مولوی عبدالحمید که این روزها به پای ثابت شبکه ماهوارهای نور [وابسته به وهابیون امارات] تبدیل شده و هر شب برنامههای سخنرانی وی از این شبکه پخش میشود در سفر چندی قبل خود به عربستان بر خلاف آنچه گفته شد سفر زیارتی بوده و حاصل چندانی در پی نداشته است توافقات و نتایج چشمگیری را به ارمغان آورده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی پرچم: مولوی عبدالحمید در این سفر به ملاقات خصوصی پادشاه عربستان و علمای بزرگ وهابی رفته و مسائل مختلفی را با آنها در میان گذاشته است.
پس از دیدار مولوی با پادشاه عربستان دستوری صادر میشود که بنا بر آن سالیانه هزار نفر با معرفی عبدالحمید میتوانند به حج مشرف شوند. بر همین اساس، اولین سری از سهمیه هزار نفری مولوی عبدالحمید امسال به حج خواهند رفت.
اما نکته جالب در اعزام این افراد اینکه برخی از آنان به صورت قانونی و با کاروان های ایرانی عازم حج میشوند اما برخی دیگر به صورت قانونی یا غیر قانونی از کشور خارج شده و به پاکستان می روند و تحت عنوان تبعه پاکستان به حج اعزام میشوند. به تبعیت پاکستان در آمدن این افراد فرصت مناسبی را برای مبلغان وهابی پاکستان فراهم میکند تا آنان را با وهابیت آشنا کرده و جذب آئین سلفیها کنند.
مرتبط:
ـ بن صقر: مذهب وهابی یک مذهب اسلامی ریشه دار است!!
ـ به آتش کشیدن 25 شیعه یمنی در زندانهای عربستان سعودی!
ـ دکترین جدید غرب برای راه انداختن تروریسم وهابی
ـ فعالیت آزاد گروههای تروریستی در امارات
کلمات کلیدی: مولوی، بلوچ، شیعه، سنی، تروریست، وهابیت، عبدالحمید، عربستان، پاکستان، مسجد مکی، حج
سال گذشته (8 خرداد 87)، مولوى عبدالحمید اسماعیلزهى (امام جمعه مسجد مکى زاهدان) ـ که بعضى اصرار دارند او را رهبر اهل سنت ایران!! بدانند ـ طبق برنامه هرساله مولوىها جهت زیر سؤال بردن شهادت حضرت زهرا(سلامالله علیها) و دفاع از خلفایشان، در خطبههاى نماز چنین افاضه فرمودند:
«حضرت عمر رضىاللهعنه کسى نبود که به فاطمة الزهراء رضىاللهعنها توهین کند. به خدایى خدا و ذات و صفات الله عزوجل قسم مىخورم که این حرفها اشتباه و غلط است. ابوبکر صدیق و عمر فاروق رضىاللهعنهما کسانى بودند که فرزندان حضرت رسول صلىاللهعلیهوسلم را از فرزندان خود بیشتر دوست داشتند و آنها را بر فرزندان خود ترجیح مىدادند. همه صحابه اهلبیت و اقرباى حضرت رسول اکرم صلىاللهعلیهوسلم را بر خویشاوندان خود ترجیح مىدادند.»
به این مسائل و حرفها پاسخ مفصل داده شده و اینجا نمىخواهم وارد جزئیات شوم. جهت اطلاع از پاسخها مىتوانید به سایت مؤسسه حضرت ولىعصر(عج) مراجعه کنید
اما نکته تأمل برانگیز این است که خلیفه اول این آقایان، خلاف سخن مولوى عبدالحمید را مىگوید و به هجوم به خانه فاطمه زهرا (سلامالله علیها) و بىاحترامى به خانه نبوت اعتراف کرده است! و در مقایسه میان آقاى مولوى عبدالحمید و جناب ابوبکر، من نمىتوانم سخن مولوى را بپذیرم و طبق اعتقادات خود اهل سنت مجبورم سخن ابوبکر را صحیح بدانم؛ بخصوص اینکه ابوبکر این سخن را در بستر مرگ بیان داشته و احتمال سوء استفاده و دروغ نمىرود!
