سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:: هامون و تفتان

اولین آقازاده فتنه گر

مرصـاد دیدگاه

عبدالله بن زبیردر تاریخ اسلام مصادیق قابل توجهی وجود دارد از بزرگانی که به واسطه فرزند ناخلف، از مسیر حق خارج شدند و اجر مجاهدت‌های خویش را ضایع کردند...
زبیر بن عوام یکی از این افراد است. زبیر، یکی از بزرگترین مجاهدان صدر اسلام، باجناق و نزدیکترین یاوران رسول‌الله(ص) بود به طوری که سیف الاسلام لقب گرفت.
علاوه بر مجاهدت‌های درخشان در جنگ‌های صدر اسلام، زبیر جزو ارادتمندان اهل بیت نیز محسوب می شد به طوری که در جریان سقیفه، در حمایت از علی (علیه السلام) در منزل حضرت فاطمه(س) متحصن شد و حتی شمشیر کشید تا از حق علی در جانشینی پیامبر دفاع کند.
ارادت زبیر ابن عوام به اهل بیت به حدی بود که حضرت علی علیه السلام درباره ایشان گفته‌اند: زبیر از ما اهل بیت بود تا اینکه فرزند شومش عبدالله بزرگ شد.
عبدالله ابن زبیر همان کسی است که در زمان خلافت حضرت علی علیه السلام، خاله‌اش عایشه و پدرش را به جنگ علیه علی علیه السلام تحریک کرد و اولین جنگ داخلی علنی در میان مسلمین را به راه انداخت.
روایت است که در ابتدای جنگ جمل، حضرت علی علیه السلام با اسب به نزد زبیر رفت و با بیان خاطره‌ای از پیامبر به خاطر زبیر آورد که پیامبر به او فرمود روزی تو با علی جنگ خواهی کرد در حالی که ستمکار و ناحق خواهی بود.
زبیر با بخاطر آوردن آن ماجرا، تکانی خورد و شمشیر خود را زمین انداخت و عزم بازگشت کرد اما پسرش عبدالله با اصرار او را از این کار بازداشت و تشویق کرد در جنگ بماند و به روی علی علیه السلام شمشیر بکشد.
جنگ جمل یکی از عبرت آموز‌ترین فتنه‌های صدر اسلام است. جنگی که یک طرف آن، همسر پیامبر، باجناق پیامبر، صحابی‌ها و مجاهدان بزرگ بودند و طرف دیگر علی علیه السلام خلیفه وقت.
عبدالله ابن زبیر را می‌توان پیشکسوت آقازاده‌ها دانست. کسی که برای رسیدن به قدرت، فتنه‌ای بزرگ به راه انداخت و برای فریب مردم، دائم از مجاهدت‌های پدر و مقام خاله‌اش نزد پیامبر مایه می گذاشت و افتخارات پدر و خاله‌اش را دلیل برحق بودن خود می‌دانست.
تاریخ، چه خوب معلمی است.

منبع: جهان نیوز (به نقل از الف)


کلمات کلیدی: شیعه، سنی، امام علی، خلافت، معاویه، سقیفه، بنی امیه، فتنه، عبدالله بن زبیر، آقازاده

تاریخ طبری و دستگاه اموى آغازگر تحریف قیام عاشورا

مرصـاد دیدگاه

دکتر رجبی دوانی

محرم (7)

دکتر رجبی دوانی، معاون پژوهش دانشکده علوم اجتماعی امام حسین(ع) گفت: نویسنده تاریخ طبری عنایتی به ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نداشته و تلاش کرده از عظمت حماسه حضرت اباعبدالله علیه‌السلام بکاهد.

معاون پژوهش دانشکده علوم اجتماعی امام حسین(ع) در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبری فارس «توانا»، در خصوص تحریفات وارد شده به واقعه عاشورا، اظهار داشت: تحریفات در ارتباط با قیام همیشه جاوید حضرت امام حسین علیه‌السلام توسط دشمنان آن حضرت و دوستان نادان در طول تاریخ صورت گرفته است.

