کلمات کلیدی:
چندی قبل یک از دوستان کامنتی برایمان فرستاد که خبر از افغانی بودن مولوی احمد نارویی مدیر اداری مالی مدرسهی دارالعلوم زاهدان و جانشین مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی داده بود. این نکته برایم جالب بود و چون مایل به کشف لایههای پنهان خبر بودم دنبال کردم تا اینکه یکی از دوستانی که بانی اولیهی کشف هویت ایشان بود را در تهران دیدم. ایشان نکات جالبی را بیان کرد که مستند هم بود.در این مورد ابتدا کامنت واصل شده را به شرح ذیل ملاحظه بفرمایید انگاه تحلیل کوتاهی از یک ماجرای جالب.
==============================================================
طبق اخبار موثق مولوی احمد نارویی تا سن حدود 10 سالگی در افغانستان بوده و بعد به منطقه نرماشیر آمده و در ادامه به زاهدان مهاجرت نموده است. پدر احمد یک افغانی است و یکی از همسران احمد نیز افغانی می باشد. آنطور که شنیده ام جناب مولوی احمد در پاسخ به این سوال که شما کجا متولد شده اید گفته است: دقیقاً نمی دانم ولی در نرماشیر بزرگ شدهام!!!
لازم به ذکر است همسر افغانی احمد که اغلب اقوام وی هم اکنون در افغانستان هستند از اقوام نزدیک جناب احمد میباشد.
==============================================================
در بررسی انجام شده مشخص گردید که مولوی احمد نارویی:
1- در نوجوانی به دلیل بیکاری وبیسوادی دربازار زاهدان (معمولا چهارراه رسولی و بازار روز زاهدان و داخل پاساژ قائم) محل تجمع قوم یأجوج ومأجوج و 72 ملت و پایگاه تهاجم و ناتوی فرهنگی دشمنان، کاری جز فروش سیدی مبتذل و توزیع نسوار نداشته است که سه چهارسالی از این راه امرار معاش میکرد.
2- در یک روز سرد زمستانی که مولوی احمد نارویی پشت وانتی نشسته بود تا به خانهاش در شیر آباد زاهدان برود. یکی از مسافران همراه او که قیافهای شبیه مولویهای طالبان را داشت با او هم صحبت و از کسب و کار و هویتش میپرسد که مولوی احمد هم با صداقت وضع اسف بارش را بازگو میکند.
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
سلام
مولوی شاخه ای از سنیهاست؟ وهابیها در ایران هم هستند؟ میشه توضیح بدید. (هدیه)
پاسخ:
به نام حق و با سلام
_ مولوى، به ملا ـ یا به تعبیر دیگر آخوند ـ اهل سنت (در بلوچستان) گفته مىشود. در کردستان به ملا و امام جماعتشان ماموستا مىگویند. بطور متعارف اینها باید سواد مناسبى داشته باشند تا دستار ـ عمامه ـ به سر بگذارند ومولوى شوند ولى کم نیستند کسانى که سواد اندکى دارند و یا حتى سواد هم ندارند و به آنها مولوى هم مىگویند! بودهاند کسانى که به عنوان امام جماعت و استاد در همین زاهدان معرفى شدهاند و سواد نداشتهاند که امضا کنند و انگشت مىزدهاند!!
_ وهابیها ـ به صورت فرقه رسمى و با این اسم ـ که طبیعتاً بخاطر دشمنى با تشیع و نام اسلامى جرأت ندارند در ایران اظهار وجود کنند ولى تفکر وهابیت ـ که الفباى اعتقادشان کافر دانستن غیر خودشان هست و هر چه که باب طبع جاهلانهشان نباشد از نظر آنان بدعت و شرک است ـ متأسفانه در ایران وجود دارد و برخى از اعتقاداتشان از طرف همین گروه تندروى مسجد مکى و جماعتهاى تبلیغى ـ مرتبط با سپاه صحابه و طالبان پاکستان و افغانستان ـ ترویج مىشود. و کتابهاى ضد شیعى وهابیون سرشناس (بنباز، بن جبرین، صالخ الفوزان و...) در برخى از مدارسشان تدریس مىشود و حتى این کتابها در سایتهاى رسمىشان هم گذاشته شده!
