به فروش موز و انبه اشتغال داشتم و پس از آن برای کار به تهران رفتم و به شغل سیمکشی ساختمان مشغول شدم و در سن 19 سالگی با دختر دائی خودم ازدواج کردم و حاصل آن فرزند پسری بنام مبین است.
وی اضافه کرد: پس از چند سال در بازار چهارراه رسولی زاهدان مغازه فروش لوازم آرایشی دایر کردم و در همین مکان با همسر دومم که دختری تهرانی بود آشنا شدم و با وی ازدواج کردم.
او ادامه داد: در سال 79 به جرم انتقال 32 کیلوگرم موادمخدر در کرمانشاه دستگیر و به سه سال حبس محکوم شدم که پس از گذشت یک سال با سپردن وثیقه به مرخصی رفتم و به زندان بازنگشتم.
حمید ریگی افزود: با وجودی که عبدالمالک برادرم بود اما او را از بچگی زیاد ندیده بودم چون بیشتر عمر خود را در پاکستان و افغانستان یا به عنوان شرور در کوههای بلوچستان می گذراند و ارتباطی با وی نداشتم.
وی اضافه کرد: در سال 82 که مالک مخفیانه به عنوان نماینده القاعده در زاهدان فعالیت می کرد با وی ارتباط برقرار کردم.
او ادامه داد: برادرم مالک در همان زمان از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود به طوری که همیشه از خودروهای مدل بالا استفاده میکرد و وقتی از او سوال میکردم که پولها را از کجا میآرود؟ میگفت برای انتقال اعراب القاعده پول در اختیارم قرار میهند.
وی اضافه کرد: من هم که به دلیل برخی مسایل با مشکلات مالی روبهرو و پنج میلیون تومان بدهکار شده بودم از وی خواستم تا به من کمک کند.
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی: بلوچ، مسجد مکی، زاهدان، شیعه، سنی، تروریست، سیستان و بلوچستان، پاکستان، عبدالمالک، عبدالحمید، آمریکا، القاعده، مدارس اهل سنت
سال گذشته (8 خرداد 87)، مولوى عبدالحمید اسماعیلزهى (امام جمعه مسجد مکى زاهدان) ـ که بعضى اصرار دارند او را رهبر اهل سنت ایران!! بدانند ـ طبق برنامه هرساله مولوىها جهت زیر سؤال بردن شهادت حضرت زهرا(سلامالله علیها) و دفاع از خلفایشان، در خطبههاى نماز چنین افاضه فرمودند:
«حضرت عمر رضىاللهعنه کسى نبود که به فاطمة الزهراء رضىاللهعنها توهین کند. به خدایى خدا و ذات و صفات الله عزوجل قسم مىخورم که این حرفها اشتباه و غلط است. ابوبکر صدیق و عمر فاروق رضىاللهعنهما کسانى بودند که فرزندان حضرت رسول صلىاللهعلیهوسلم را از فرزندان خود بیشتر دوست داشتند و آنها را بر فرزندان خود ترجیح مىدادند. همه صحابه اهلبیت و اقرباى حضرت رسول اکرم صلىاللهعلیهوسلم را بر خویشاوندان خود ترجیح مىدادند.»
به این مسائل و حرفها پاسخ مفصل داده شده و اینجا نمىخواهم وارد جزئیات شوم. جهت اطلاع از پاسخها مىتوانید به سایت مؤسسه حضرت ولىعصر(عج) مراجعه کنید
اما نکته تأمل برانگیز این است که خلیفه اول این آقایان، خلاف سخن مولوى عبدالحمید را مىگوید و به هجوم به خانه فاطمه زهرا (سلامالله علیها) و بىاحترامى به خانه نبوت اعتراف کرده است! و در مقایسه میان آقاى مولوى عبدالحمید و جناب ابوبکر، من نمىتوانم سخن مولوى را بپذیرم و طبق اعتقادات خود اهل سنت مجبورم سخن ابوبکر را صحیح بدانم؛ بخصوص اینکه ابوبکر این سخن را در بستر مرگ بیان داشته و احتمال سوء استفاده و دروغ نمىرود!