اقرار ابوبکر به هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
این روایت در منابع معتبر اهل سنت آمده است:
ابن زنجویه در الأموال، ابن قتیبه دینورى در الإمامة والسیاسة، طبرى در تاریخش، ابن عبد ربه در العقد الفرید، مسعودى در مروج الذهب، طبرانى در المعجم الکبیر، مقدسى در الأحادیث المختارة، شمس الدین ذهبی در تاریخ الإسلام و... داستان اعتراف ابوبکر را با اندک اختلافى نقل کردهاند که متن آن را از کتاب الأموال ابن زنجویه (از دانشمندان قرن سوم اهل سنّت) نقل مىکنیم:
عبدالرحمن بن عوف به هنگام بیمارى ابوبکر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوالپرسى، با او گفتگوى کوتاهى داشت. ابوبکر به او چنین گفت: «من در دوران زندگى بر سه چیزى که انجام دادهام تأسف مىخورم، دوست داشتم که مرتکب نشده بودم: یکى از آنها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود ، دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمىکردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند... .
در برخى روایات هم تصریح دارد که «دوست مىداشتم که خانه فاطمه را آتش نمىزدم»!
آقایان اهل سنت (و داغتر از آنان وهابیون) در طول تاریخ سعى کردهاند به شیوههاى گوناگون این روایت را تضعیف کرده یا توجیه نمایند.
برخى از آنان روایت را تحریف کرده و چنین گفتهاند: «... دوست داشتم که من فلان کار را نمىکردم!!! آنگاه موارد آن را ذکر کرده. ابوعبیده مىگوید: من نمىخواهم بگویم ابوبکر چه گفت»
و حاکم نیشابورى (صاحب کتاب مستدرک) هم به صورت کامل بحث هجوم به خانه صدیقه شهیده را از روایت حذف کرده تا خیال همه راحت شود و اصلاً نیازى به بحثهاى رجالى نباشد.
جالب اینکه سند این روایت تحریف شده یا حذف شده، همان سندى است که از مصادر دیگر نقل شد و قضیه ملاقات عبد الرحمن بن عوف نیز همانند روایات گذشته مربوط به آخرین روزهاى حیات ابوبکر است؛ ولی متأسفانه دست امانتدار ناقلین تاریخ، متن روایت را کاملاً تحریف کرده تا کوچکترین اهانت و طعنى به جناب خلیفه صورت نپذیرد.
این تحریفات بهترین دلیل بر صحت آن است؛ چرا که اگر روایت ضعیف بود، نیازى به تحریف نبود و مىتوانستند به جاى دستبردن به روایت، ضعف آن را گوشزد کنند.
تنها اشکالى که به این روایت شده، منکر الحدیث بودن یکى از راویان به نام عُلوان بن داوود بَجَلِى است.
این اشکال مردود است؛ چرا که
اولاً: برخى از بزرگان اهل سنت، روایت را تصحیح کردهاند؛
ثانیاً: ابن حبان شافعى که به اعتقاد برخى از بزرگان اهل سنت از متشددین در توثیق است، علوان بن داوود را توثیق کرده؛
ثالثاً: منکر الحدیث بودن علوان بن داوود قابل اثبات نیست،
رابعاً: بر فرض صحت این مطلب، ضررى به صحت روایت نمىزند؛ چرا که تعبیر «منکر الحدیث» در باره بسیارى از ثقات و حتى راویان کتاب بخارى نیز به کار برده شده است. در نتیجه روایت از نظر سندى هیچ مشکلى ندارد.
بررسى سند این روایت و جواب اشکال آن بطور مفصل در سایت مؤسسه حضرت ولى عصر(عج) آمده است.