چند سالى هم هست که دار و دسته مسجد مکى، مستقیماً و بصورت آشکار با وهابیون تکفیرى عربستان، ارتباط محکمى برقرار کردهاند تا حدى که سال گذشته (86) از رئیس دادگاه مدینه (ابراهیم عباد) که فرد بسیار خبیثى هم هست، دعوت کردند تا در متینگ سیاسى ختم بخارى شرکت و سخنرانى کرده و عقائد شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) را در مورد توسل زیر سؤال برد. و بدتر از آن اینکه آقاى مولوى عبدالحمید ـ که خودش را شیخالاسلام و رهبر! اهل سنت ایران نامگذارى کرده ـ در سفر عمرهاش به دیدار این وهابى رفته و از وى تشکر ویژه هم کرده است!
یا حق
کلمات کلیدی:
رابط نهاد نمایندگی ولی فقیه در امور اهل سنت شهرستان خاش در سیستان و بلوچستان گفت: آمار حوزههای علمیه، مکاتب دینی، مساجد و دانش آموختگان علوم دینی اهل سنت پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این منطقه افزایش چشمگیری داشته است.
مولوى یعقوب حسینبر روز چهارشنبه به خبرنگار ایرنا بیان کرد: مردم و علماى اهل سنت با قدردانی از توجه و حمایتهای ویژه دولت و نظام در کنار یکدیگر زندگی شایستهای دارند.
او مهمترین هدف مسلمانان اهل سنت و تشیع را حفظ وحدت، اخوت اسلامی، تلاش برای سازندگی کشور و نیز پاسداری از کیان و ارزشهای اسلام و انقلاب عنوان کرد.
وی گفت: مشارکت پرشور و فعال علما در همه عرصهها و صحنههای نظام بیانگر حمایت آنان از دولت و مسئولان است.
مولوی حسین بر اظهارداشت: مردم و علما اهل سنت همواره خود را حامی و پشتیبان نظام مقدس جمهوری اسلامی میدانند و برای توسعه همهجانبه و سربلندی آن تلاش میکنند.
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
دست پیش گرفتهاند که پس نیفتند!
به این مطلب وبلاگ سنی نیوز [که توسط چند مولوى ضد انقلاب و ضد شیعه اداره مىشود]، توجه کنید:
از زاهدان خبر میرسد، [یعنى خودشان جایى دیگرند!] عدهای از علما و جوانان اهل سنت که چندی پیش در جریان تخریب یک مدرسهی دینی اهل سنت در روستای عظیم آباد زابل به جرم دست داشتن در تهیه و توزیع تصاویری مربوط به توهین مأموران دولتی! به ساحت مقدس قرآن مجید طی این حادثه، دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده شده بودند، امروز طی پیامی [که فقط براى غیبگویان این وبلاگ قابل دریافت آنهم از مکان نامعلوم بوده] از قرار داشتن تحت شدیدترترین [ترترین، واژه جدید کشف شده توسط مولویها] شکنجهها و آزار واذیتها خبر دادهاند. گفته میشود آنان به منظور آنکه در برابر دوربین تلویزیون سخنانی خلاف واقع بر زبان بیاورند تحت شکنجههای شدیدی قرار دارند.
= این نوع ادبیات، ترفند جدیدی از سوی دستاندرکاران مسجد مکی جهت تشویش اذهان عمومی است و هدفی جز ایجاد حس نفرت و انتقامجویی در قلوب برادران اهل سنت نمیباشد.
اینان (دارودسته عبدالحمید) دست پیش گرفتهاند که پس نیفتند. زیرا از این میترسند [و باید هم بترسند] که اعترافات دستگیر شدگان باعث رسوایى آنان شده و پشت پردهى گندکاریهایشان برملا شود و آن یک جو آبرویی هم که [به اسلام و مسجد و مدرسه] نزد مردم دارند، از بین برود.
= آنچه که عیان است، چه حاجت به بیان است. اینان یک غلطی مرتکب شدهاند و تاوانش را باید پس دهند (البته دارودسته انتظامات مسجد مکی از این قاعده مستثنی نیستند)
= چرا پیام رسانتان، آدرس مکان نامعلوم را به حضرات گزارش نفرمودهاند؟!
= فکر نان کنید که خربزه آب است. با شعور و فهم عزیزان اهل سنت بازى نکنید! این چرندیات و دروغها وافتراها ساخته و پرداخته ذهن کوچکتان شماست؛ با اینگونه خیالبافیها یقیناً نمیتوانید عزیزان اهل سنت را گول بزنید!