*حکومت بنی‎امیه سرآغاز تحریفات عاشورا است
وی گفت: دستگاه‌ جبار اموی تحریفات عاشورا را از زمان قیام حضرت، با استفاده از ابزارها و رسانه‌های آن زمان توسط خطبا، حاکمان وقت، ائمه جمعه و جماعت مطرح می‌شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین علیه‌ السلام تصریح کرد: دستگاه اموی سعی داشت قیام امام حسین علیه السلام را به ایستادن در برابر خلیفه واجب ‌الاطاعه و مشروع تنزل دهد تا حرکت آن حضرت را خروج، طغیان و بغی که در اصطلاح فقهی حکم آن سرکوبی و مرگ است، تلقی کنند؛ اینکه در برخی اقوال، کاروان اسرای اهل بیت علیهم السلام را خارجی خطاب می‌کردند به معنای بیگانه نبود بلکه مقصودشان این بود که آنها ـ‌ خاندان اهل‌بیت ـ در برابر حکومت حق و مشروع خروج کرده‌اند.
ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: شیعه، سنی، اهل بیت، معاویه، محرم، امام حسین، عاشورا، یزید، بنی امیه، تحریف، تاریخ طبری، ناصبی

چرا لعن یزید و آل یزید؟!

مرصـاد دیدگاه

محرم (5)

بعضى‌ها ـ که ممکنه دلداده پدر یزید باشند ـ  مى‌پرسند: اساسا چرا ما باید دشمنان و قاتلان امام حسین(ع) را لعن کنیم؟

سنائی غزنوی چه زیبا در سرود‌ه‌اش:
داستان پسر هند مگر نشنیدی
که از او و سه کس او به پیمبر چه رسید؟
پدر او لب و دندان پیمبر بشکست
مادر او جگرعم پیمبر بمکید
خود به ناحق، حق داماد پیمبر بگرفت
پسر او سر فرزند پیمبر ببرید
بر چنین قوم تو لعنت نکنی شرمت باد!
لعن الله یزیداً و علی آل یزید

لعنت خدا بر دشمنان اهل بیت

بعضى‌ها هم میگن: مگر نه اینکه خداوند بخشنده است؟ اگر خداوند فرد خاطی را بخشیده باشد در آنصورت این لعن کردن های بی مورد از طرف ما چه حکمی دارد؟

امیر علی شیرنوایی (م906 ق)  خوب جواب اینان را در سروده‌اى داده است:
ای که گفتی بر یزید و آل او لعنت مکن
زان که شاید حق تعالی کرده باشد رحمتش
آنچه با آل نبی کرد او، اگر بخشد خدای
هم ببخشاید مرا گر کرده باشم لعنتش


کلمات کلیدی: شیعه، سنی، امام علی، اهل بیت، معاویه، وهابیت، محرم، رسول خدا، امام حسین، عاشورا، لعن یزید، هند جگرخوار، ابوسفیان

عاشورا از دیدگاه اهل سنت و بزرگان جهان

مرصـاد دیدگاه

 

محرم (4)