توصیه مىکنم مخصوصاً برادران اهل سنت براى اثبات میزان صداقت مولوىشان و اعتبار قسم خوردن توسط وى، حتماً این مقاله را بخوانند تا بیشتر به نیت خیرخواهانه! آقایان مولوى پى ببرند.
کلمات کلیدی: مولوی عبدالحمید، مسجد مکی، شیعه، سنی، امام علی، خلفا، عمر، ابوبکر، شهادت فاطمه زهرا، هجوم به خانه وحی، کتب اهل سنت
واقعاً نمىدانم کم اطلاعى این عالم نماها که خودشان را پیرو قرآن و سنت پیامبر(ص) و برتر از دیگران مىدانند، را چگونه توجیه کنیم؟
در وبلاگ آقاى مولوى عبدالمجید عکاسباشى (شهبخش/اسماعیلزهى، برادر زن مولوى عبدالحمید) که مثلاً از اساتید مسجد مکى زاهدان و دستیار مولوى عبدالحمید است و خودش را مجتهد هم مىداند (چون براى خبرگان ثبتنام کرده بود!) دیدم چنین افاضه کرده بودند:
سوال : در موردن میگو چه می فرمایند آیا خوردنش جایز است یا نه به چه دلیل؟ ...
جواب : در مورد خوردن حیوانات ساکن دریا چندین نظر و مذهب وجود دارد که می توان آنها را به سه دسته تقسیم کرد : ...
3- سوم مذهب جعفری اثنا عشری که از حنفی هم سخت گیر تر هستند . ایشان می گویند : از حیوانات دریایی تنها ماهی حلال است . ولی هر ماهی حلال نیست تنها همان ماهی که دارای پولک باشد حلال است و ماهی های فاقد پولک حرام هستند . (دلیلشان بر ما روشن نیست) با این تفسیر تعداد زیادی از ماهی ها مثل : کوسه ماهی شیر ماهی و... حرام هستند و میگو که کاملا حرام است . اگر چه جدیدا برخی از مراجع معظم فتوی به حلیتش داده اند . اما بنا بر چه دلیلی ؟ نمی دانیم . و من چند بار از دوستان پرسیدم آنها نمی دانستند می فرمودند باید از مراجع بپرسید.
درست است که این آقاى مولوى در دروغگویى و دروغسازى شهره عام وخاص است، ولى این در این مورد خیلى بعید مىدانم که عمداً خودش را به جهالت زده باشد، چون نفعى براى تبلیغ عقایدش دیده نمىشود؛ هرچند از این موجودات مغرض هیچ چیز بعید نیست!
اگر زحمت کوچکى به خودش یا نوچههاى همیشه چماق به دستش مىداد و در اینترنت جستجو مىکرد، متوجه مىشد که نظر مشهور فقهاى شیعه در قدیم و حال، بر حلال بودن میگو و ماهى فلس (پولکدار) مىباشد.
البته من متخصص این مسأله نیستم و جزئیاتش را باید از روحانیون و علما پرسید، ولى چون از کوچکى به کتاب خواندن علاقه داشتم، احکام شرعى را هم مىخواندم و بىاطلاع نیستم. حالا هم جستجوى مختصرى در سایتهاى اسلامى و سایت مراجع تقلید کردم که نظر سه مرجع را به عنوان نمونه ذکر مىکنم:
ـ حضرت آیتالله العظمى خامنهاى (رهبر معظم انقلاب): س: آیا خوردن میگو حلال است و اگر حلال است شرط تذکیه آن مردن در خشکى است؟ ج) خوردن میگو حلال است و تذکیه آن مانند تذکیه ماهى مىباشد. (منبع: استفتائات جدید)
ـ آیت الله العظمى سیستانى: سؤال: آیا خوردن گوشت میگو حرام است یا حلال ؟ پاسخ: میگو حلال است. (منبع: استفتائات سایت)
ـ آیت الله العظمى مکارم شیرازى: سؤال: من در کانادا زندگی می کنم .اولا می خواستم بدانم می توانم همه ماهی های فلس دار را بخورم با اینکه نحوه مردن آنها مشخص نست .ثانیا کدام یک از حیوانات دریایی حلال و کدامیک حرام است. جواب: ماهی های فلس دار عموماً حلال است مگر اینکه در آب مرده باشند. (اگر در تور بمیرد اشکالی ندارد). از حیوانات دریا فقط دو چیز حلال است ماهی فلس دار و میگو. (منبع: استفتائات سایت)
مرحوم نجفى (از علماى قرن سیزدهم صاحب کتاب 43 جلدى فقه استدلالى جواهر الکلام) مىفرماید: هیچ اختلافى در روایات و فتاوى در این زمینه نداریم.