برگرفته از: وبلاگ مسجد مکی اهل سنت البته از نوع مثبتش (با اندکى دخل و تصرف معمول و متعارف)
این را هم بخوانید:
ـ اهل تسنن بیدار شوید
کلمات کلیدی:
چه شد که هوس جبهه رفتن به سرم زد؟
با اینکه هر روز اخبار رشادتهای مردان رزم در جبهه را پی میگرفتم همش ذهنم مشغول بود که ایکاش من هم یک رزمنده بودم. در این سن و سال دلم علیرغم هوس جبهه، دنیا طلب هم بود. دوست داشتم همه چیز داشته باشم به اقتضای سنم که هم سن و سالهای خودم را میدیدم دلم میخواست من هم موتور، ماشین، دوچرخه و... داشته باشم .پانزده سال بیشتر نداشتم و کلاس سوم راهنمایی.
تازه دوسال از التهاب وقوع انقلاب راپشت سر گذاشته بودیم. آن زمان در مدرسهی ما افرادی بودند که گرایشات چپ و تجزیه طلبانه داشتند. دانشآموزان همکلاسی خودم را مىگویم. یکی از آنها گاهی با جرأت مقابل معلم کلاس علیه انقلاب و به طرفداری از گروههای چپ استان سیستان و بلوچستان صحبت میکرد. ایشان فعلاً یکی از مولویهای اهل سنت هست که در امر تجارت هم سرو کار دارد. او امروز علیه شیعه در مسجدش سخنرانی میکند. او در جریان تحصن و تسخیر ساختمان آموزش و پرورش استان در سال 1358 هم نقش داشت که همراه با عدهای از بلوچهای سنی اقدام به این کار کرده بودند.
بیراهه نرویم. دلم میخواست با وجود کمی سن با بزرگترها رفت و آمد داشته باشم از آنها چیز یاد بگیرم با آنها همنشین و هم سفرو همراه باشم . آرزوهای خیلی بلندی داشتم .سپاه هم تازه تاسیس شده بود .برخی از دوستانم که یکی دو سال بیشتر از من سن داشتند با سپاه همکاری جدی داشتند.
یکی از اقواممان آن وقت فرمانده وقت سپاه بود. من هم خیلی دلم میخواست که با سپاه همکاری داشته باشم. با برخی از برادران سپاه دوست بودم. این روابط باعث شده بود تا در جریان تحرکات ضد انقلاب که در اطراف مسجد مکی زاهدان سنگر ساخته بودند و محل و پایگاهشان هم همان مسجد مکی بود قرار بگیرم. اغلب اوقات هم که مسیر گذرم از مقابل مسجد مکی بود مىدیدم که در همان زمان (یعنی اسفند سال 57 و اوایل سال 58) گروه گروه افراد مسلح از مسجد بیرون مىآمدند و در اطراف شهر زاهدان اقدام به ترور و خرابکاری مىکردند حتی با خاک ریختن توسط کمپرسی خیابانهای اطراف مسجد را هم سنگربندی کرده بودند. بعضی اوقات هم گروههایی از مسجد بیرون مىآمدند و به سپاه که در محل ساواک قدیم بود حمله مىکردند.
آن موقع مولوی عبدالعزیز زنده بود اما همه توطئهها توسط فرزندانش و دامادهایش فرماندهی میشد. و او در محاصره تفکرات تجزیهطلبانه عدهای معاند و اهل سنت تندرو با گرایشات چپ مارکسیستی قرار داشت و از خود هیچ اختیاری هم نداشت. حتی خطبههای او را دیکته مىکردند.