عاشورانهضت امام حسین (ع) از نادرترین رخدادهایى است که تفکر انسانها را به خود معطوف داشته و در تاریخ اسلام، ارزش والایى دارد.
شهادت حسین بن على (ع) حیات تازه‏اى به اسلام بخشید، خون ها رابه جوش آورد و تن ها را از رخوت خارج ساخت. امام حسین(ع) باحرکت قهرمانانه خود، روح مردم مسلمان را زنده کرد.
آنچه امت اسلامى از زمان وقوع این حادثه عظیم تا امروز بر آن‏ متفق است، این است که انقلاب کربلا هیبت و ابهت اسلام را که به‏ علت ‏حاکمیت فرمانروایان ضعیف النفس و تحقیر ارزشها و مقدسات‏ دینى رو به افول داشت، احیا کرد. حرکت امام حسین(ع)، حرکتى است مستمر براى همه نسلها و همه عصرها.
بسیاری از بزرگان سیاست و علم درباره عاشورا اظهار نظر کرده اند، که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:
مَهاتما گاندی، رهبر استقلال هند: من زندگی امام حسین (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خواندم و توجّه کافی به صفحات کربلا نمودم . بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.
محمّد علی جناح، بنیانگذار جمهوری اسلامی پاکستان: هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین (ع) از لحاظ فداکاری و تهوّر نشان داد، درعالم پیدا نمی شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی نمایند.
چارْلز دیکنْز، نویسنده معروف انگلیسی: اگر منظور امام حسین (ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمیدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
توماس کارْلایل، فیلسوف و مورخ انگلیسی: بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. تفوّق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می شود و پیروزی حسین (ع) با وجود اقلّیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
ادوارد براوْن، مستشرق معروف انگلیسی: آیا قلبی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتّی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند.
فِرْدریک جیمس: درس امام حسین (ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی وجود دارد که تغییر ناپذیرند . همچنین می‌رساند هر اه کسی برای این صفات مقاومت کند و در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
ل. م.بوید: طی قرون، افراد بشر همیشه جرئت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین (ع).
واشنگتن ایروینگ، مورخ مشهور امریکایی: برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن در برابر اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی دادکه او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگهای تفتیده، روح حسین (ع) فناناپذیر است.
این انقلاب تنها انقلابى است که اگر کلیه صحنه‌‏هایش چنان که ‏بوده، تصویر شود، هیچ کس نمى‏تواند از بروز احساسها و عواطف ‏فطرى‏اش جلوگیرى کند؛ زیرا این فاجعه به قول شافعى دنیا را لرزانده و نزدیک است قله کوه ها را آب کند.
شوکانى، در کتاب «نیل الاوطار» در ردّ بعضى از سخنوران دربارى مى‏گوید: به تحقیق، عده‏اى از اهل علم افراط ورزیده، چنان حکم کردند که حسین(ع) نوه پیامبر که خداوند از او راضى باشد، نافرمانى‏یک آدم دائم الخمر را کرده و حرمت‏شریعت‏یزید بن معاویه را هتک‏کرده است. خداوند لعنتشان کند، چه سخنان عجیبى که از شنیدن‏آ نها مو بر بدن انسان راست مى‏گردد.
تفتازانى، در کتاب «شرح العقاید» مى‏نویسد: حقیقت این است که رضایت‏ یزید به قتل حسین(ع) و شاد شدن او بدان خبر و اهانت کردنش به اهل‏بیت پیامبر(ص) از اخبارى است که در معنى متواتر است; هر چند تفاصیل آن متواتر نیست. درباره‏ مقام یزید بلکه درباره ایمان او که لعنت خدا بر او و یارانش‏باد، توافقى نداریم.
جاحظ مى‏گوید: منکراتى که یزید انجام داد، یعنى قتل حسین(ع) و به اسارت گرفتن زن و فرزند او و ترساندن اهل مدینه و منهدم‏ساختن کعبه، همه اینها بر فسق و قساوت و کینه و نفاق و خروج ازایمان او دلالت مى‏کند. بنابراین، یزید فاسق و ملعون است و کسى که از لعن او جلوگیرى‏کند نیز ملعون است.
ابن حجر هیثمى مکى، در کتاب «الصواعق المحرقه‏» مى‏نویسد: پسر امام حنبل در مورد لعن یزید از وى پرسید. احمد در جواب گفت: چگونه لعنت نشود کسى که خداوند او را در قرآن لعن کرده است؟ آنجا که مى‏فرماید: «فصل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم ‏اولئک الذین لعنهم‏الله‏» و چه مفاسدى و قطع رحمى از آنچه یزید انجام داد، بالاتر است؟
عبدالرزاق مقرم، در کتاب «مقتل الحسین‏» مى‏گوید: به تحقیق گروهى از علما از جمله قاضى ابوعلى و حافظ ابن الجوزى وتفتازانى و سیوطى در مورد کفر یزید نظر قطعى داده‏اند و باصداقت تمام لعن او را جایز شمرده‏اند.
مؤلف کتاب «شذرات الذهب‏» مى‏نویسد: در مورد لعن یزید، احمد بن حنبل دو قول دارد که در یکى تلویح و در دیگرى تصریح به لعن او مى‏کند. مالک و ابوحنیفه نیز هر کدام هم ‏تلویحاً و هم تصریحاً یزید را لعنت کرده‏اند و به راستى چرا این‏گونه نباشد و حال آنکه او فردى قمار باز و دائم الخمر بود.
شیخ محمد عبده مى‏گوید: هنگامى که در دنیا حکومت عادلى وجود دارد که هدف آن اقامه شرع و حدود الهى است و در برابر آن حکومتى ستمگر است که مى‏خواهد حکومت عدل را تعطیل کند، بر هرفرد مسلمانى کمک کردن به حکومت عدل واجب است و از همین باب است ‏انقلاب امام حسین که در برابر حکومت یزید که خدا او را خوار کند، ایستاد.
از سبط بن جوزى در مورد لعن یزید پرسیده شد. او در جواب گفت: احمد حنبل لعن او را تجویز کرده است، ما نیز به خاطر جنایاتى که درباره پسر دختر رسول خدا مرتکب شد، او را دوست نداریم و اگر کسى به این حد راضى نمى‏شود، ما هم مى‏گوییم اصل، لعنت کردن‏ زید است.