البته اینکه دلیل حکم پولکدار بودن ماهى براى آقایان مولوى روشن نیست، طبیعى است. چون اینها علاقهاى به مطالعه کتابهاى شیعه و بررسى روایاتى که از طریق اهل بیت(علیهمالسلام) وارد شده ندارند! به خلاف فقیهان و علماى شیعه که روایات اهل سنت را ـ و لو ضعیف و پر از مغالطه باشد ـ بررسى مىکنند.
این پرسش و پاسخ را بخوانید، براى تکمیل بحث مفید است.
کلمات کلیدی: شه بخش، مولوى عبدالمجید، ابوعمار، مسجد مکى، میگو، ماهی
همزمان با ایام فاطمیه و شهادت دختر عزیز پیامبر اسلام(ص) یک شبکه ماهوارهای تلویزیونی پخش برنامههای خود در راستای تبلیغ مذهب «تسنن» را آغاز کرد.
به گزارش البرز شبکه به اصظلاح «نور» که روی امواج شبکه IPN برنامه پخش میکند در پیامهای زیرنویس دائماً از بینندگان خود برای مشارکت در برنامه هادعوت میکند.
تلویزیون آی.پی.ان شبکهای با اهداف تجاری بود که صرفاً با پخش ترانههای خوانندگان لس آنجلسی و تبلیغات بازرگانی گذران امور میکرد و معلوم نیست مسئولان این شبکه در قبال دریافت چه مبلغی حاضر به واگذاری امتیاز آن شدهاند؟
این شبکه در تلاش برای عادی سازی برخی تحریفهای تاریخی و جعل تاریخ از قول بینندگان خود که به اصطلاح از نقاط مختلف ایران برایش پیام ارسال کرده اند چنین مینویسد: پیامبراکرم(ص) فرمود: «ثروت هیچ احدی مانند ثروت ابوبکر صدیق! برایم نرساند»!!
حال آنکه کم اطلاع ترین مردم درباره تاریخ اسلام آگاهند که این حضرت خدیجه کبری(س) بود که با بذل دارایی خود در راه اسلام حقیقی پیامبر اعظم(ص) را یاری نمود.
این شبکه همچنین از قول زیدبن عمربن خطاب نوشت: به خودم میبالم چون من فرزند دو خلیفه هستم چرا که مادرم ام کلثوم! دختر زهرا همسر علی مرتضی و پدرم عمربن خطاب است.!!
درباره این مطلب انحرافی نیز در میان حتی عالمان سنی هم اختلاف جدی وجود دارد و چنین ادعایی کاملاً مورد تردید است. [ضمن این که علماى بزرگ شیعه اصل مسأله را انکار کردهاند]
گزارش البرز حاکی است شبکه به اصطلاح «نور» در تلاشی آشکار برای تطهیر چهره متهمان و عاملان اصلی غائله «ثقیفه بنیساعده» و غصب فدک دائم روایات و جملاتی از جنس آنچه دو موردش ذکر شد به خورد مخاطبان میدهد.
این شبکه همچنین در دیگر بخشهای برنامههای خود توضیح برخی روایات منسوب به پیامبر عالی مقام اسلام از قول یکی از سخنرانان اهل سنت و پخش تلاوت قران کریم به روش ترتیل را در دستور کار دارد.