دشمنی علمای اهل سنت با انقلاب با حمایت از یزدی (وزیر امور خارجه دولت موقت) که به استان سفری داشت به اوج خود رسید که صبح روز حضور یزدی در عیدگاه اهل سنت درگیری مسلحانهای علیه نیروهای انقلاب و سپاه و مردم و سیستانیها رخ داد که سرانجام با حضور پرشور مردم زاهدان و حمایت آنها از نهاد مردمی سپاه قائلهی تجزیه طلبان سرکوب و تعدادی از محاربین دستگیر که دقیقا ًاز خارج دستور میگرفتند به انضمام آن کشف خانههای تیمی و مقادیری سلاح و مدارک وابستگی و نقشههای عملیات جنگ شهری و مراکز نظامی از آنها به دست آمد. البته در گوشه و کنار استان از این قائلهها در پوشش اشرار و یا قاچاق فروش که با نیروهای از هم پاشیده ژاندارمری و شهربانی و سپاه تازه تأسیس مبارزه میکردند به گوش میخورد. و این درگیریها ادامه داشت تا جنگ شروع شد و این فرصتی دوباره بود برای مخالفین انقلاب تا از نو سازماندهی بکنند. اما فضای جنگ و حضور جدی مردم در صحنه و تاثیر آن در سطح جامعه و ناامیدی دشمنان از گروهکهای مسلح و جنگطلب داخلی و عدم همراهی مردم شریف اهل سنت با مخالفین نظام که در مسجد مکی هم پایگاه زده بودند، باعث شد تا اندکی از حملات ضد انقلاب به مردم و مراکز نظامی و علیه انقلاب در استان کاهش یابد.
ادامه خاطرات را در وبلاگ خاطرات من پیگیرى کنید
کلمات کلیدی:
به نقل از: تفتان خبر
در پى توهین یک از وبلاگهاى اهل سنت ـ که مسجد مکى هم او را حمایت مىکند ـ به جامعه روحانیت، صرف نظر از عملکرد غلط برخى از روحانیان، معجون کوتاهى را یک از دوستان فرستاد که در ذیل تقدیم خوانندگان مىکنیم.
این معجون در وصف مولوىنماهاست
مولوى کیست؟
مولوى یک مریض روانى
درسش کور کند چشم مردم
حرفش کر کند گوش فلک
چشم جوانان
مولوى چیست؟
مردهاى متحرک
باز کند دهان مثل گاو
دریغ از یک جو عقل
جایش ریش دراز
یک مشت علف هرز
میان او فرق است با گاو
گاو شیر دارد و مولوى نیش
مثل زهر
زهرش بوى نفت
بوى دلارهاى عشقى
فیلمهاى عشقى
جنون عشقى
پاى یک زن که آمد
و عشقش آغاز شد
با زن زن زن زن
همیشه زن
جوانان بىزن
مولوى با زن
مولا ویلا ندارد
مولوى زنها دارد.
***
مولوى مىخورد مثل انسان
مىکند نشخوار مثل گاو
یک مریض روانى
شادى مردم زهر در کام او
تشنه به خون بیگناهان
تشنه به یک دم زنبارگى
فارغ از یک جو غیرت
که او زادهى یک شه بخش
شه بخش همان شاه بخش است
با خرد دانى که چه گویم
مولوى زادهى شاه بخش است!!!!
***
دست مولوى آغشته به خون بیگناهان
چو عبدالمالک
بُرد شاه رگ دین
به نام سنت
کو سنت؟
سنتش هم سنت سیا ـ ست
اینها را هم بخوان:
ـ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
ـ زکات ساخت و سازها باید از جایی تأمین شود
کلمات کلیدی:
چندى پیش مولوى عکاسباشى (همان ابوعمار، برادر یکى از زنان مولوى عبدالحمید) در وبلاگش مطلبى در مورد دوست و همفکرش در عقیده و سیاست و اهانت (شیخ بىدستار، محمدصالح پردل) زده بود و از وى کلى تعریف و تمجید کرده بود. بطور طبیعى وبلاگهاى زنجیرهاى دربار مکى ـ از جمله وبلاگ ضد انقلابى و ضد ایرانى تفتان ـ هم آن را انتشار داده بودند. در قسمتى از این نوشته، در وصف آن صاحب کرامات چنین آورده بود:
محله سورو زمانی روستایی بوده است اما اکنون محله ای است از شهر بندرعباس. اکثریت! ساکنانش اهل سنت هستند. قبل از آغاز فعالیتهای شیخ پردل چون جوانان این محله از دین و مذهب دور بودند این محله یکی از نا امن ترین محله های شهر بود. چاقو کشی مشروب خواری جنگ و دعوا امری معمولی بود. ... بهمین صورت خستگی ناپذیر شیخ به تلاشش ادامه داد تا اینکه بتدریج جوانان سور مذهبی ترین و با اخلاق ترین بچه های شهر شدند.