منبع: پایگاه تقریب (با تلخیص و ویراش توسط آینده روشن)

مطالب مرتبط:
ـ نظریه پردازى‌هاى عالمان اهل سنت درباره عاشورا
ـ نشست علمى عاشورا از نگاه اهل سنت
ـ عاشورا در کتب تاریخی اهل سنت
ـ یزید در نگاه مورخین و علمای اهل سنت


کلمات کلیدی: اهل سنت، شیعه، اهل بیت، معاویه، محرم، امام حسین، عاشورا، لعن یزید

چرا چنین شد؟

مرصـاد دیدگاه

محرم (3)

رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای khameneiجا دارد ملت اسلام فکر کند که چرا پنجاه سال بعد از وفات پیغمبر، کار کشور اسلامى به جایى رسید که مردم مسلمان - از وزیرشان، امیرشان، سردارشان، عالمشان، قاضى‌شان، قارى‌شان و اجامر و اوباششان - در کوفه و کربلا جمع شدند و جگر گوشه‌ى پیغمبر را با آن وضع فجیع به خاک و خون کشیدند؟! خوب؛ انسان باید به فکر فرو رود، که «چرا چنین شد؟» این قضیه را بنده دو، سه سال پیش، در یکى دو سخنرانى، با عنوان «عبرتهاى عاشورا» مطرح کردم. البته «درسهاى عاشورا» مثل درس شجاعت و غیره جداست. از درسهاى عاشورا مهمتر، عبرتهاى عاشوراست. این را من قبلاً گفته‌ام. کار به جایى برسد که جلو چشم مردم، حرم پیغمبر را به کوچه و بازار بیاورند و به آنها تهمت «خارجى» بزنند!
«خارجى» معنایش این نیست که اینها از کشورِ خارج آمده‌اند. آن زمان، اصطلاح خارجى، به معناى امروز به کار نمى‌رفت. «خارجى» یعنى جزو خوارج. یعنى خروج کننده. در اسلام، فرهنگى است معتنى به این‌که، اگر کسى علیه امام عادلْ خروج و قیام کند، مورد لعن خدا و رسول و مؤمنین و نیروهاى مؤمنین قرار مى‌گیرد. پس، «خارجى» یعنى کسى که علیه امامِ عادل خروج مى‌کند. لذا، همه‌ى مردم مسلمان، آن روز از خارجیها، یعنى خروج‌کننده‌ها، بدشان مى‌آمد.
در حدیث است که «من خرج على امام عادل فدمه هدر»؛ کسى که در اسلام، علیه امام عادلْ خروج و قیام کند، خونش هدر است. اسلامى که این قدر به خونِ مردم اهمیت مى‌دهد، در این‌جا، چنین برخوردى دارد. به هنگام قیام امام حسین علیه‌السّلام کسانى بودند که پسر پیغمبر، پسر فاطمه‌ى زهرا و پسر امیرالمؤمنین را علیهم‌السّلام را به عنوان خروج کننده بر امام عادل معرفى کردند! امام عادل کیست؟ یزید بن معاویه!!
آن عدّه، در معرفى امام حسین علیه‌السّلام به عنوان خروج کننده، موفّق شدند. خوب؛ دستگاهِ حکومتِ ظالم، هر چه دلش مى‌خواهد مى‌گوید. مردم چرا باید باور کنند؟! مردم چرا ساکت بمانند؟! آنچه بنده را دچار دغدغه مى‌کند، همین جاىِ قضیه است. مى‌گویم: چه شد که کار به این‌جا رسید؟! چه شد که امّت اسلامى که آن قدر نسبت به جزئیّات احکام اسلامى و آیات قرآنش دقّت داشت، در چنین قضیه‌ى واضحى، به این صورت دچار غفلت و سهل‌انگارى شد که ناگهان فاجعه‌اى به آن عظمت رخ داد؟! (از فرمایشات ولى امر مسلمین، 20/3/75؛ متن کامل این سخنان حکیمانه را حتما بخوانید)

عبرتهاى عاشورا در کلام رهبر معظم انقلاب


کلمات کلیدی: شیعه، اسلام، پیامبر اسلام، اهل بیت، انقلاب اسلامی، معاویه، شهادت، محرم، امام حسین، عاشورا، یزید، عبرتها، رهبرانقلاب، بنى امیه، کربلا

   1   2      >
?بازدید امروز: (68) ، بازدید دیروز: (53) ، کل بازدیدها: (1187548)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