کارشناسان بارها به مسئولان فرهنگی برای مقابله مناسب با چنین شبیخونهایی که اعتقادات پاک متدینین را هدف گرفته هشدار دادهاند. تقویت صحیح برنامههای رسانه ملی، تدوین و توزیع کتب مرتبط با آموزههای ناب شیعه و انسجام بخشی به فعالیتهای هیئتهای مذهبی از جمله راهکارهای مبارزه با این انحرافات آشکار است.
کلمات کلیدی: شیعه، سنی، خلفا، خلافت، سقیفه، وهابیت، فاطمه زهرا (س)، فدک، تحریف تاریخ
برخی صاحبان اتوبوسهای مسافربری در سیستان و بلوچستان با نمایش فیلمهایی از سخنرانیهای مولویهاى اهلسنت، مذهب خود را اینگونه تبلیغ میکنند.
یک شهروند زاهدانی که چندی پیش در مسیر کرمان ـ زاهدان از طریق اتوبوس مسافرت کرده بود پس از مشاهده این فیلمها برای مسافران موضوع را گزارش داد.
به دنبال این اعلام، پیگیری در این زمینه آغاز شد که این موضوع توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان به تأیید رسید.
شواهد موجود در این زمینه حاکیست که صاحبان برخی اتوبوسهایی که از مبدأ زاهدان یا به مقصد زاهدان مسافرت میکنند در سفرهای درون و برون استانی در کنار پخش فیلمهای سینمایی دارای مجوز [یا بدون مجوز]، یا بجای آنها، فیلم سخنرانی مولویهای اهلسنت را نیز پخش میکنند.
این در حالی است که گفته میشود نبود نظارت کافی در این زمینه، دامنه اقدام این قبیل کارهاى افراطی و انحرافی را گسترش داده و احتمال استمرار آن به صورت مشهودتر نیز وجود دارد.
منبع: خبرگزارى اهل بیت علیهمالسلام (ابنا)
قابل توجه طرفداران آزادى بیان و تقریب و... اینکه اکثر این سخنرانیها، علیه شیعه ونظام و با هدف زیر سؤال بردن اعتقادات شیعه ـ البته به شکل مرموز و همراه با مظلومنمایى ـ است!!
و قابل توجه مولوى عبدالحمید و مولوى نارویى و بقیه طالبان مسجد مکى که مىگویند غیر از خودشان همه دروغگویند! و قابل توجه حاج آقا سلیمانى و سایر مسئولین فرهنگى که به تنها چیزى که نمىاندیشند وظایف اصلىشان مىباشد!!
کلمات کلیدی: مولوی عبدالحمید، مسجد مکی، زاهدان، بلوچستان، وهابی، شیعه، سنی، طالبان، مولوی نارویی
به گزارش خبرنگار ایرنا مولوی " عبدالحمید اسماعیل زهی" درخطبههای جمعه اینهفته مسجد مکی اهل سنت زاهدان با اشاره به حادثه انفجار یک بمب صوتی کوچک در مسجد الغدیر زاهدان در هفته گذشته اظهار داشت: مساجد خانه خدا و دارای حرمت هستند و هرگونه تعرض به ساحت خانه خدا امری ناجایز و محکوم است. !!!!!! ؟؟؟؟
وی ادامه داد: مساجد محل عبادت خدا محسوب میشوند و به شیعه یا اهل سنت اختصاص ندارد و به همین علت حفظ حرمت مسجد بر هر مسلمانی واجب است.
بابا گلی به گوشه جمال مولوی عبدالحمید ! نمیدونم که ایشون مردم رو هالو گیر آورده یا نه ؟ دیگه توی زاهدان هر کسی میدونه که خط فکری عبدالمالک ریگی و عبدالحمید اسمائیل زهی یکی هست و اساسا اینها میخواهند که سر به تن تشیع نباشه و الا برای عبدالحمید جلوگیری از این اتفاقات مثل آب خوردن هست چون ریشه تمام این ناامنی ها در زیرزمین مسجد مکی هست و تمام این تروریستها به نوعی از انجا دستور میگیرند حال شاید دستور مستقیم نباشه اما چراغ سبز که هست !! پس جناب مولوی عبدالحمید : خودتی !