و دو نفر خوش غیرت اهل سورو که توهین این مولوى را به مردم محلهشان تاب نیاورده بودند، در بخش نظرات وبلاگ تفتان چنین نوشته بودند (که بدون هیچگونه سانسورى مىآورم):
ـ ناشناس: مردکه احمق اشغال وقتی چیزی از سورو نمی دانی اظهار نظر نکن کثافت اشغال مشروب خوار خودتی با هفت جدت
ـ چوک سورو: شما که از محله سورو چیزی نمیدانی بهتر بود که چیزی هم نمینوشتی مردم سورو نه لات هستند نه عرق خور نه عربده کش اگر چند جوان در سن جوانی دست بکارهای ناباب می زنند چه ربطی به تمامی مردم سورو دارد. سورو تاریخ درخشانی دارد و از قدیمیترین محلههای بندرعباس می باشد و قدمت سورو به 1500 سال میرسد. شیخ پردل به جز رواج تعصبات دینی و خرافات کار دیگری برای مردم سورو نکرده است. این شیخ ارزانی شما باد. شیخ پردل مثل بقیه اخوندها وملاها به فکر ....... می باشد.
اینهم دو عکس از دوستى و رفاقت شیخ پردل و مولوى اسماعیلزهى (ابوعمار): عکس اول ـ عکس دوم
اینها را گفتم تا سابقهاى دستتان آمده باشد.
اصل مطلب اینجاست:
دو سه روز قبل وبلاگ جاسک نیوز در یاداشتى با عنوان «سخنی با شیخ پردل» چنین آورده است:
از آنجای که مردم استان و حتی استانهای سنی نشین مرزی شما را خوب میشناسند و احترام خاصی به جنابعالی دارند معامله دوستان شما برای ساخت و ساز و فروش آن صحیح است؟ ما در بخش قبلی خبری را در همین خصوص جهت اطلاع کاربران و حتی دوستان شما نوشتیم ولی متاسفانه نه شما و نه دوستان شما جوابی ارسال نکردید. حال بنا به آخرین خبر رسیده گویا جنابعالی با اداره کل بهزیستی استان قراردادی برای ساختن یکصد دستگاه خانه برای افراد تحت پوشش بهزیستی بصورت مشارکت امضا کردید ولی تا کنون اقدامی برای ساخت صورت ندادید. اما دوستان شما در جاسک فعلا مبلغ ?? میلیون تومان دریافت کردند. این پول برای ساخت ??? دستگاه است یا سو استفاده دوستان شما از نام جنابعالی؟
اینهم عکس مدیر وبلاگ جاسک نیوز در کنار ابوعمار که نگویید من چون شیعه هستم، دارم جوسازى مىکنم.
نتیجه حقوقى، اجتماعى و سیاسى:
به هیچ مولوى اعتماد نکنید (مخصوصاً از نوع تندروى مرتبط با مسجد مکى)
چه با دستار، چه بىدستار
چه خسیس و چه به ظاهر خیّر
مگر اینکه بارها و بارها او را آزموده باشید و ببینید در او هیچ غل و غشى نیست و واقعاً:
به فکر اصلاح مردم است، نه چاپیدن آنان
و به فکر دین و مذهب مردم است، نه رواج افکار شیطانى و خرافى
و به فکر آرامش و آسایش مردم است، نه تحریک و فتنهانگیزى
کلمات کلیدی:
خبر ویژه؛
ساخت شهرک اهلسنت در اطراف تهران
شنیدهها حاکی از آن است که برادران اهل سنت به تازگی با خرید زمین و ساخت و ساز در اطراف تهران، برای ساخت شهرکی برای خود تلاش میکنند.
به گزارش شیعه آنلاین، منابع آگاه خبر دادند که اخیرا در شهرکی به نام "دانش" در اطراف شهریار، برادران اهل سنت در حال خرید زمین و ملک و ساخت و ساز غیر مجاز هستند.
این افراد از قول "مولوی عبدالحمید" گفتهاند حالا که در تهران به ما اجازه ساخت مسجد نمیدهند ما هم این منطقه را به پایگاه سیاسی اهل سنت تبدیل میکنیم.
نظرات کاربران:
...
ـ این جریان از حدود 5 سال پیش با آمدن شخصی به نام عبید الله موسی زاده از مولویهای مسجد مکی به تهران آغاز شد. مأموریت وی تجهیز و ساماندهی به سنیان در حاشیه تهران و هدایت آنان بود. ای کاش سازمانهای مسئول کمی جدیتر عمل میکردند.