اقرار ابوبکر به هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
این روایت در منابع معتبر اهل سنت آمده است:
ابن زنجویه در الأموال، ابن قتیبه دینورى در الإمامة والسیاسة، طبرى در تاریخش، ابن عبد ربه در العقد الفرید، مسعودى در مروج الذهب، طبرانى در المعجم الکبیر، مقدسى در الأحادیث المختارة، شمس الدین ذهبی در تاریخ الإسلام و... داستان اعتراف ابوبکر را با اندک اختلافى نقل کردهاند که متن آن را از کتاب الأموال ابن زنجویه (از دانشمندان قرن سوم اهل سنّت) نقل مىکنیم:
عبدالرحمن بن عوف به هنگام بیمارى ابوبکر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوالپرسى، با او گفتگوى کوتاهى داشت. ابوبکر به او چنین گفت: «من در دوران زندگى بر سه چیزى که انجام دادهام تأسف مىخورم، دوست داشتم که مرتکب نشده بودم: یکى از آنها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود ، دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمىکردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند... .
در برخى روایات هم تصریح دارد که «دوست مىداشتم که خانه فاطمه را آتش نمىزدم»!
آقایان اهل سنت (و داغتر از آنان وهابیون) در طول تاریخ سعى کردهاند به شیوههاى گوناگون این روایت را تضعیف کرده یا توجیه نمایند.
برخى از آنان روایت را تحریف کرده و چنین گفتهاند: «... دوست داشتم که من فلان کار را نمىکردم!!! آنگاه موارد آن را ذکر کرده. ابوعبیده مىگوید: من نمىخواهم بگویم ابوبکر چه گفت»
و حاکم نیشابورى (صاحب کتاب مستدرک) هم به صورت کامل بحث هجوم به خانه صدیقه شهیده را از روایت حذف کرده تا خیال همه راحت شود و اصلاً نیازى به بحثهاى رجالى نباشد.
جالب اینکه سند این روایت تحریف شده یا حذف شده، همان سندى است که از مصادر دیگر نقل شد و قضیه ملاقات عبد الرحمن بن عوف نیز همانند روایات گذشته مربوط به آخرین روزهاى حیات ابوبکر است؛ ولی متأسفانه دست امانتدار ناقلین تاریخ، متن روایت را کاملاً تحریف کرده تا کوچکترین اهانت و طعنى به جناب خلیفه صورت نپذیرد.
این تحریفات بهترین دلیل بر صحت آن است؛ چرا که اگر روایت ضعیف بود، نیازى به تحریف نبود و مىتوانستند به جاى دستبردن به روایت، ضعف آن را گوشزد کنند.
تنها اشکالى که به این روایت شده، منکر الحدیث بودن یکى از راویان به نام عُلوان بن داوود بَجَلِى است.
این اشکال مردود است؛ چرا که
اولاً: برخى از بزرگان اهل سنت، روایت را تصحیح کردهاند؛
ثانیاً: ابن حبان شافعى که به اعتقاد برخى از بزرگان اهل سنت از متشددین در توثیق است، علوان بن داوود را توثیق کرده؛
ثالثاً: منکر الحدیث بودن علوان بن داوود قابل اثبات نیست،
رابعاً: بر فرض صحت این مطلب، ضررى به صحت روایت نمىزند؛ چرا که تعبیر «منکر الحدیث» در باره بسیارى از ثقات و حتى راویان کتاب بخارى نیز به کار برده شده است. در نتیجه روایت از نظر سندى هیچ مشکلى ندارد.
بررسى سند این روایت و جواب اشکال آن بطور مفصل در سایت مؤسسه حضرت ولى عصر(عج) آمده است.
توصیه مىکنم مخصوصاً برادران اهل سنت براى اثبات میزان صداقت مولوىشان و اعتبار قسم خوردن توسط وى، حتماً این مقاله را بخوانند تا بیشتر به نیت خیرخواهانه! آقایان مولوى پى ببرند.
کلمات کلیدی: مولوی عبدالحمید، مسجد مکی، شیعه، سنی، امام علی، خلفا، عمر، ابوبکر، شهادت فاطمه زهرا، هجوم به خانه وحی، کتب اهل سنت
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.