لازم بذکر است که بنده به عنوان همکار افتخاری مرصاد از این پس با نام هموطن در این وبلاگ مطلب مینویسم . نظرات سازنده شما مشوق ما در ادامه راه است . یا حق
کلمات کلیدی:
شاید قبول مطلب زیر که از وبلاگ مسجد مکى نقل مىکنم، برایتان سخت باشد ولى خودم موردى را بدتر از این از دوست مورد اعتمادى شنیدم که یکى از اهالى روستاى ... در بخش شیب آب زابل (که فرد مسنى بود و تازه زن جوانى گرفته بود)، وقتى شب به خانهاش مىآید، آقاى مولوى مسجد روستا را مىبیند که العیاذ بالله با همسر جوان مریدش ... و تعجب اینکه همین آقا را چند شب بعد در مسجد پشت سر آن مولوى بدکاره مىبینند!! مرصاد
و اما حکایت تلخ جوان بلوچ از زبان آقا حامد (وبلاگ مسجد مکى):
چند روز پیش جهت انجام کاری به دادگاه رفته بودم در یکی از اتاقها بیقراری جوانی بلوچ نظرم را به خود جلب کرد. در کنارش نشستم و دلیل حضورش در دادگاه را پرسیدم اولش نمی خواست بگوید اما نهایتاً راضی شد.
آن جوان بلوچ که نامش خدابخش بود به فردی که مولوی وامام جماعت محلهشان بود و آنطرفتر با حالتی لم داده بر روی صندلی نشسته بود اشارهای کرد و گفت پیگیر شکایتم از مولوی ... هستم.
گفتم : جریان چیست؟
گفت: پنج ماه پیش سربازیم را به اتمام رساندم وبا کلی شوق وذوق با دختری از بستگان ازدواج کردم. بخاطر این ازدواج کلی بدهکار شدم چون پدر همسرم مبلغ زیادی را از من برای دخترش درخواست کرده و چون همسرم را دوست داشتم با قرض وقوله مبلغ فوق را فراهم و به وی پرداختم. پس از ازدواج، بدهکاری و بیکاری خیلی به من فشار آورد. به همین منظور به پیشنهاد یکی از اقوام قرار شد تا برای کار به دوبی بروم.
بدلیل یکسری از مشکلاتی که بین من و خانواده همسرم و حتی پدرم به وجود آمده بود دلم نمیخواست در مدت نبودنم، همسرم با آنان زندگی کند. ناچار شدم با همین مولوی که پیش نماز مسجد محله ما هست صحبت کنم و چاره کار را ازاو بپرسم. مولوی وقتی فهمید من با خانواده همسر و خانوادهی خودم مشکل دارم، گفت: نگران نباش همسرت را بیاور منزل ما خانمم از او مواظبت خواهد کرد تا وقتی که انشالله از سفر برگردی.
خیلی خوشحال شدم وبه جان مولوی دعا کردم
بار سفر بستم و همسرم را با توکل به خدا به منزل مولوی محلمان بردم واز همسر مولوی هم عذرخواهی کردم وراهی دوبی شدم. 4 ماه آزگار با بدبختی وبیچارگی ودوری از وطن ساختم و کار کردم تا اینکه تصمیم گرفتم برگردم. به محض اینکه به زاهدان رسیدم مستقیم به منزل مولوی رفته تا همسرم را بردارم و ببرم منزل پدرش. در مسیر راه چه آرزوها و چه خیالاتی به سر داشتم و چه فکرهایی که نمیکردم. به خود میگفتم دست همسرم را میگیرم و نزد پدرش میروم و به او میگویم: ببین شما میگفتید من عرضه کاری را ندارم و خلاصه چه سرکوفتها که به من نمیزدید حالا با دست پر برگشتهام. میخواستم بدانم دیگر بهانه آنان چیست؟
وقتی به منزل مولوی رسیدم و در زدم، همسر مولوی درب را باز کرد و مرا شناخت. گفتم: لطفاً مهناز را بگویید بیاید. در جوابم موضوعی را گفت که دیگر چیزی نفهمیدم مثل اینکه دنیا دور سرم چرخید ...!