ـ مولوی عبدالحمید به اهل سنت گفته بود اگر همینجور به ازدواج و فرزندآوری! مشغول باشید تا بیست سال دیگه در این مملکت مردم اسمی از امام حسین نخواهند برد... شیعیان بیدار باشید ...
حتماً خبر فوق را قبلاً در سایت شیعه آنلاین خواندهاید.
نکته جالب اینکه سایت دارالخلافه مکى بلافاصله این خبر را ـ با ادعاى تحقیقات موثق!! ـ تکذیب کرده و در بخشى از تکذیبیه چنین آورده است: «آیا میتوان محض شنیدن را ملاک قرار داد و بدون تحقیق و بررسی اقدام به پخش آن نمود؟! آیا انسان مسلمانی که ترس از خدا و اعتقاد به روز قیامت در وجودش باشد دست به اینگونه اعمال فتنهبرانگیز میزند؟!»
از جناب مولوى عبدالحمید ـ مدیر سایت و دربار دارالخلافه مذکور ـ باید پرسید: جناب مولوى، اگر لالایى بلدى، چرا خوابت نمىبرد؟
تو که اینهمه به مسلمانىات مىنازى و ترس از خدا و روز قیامت سراسر وجودت را فراگرفته و مخالف اعمال فتنهانگیزى، چرا خودت به یکهزارم این اعتقاد عمل نمىکنى؟!!
چرا با کوچکترین خبرى که از هر آدم دروغگو و بىسر و پایى ـ حتى افراد مشهور به الواتى و چاقوکشى ـ مىشنوى، بلافاصله خطبه نماز جمعه و عیدت را به آن اختصاص مىدهى و ذرهاى در مورد صحت و سقم آن تحقیق نمىکنى؟! و حتى با کمال بىپروایى از حساب و کتاب قیامت آن را مستند به شنیدهها و گزارشها مىکنى؟!
و مهمتر اینکه چرا خودت با اینکه یقین به دروغ بودن برخى تحلیلها و خبرها وآمارها دارى، علناً و با طمینان آن را حقیقت و واقعیت نشان مىدهى؟!
در نظر این جماعت، همه دروغگویند، جز خودشان و ایل و تبارشان!
در یادداشتهاى آینده ـ اگر فرصت شد ـ گوشهاى از دروغگویهاى علنى و آشکار آقاى مولوى عبدالحمید و بعضى نوچههایش را خواهم نگاشت تا میزان پایبندىشان به مسلمانى و ترسشان از خدا و قیامت معلوم گردد!
کلمات کلیدی:
به خلاصه خبر ذیل توجه کنید:
به گزارش اسماعیل زهی ... از خاش یکی دیگر از مزدوران خود فروخته رژیم به نام انور فرزند لشکران در منطقه سرجنگل از توابع خاش توسط مبارزان بلوچستان به هلاکت رسید.
این دومین مخبر و جاسوس رژیم است که طی یک هفته گذشته در سرجنگل به هلاکت میرسند.
خبر فوق را گروهک مزدور عبدالمالک منتشر و مدعی کشتن فردی به نام انور از بلوچهای شهرستان خاش شده است. عبدالمالک مزدور به فامیل این مقتول که معلوم نیست به چه انگیزهاى کشته شده هیچ اشارهای نکرد تا مبادا اقوام این فرد علیه او بشورند و روزگارش را سیاه کنند. ضمن اینکه اسم مقتول هم انور نیست.
از طرفی عبدالمالک مزدور مهمترین انگیزهی خود را ارتباط مقتول با نظام دانسته که این یک دروغ محض و خبر انحرافی میباشد.
قاتل این فرد چه کسی هست؟
شاید باور نکنید که یکی از مولوی نماهای گول خورده وباج بگیربه خاطر چندر غازی که از عبدالمالک وعده اش را گرفته، اقدام به کشتن فرد بلوچی نمود که با عبدالمالک اختلاف پیدا کرده بود. عمده اختلافشان هم اعتراض به جنایات بیشمار گروهک جندالله علیه شهروندان بیگناه بود که ادامهی اعتراضات و انتقادات انور سرش را بر باد داد. چاره ی کار چه بود؟
حاصل یک مشورت با سرویسهای خارجی کشتن و برداشتن مخالفین حرکت تند و خشن عبدالمالک علیه مردم بیگناه بود. که انور یکی از آن معترضین بود.
اما چه کسی باید اورا از سر راه بردارد؟
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.