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
ـــــــــــ
1. مولوى ملازاده معروف به ابن ملجم بلوچى، عموى زن مولوى عبدالحمید امام جماعت مسجد مکى زاهدان
مطالب مرتبط:
ـ چگونه وهابیها مالکیت مکه و مدینه را از آن خود میدانند؟!
ـ عدم پذیرش دعوت آیت الله مکارم برای مناظره از سوی علمای تراز اول اهل سنت
ـ بیانیه ی دفتر آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به شبکه المستقله
ـ بی پروایی در اهانت به یکی از مراجع تقلید شیعه در یک سایت هتاک!
کلمات کلیدی:
دست دادن «گرم» رئیس الازهر با رئیس جمهور رژیم صهیونیستى در مصر جنجال برانگیخت
در پى انتشار عکسى از فشردن دست شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل توسط شیخ محمد سید الطنطاوى رئیس الازهر بزرگترین موسسه مذهبى مصر و یکى از مهمترین نهادهاى اسلامى، در کنفرانس همگرایى ادیان که دو هفته پیش در نیویورک برگزار شد، غوغایى سیاسى و اجتماعى مصر را فرا گرفت.
حمدى حسن دبیر کل فراکسیون اخوان المسلمین در پارلمان مصر با صدور بیانیه و نامه اى فورى در روز پنجشنبه 28-11-2008 خطاب به نخست وزیر مصر، این "دست فشردن گرم همرا ه با لبخند سخاوتمندانه" را مورد نکوهش قرار داد و آن را اهانتى بزرگ به مصریان وملل عربى و اسلامى خواند. وى ضمن اشاره به محاصره غزه توسط اسرائیلى ها از همه فعالان سیاسى بویژه در اپوزسیون خواست در برکنارى شیخ الازهر بکوشند.
یادآور مى شود سنت رهبرى الازهر تا کنون بر این بوده است که تنها با مرگ شیخ بزرگ یا برکنارى وى با فرمان حکومتىِ خاص، عمل جایگزینى صورت مى گیرد.
تعدادى از شخصیتهاى مخالف دولت مصر چه در پارلمان و چه در خارج از آن با انتقاد شدید از این دست دهى خواهان تلاشى عمومى و مردمى براى آن شدند که شیخ الازهر را مجبور به برکنارى کنند.
العربیه نت با بسیارى از شخصیت هاى ذیربط وفعال در این زمینه تماس گرفت و نظر آنان را جویا شد. جمال زهران استاد علوم سیاسى ونماینده پارلمان در این باره گفت: "عکس را نمى توانم باور کنم. مگر مى شود با کسى که این همه جنایات را مرتکب شده و مستحق محاکمه به جرم جنایات جنگى است دست داد؟"
مجدى حسین از رهبران حزب کار نیز به العربیه نت گفت: هیچ چیز نمىتواند توجیهگر کار شیخ باشد مگر فرمانبرى از مقامات ارشد دولت.
حمدین صباحى رهبر حزب الکرامه (حیثیت) که داراى اندیشههاى ناصرى است اظهار داشت: دست دادن به قاتل کودکان فلسطین، اهانت به اسلام و مسلمین والازهر است. وى افزود: اگر شیخ جایگاه خود را نمىداند ما به وى جایگاه رهبرى الازهر را مىفهمانیم.
منبع: العربیة
کلمات کلیدی:
الگوى دیانت و سیاست برخى از مولویها:
آقای قرضآوری کجایی که ببینی چگونه بعضیها سنگت را به سینه میزنند؟!
برگرفته از: وبلاگ مسجد مکى
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.